بهترین کتابهای توسعه فردی
روانشناسی علم نشانههاست، نشانهها را دست کم نگیرید. نشانهها شما را به درونتان راهنمایی میکنند. اگر به ماجراجویی علاقه دارید، آنهم کند و کاو روان خودتان، حتما کتاب روانشناسی بخوانید و خودتان را به کتاب بسپارید. زیگموند فروید میگوید قاعدهای کلی وجود ندارد کـه بـه درد همه بخورهد، هرکس باید راه نجات خودش را پیدا کند.
گاهی اوقات خواندن یک بخش کوچک از یک کتاب یا حتی یک جمله از آن، گرهگشایی بخشی از مسائل و مشکلات ما میشود. گاهی به اشتباه فکر میکنیم مشکلمان خیلی پیچیده است و تصور میکنیم برای حل این مشکل نیاز به راه حلی مفصل داریم در حالی که گاهی تنها یک جمله دوای دردمان است.
در این یادداشت، معرفی و خلاصهای کوتاه از 9 کتاب معروف روانشناسی را برای شما آماده کردهایم. جملات زیبایی که بعضی از آنها در اعماق قلبمان نفوذ میکند. برای آشنایی با یک کتاب، گاهی نیاز به معرفی های طولانی نیست، همان یک جمله کوتاه از کتاب، میتواند بیانگر هنر نویسنده کتاب باشد و حتی راهگشای یک مشکل:
باشگاه پنج صبحی ها چه میگوید؟
"زندگی کوتاه تر از آن است که از استعدادهایتان استفاده نکنید. شما با مسئولیتی به دنیا آمدهاید تا افسانه شوید."
این شروع جذاب باشگاه پنج صبحی هاست.
"وقتی مسأله حفاظت از آرامش درونیتان هست، تسلیم ناپذیر باشید!"
"یک زندگی غنی از اخلاقیات داشته باشید اینگونه با فرشته ها اوج میگیرید!"
"نباید فراموش کنید که بهانههای شما گمراهکننده، ترسهای شما دروغگو و شکهای شما دزد هستند."
اما توضیحی که نویسنده در مورد اسم کتاب می آورد: "با سحرخیزی باید چهارقلمروی داخلی وجود خود را وارد تعادل کنیم. این چهار قلمرو یا امپراطوری به ما کمک میکنند که به تسلط به خویشتن برسیم. مشکل بسیاری از ما این است که این چهار امپراطوری در تعادل نیست:
ذهنیت و نگرش - سلامت و تندرستی - احساسات و علاقمندیها - روح و روان"
رابین شارما در باشگاه پنچ صبحی ها توضیح داده که مغز شما اول صبح متفاوت عمل می کند. ذهن شما اول صبح توانایی تجزیه و تحلیل را موقتا ندارد و این بهترین موقع برای شروع یک روز خوب است!
بیشتر بخوانید: بهترین کتاب ها در مورد موفقیت
تکه های از یک کل منسجم چه میگوید؟
"زندگی شبیه جریان مستقل از ماست که انتخاب میکنیم به آن وصل شویم یا مدام در حال انکارش باشیم."
"درست چیست؟ غلط چیست؟ بد چیست؟ خوب چیست؟ در این دنیا باید تلاش کنیم پای تصمیم هایی که گرفتهایم بایستیم و هر روز با شگفتیهایی که دنیا به ما نشان میدهد همراه شویم."
"از دست دادن فرصتها جزء جداییناپذیر زندگی ماست و حسرت خوردن تنها واقعیت را از ما دورتر می کند. فلسفه زندگی هر چه که باشد، گویی با از دست دادن دائمی عجین شده، پس دل کندن را تمرین کنید، اما فراموش نکنید که در برابر حقایق زندگی تسلیم باید بود اما نه بی تفاوت!"
"زندگی قانونهای خودش را دارد. در واقع زندگی را همانطور که هست نه آنطور که ما میخواهیم تفسیرش کنیم."
"برای وارد شدن به رابطه باید اول به درون بپردازیم و بدانیم چیست. درون یعنی تمام علائم فیزیکی که در درون ما وجود دارد، در واقع درون یک بدن! تصور کنید که هر وقت میخواهید به درونتان توجه کنید ناگهان با خودتان می گویید «تو هم وقت گیر آوردی این مسخره بازیا چیه» یا مثلا به صورت وسواسی آنالیز میکنید.
دنیای درونی ما از دو بخش اضطراب و احساس تشکیل شده.
اضطراب چیست؟ برخورد ما با احساسات باید چگونه باشد؟ معنای خوشبختی چیست؟ و سوالاتی از این دست که شما را به فکر فرو میبرد تا خودتان را بشناسید."
تکه های از یک کل منسجم، شما را مسافر دنیای خودتان میکند و به احتمال زیاد در این سفر، با پدیدههای شگفتانگیزی مواجه میشوید.
قدرت عادت چه میگوید؟
دانشمندان معتقدند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند.
بدون چرخه عادتها، مغز ما تحت فشار کارهای ظریف روزانه مغلوب شده و خاموش می شود. افرادی که گانگالیون های پایهای آنها به خاطر صدمه یا بیماری آسیب دیدهاست، در انجام کارهای سادهای نظیر بازکردن پنجره یا تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی بخورند، دچار مشکل میشوند.
در بخش بعدی کتاب یاد میگیریم که چگونه مغز مشتاق ما از عادتهای جدید استقبال میکند و برای این کار باید دو نکته را در نظر گرفت: اول یک سر نخ ساده و مشخص پیدا کنید و دوم پاداشی در نظر بگیرید و به طور واضح آن را مشخص کنید. در نظر بگیرید که میخواهید خوراکی خوردن در حین کار را متوقف کنید. کاملا مشخص است که پاداش شما باید در کسالت و بی حوصلگی وقفه ایجاد کند . مثل یک پیادروی سریع یا سه دقیقه استفاده از اینترنت.
قدرت عادت راهکارهای زیادی را برای ترک عادت غلط و به دست آوردن عادت درست ارائه میکند.
بیشتر بخوانید: بهترین کتاب ها برای مطالعه
مادری که کم داشتم چه میگوید؟
"این زن یعنی مادرتان برایتان همچون درخت زندگی است. درختی که سرپناه، خانه و محلی امن در اختیارتان قرار میدهد، میتوانید از آن بالا بروید و از میوه هایش بخورید، درختی که خود شماست"
"مادر، محوری است که زندگی عاطفی خانواده حول آن میچرخد. مادر میبخشد و می بخشد و این گاهی با نیازهای خود زن، یعنی ساختن شخصی مجزا از نقش مادرانه رقابت میکند"
نویسنده میگوید دلایل منطقی زیادی وجود دارد برای اینکه زنی نتواند از پس وظیفه خطیر مادری برآید. با این حال اکثرا به زنها حق انتخاب برای مادر شدن داده نمیشود.
"در اینجا منظور از مادر شخصی هست که ابتدایی ترین نقش های مادری را انجام میدهد و منظور از مادر خوب، فردی هست که مراقبت، پرورش و محافظت از شما را به عهده دارد."
"مادران نمیتوانند و لازم نیست بینقص باشند، کامل بودن از دید کودک معنا پیدا میکند.کودک وقتی مادری دارد که نقش مادری را کامل بازی میکند، عشق را کاملا احساس میکند!"
این کتاب به نقش مادر در زندگی هر شخص از کودکی تا بزرگسالی اشاره دارد.
چگونگی پاسخ دادن مادر به نیازهای اصلی ما بیانگر میزان اهمیت است. آیا او سخاوتمندانه به ما چیزی میبخشد یا طوری میبخشد که انگار باری بر روی دوشش هستیم؟
آیا با عشق و احساس پوشک یا لباسمان را عوض میکند یا با مهارت ولی کمی خشن؟
جاسمین لی کوری در کتاب مادری که کم داشتم، به ده پیام اصلی که مادر خوب می دهد، اشاره میکند: خوشحالم که تو هستی - تو را میبینم - تو برای من آدم خاصی هستی - به تو احترام میگذارم - عاشقت هستم - نیازهای تو برایم مهم است هر وقت کمک خواستی پیش من بیا - بودنم به خاطر توست - تو را در امان نگه میدارم - میتوانی به من تکیه کنی - به وجود تو دلگرمم.
او در ادامه به ده نقش اصلی مادر اشاره میکند و طی سوالات و تمریناتی، به ما کمک میکند تا بتوانیم تشخیص دهیم در دریافت کدام نقش موفق بودهایم و کدام نقش ها را دریافت نکردهایم. نقشهایی مثل مادر به مثابه آینه، مادر به مثابه تنظیمگر، مادر به مثابه مربی، مادر به مثابه حامی و … .
جاسمین لی کوری ابعادی از مادری را برای ما روشن میکند که تا قبل از آن اصلا به ذهنمان خطور نکردهبود. نویسنده با روشن کردن این نقش ها و برجسته کردن کمبود آن، دست روی زخمهای پنهانی میگذارد که احتمالا دردش را حس کردهبودیم اما نمیدانستیم این دردها ناشی از چه زخمی هستند.
این است که مطالعه این کتاب، با کتابهای دیگر فرق دارد. ممکن است با خواندن فصلهای اولیه کتاب، با ناراحتی همراه باشد. نویسنده توصیه میکند اگر این حالت به شما دست داد خواندن کتاب را به زمانی دیگر موکول کنید.
مادری که کم داشتم مانند یک جراح، دست روی زخمهای کهنه شما میگذارد و آنها را بررسی میکند و برایشان التیام پیدا میکند.
پس آماده یک جراحی روحی سخت باشید. جراحی ای که البته به احتمال زیاد موفق از آن بیرون میآیید چراکه نیمه دوم کتاب، به راهکارها اشاره میکند و پا به پا و قدم به قدم با شما همراه می شود تا از چاه عمیق و تاریک و ترسناک گذشته، گذشتهای که شاید سهم خودتان در آن کمرنگ بوده باشد، بیرون بیایید و زندگی در لحظه را تجربه کنید.
تجربه ای تلخ و شیرین، که البته ارزشش را دارد!
بیشتر بخوانید: کتاب هایی که حال آدم را خوب می کند
خرده عادت ها چه میگوید؟
چرا خرده عادت ها به تغییرات بزرگ منجر میشوند؟ سوال اینجاست که اگر اهداف خود را نادیده بگیرید و فقط بر سیستمتان تمرکز کنید، آیا هنوز هم احتمال دارد موفق شوید؟ برای مثال اگر مربی بسکتبال بودید و هدف پیروزی در مسابقات را نادیده میگرفتید و فقط بر تمرینات روزانهی تیم تمرکز میکردید، آیا به نتیجه میرسیدید؟ به نظر نویسنده میرسیدید.
"هدف هر ورزش این است که بهترین امتیاز کسب شود اما اینکه در کل بازی به صفحهی امتیازات خیره شوید، احمقانه است."
"تنها راه پیروزی این است که تمرین کنید حتی روزی یک درصد."
"صحبت از یک موفقیت نیست بلکه چرخه بی پایان موفقیت و پیشرفت، مد نظر است. درنهایت، تعهد به «فرآیند» است که «پیشرفت» را میسر میکند."
"اگر در تغییر دادن عادتهایتان مشکل دارید، مشکل از شما نیست. مشکل، سیستمتان است. عادتهای بد به طور مکرر خود را نشان میدهند؛ نه به این دلیل که نمیخواهید خود را تغییر دهید، بلکه چون سیستمتان برای تغییر اشتباه است."
با خرده عادت ها، به طور نامحسوس، تغییر را احساس میکنید و در بلندمدت، به احساس شادکامی و موفقیت دست پیدا مییابید.
قدرت شروع ناقص چه میگوید؟
"انتخابهایتان را محدود کنید!"
وقتی موقع تصمیم با انتخابهای زیادی رو به رو میشوید به سختی میتوانید درست انتخاب کنید یا اصلا انتخاب کنید که به آن پارادوکس انتخاب میگویند. وقتی خودتان را محدود میکنید خصوصا وقتی مجبور میشوید از کارهای کوچک شروع کنید عالی عمل میکنید.
در ادامه، کتاب قدرت شروع ناقص در مورد مهندسی معکوس صحبت میکند یعنی زمانی که شما هدفی دارید و کسی را پیدا میکنید که موفق است و تا انتهای مسیر شما را رفته با او صحبت میکنید و از تجاربش استفاده میکنید. اما مواظب باشید چون اولا یک نسخه برای همه جواب نیست ممکن است شروع شما با شروع فرد موفق فرق داشته باشد. دوما به هیچ عنوان مقایسه هم نکنید.
"وسواس درباره بهترین راهبرد گاهی راهی زیرکانه برای فرار از انجام کارهای سخت است. شروع ناقص را می توان بهبود داد اما وسواس داشتن درباره بهترین یا کامل ترین برنامه هرگز به خودی خود شما را به جایی نمیرساند."
جیمز کلییر اعتقاد دارد اگر صبحهای خود را مفید شروع کنید، همه روزتان مفید خواهد بود:
"زود بیدارشوید! تا ظهر گوشی خودتان را کنار بگذارید! از اخبار به دور باشید! به این ترتیب صبح کارهای خلاقانه میکنید و همین روتین ساده اگر تکرار شود نتایج خیره کنندهای دارد."
تخت خوابت را مرتب کن چه میگوید؟
"چیزهای کوچک میتوانند زندگی ات و شاید دنیا را تغییر دهند!"
کار امروز را به فردا مگذارید و اگر میخواهید زندگی و یا حتی جهان را تغییر دهید، از تخت خوابتان شروع کنید!"
"مشخص است که از عهده این کار به تنهایی برنمی آیید و باید کسی را پیدا کنید تا برای پارو زدن به شما کمک کند. کسی که زندگی خود را با او قسمت کنید. تا جایی که امکان دارد دوست پیدا کنید و هرگز فراموش نکنید که موفقیت شما در گرو دیگران است!"
"اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، باید دیگران را با توجه به وسعت قلبشان بسنجید"
"گاهی اوقات مهم نیست که شما چقدر سخت تلاش می کنید و یا چه مقدار خوب هستید، زیرا همچنان به عنوان یک کلوچه شکری به انتهای داستان می رسید. شکایت نکنید و این مسأله را به بخت بد خود ربط ندهید، بایستید، به آینده نگاه کنید و به جلو پیش بروید و ایمان داشته باشید که شکست باعث قوی تر شدن شما میشود"
این جملات طلایی، بخش هایی از کتاب جذاب و کاربردی تخت خوابت را مرتب کن! بود. اگر دوست دارید باز هم از این جمله و عبارات قشنگ بخوانید، سری به کتاب بزنید.
کار عمیق چه میگوید؟
کار عمیق ارزشمند است، تفکر اقتصادی امروز میگوید رشد بیسابقه و تاثیر فناوری در اقتصاد، بازسازی بزرگی ایجاد میکند. در اقتصاد نوین سه دسته از افراد صاحب مزیتی ویژه خواهند شد: دسته اول کسانی که قادرند با ماشینهای هوشمند خوب و خلاقانه کار کنند. دسته دوم کسانی که در کار خودشان بهتریناند و دسته سوم کسانی که به سرمایه کلان دسترسی دارند.
سوالی که ایجاد میشود این است: آدم چگونه به این برنده ها ملحق میشود؟
نویسنده اعتراف میکند که اسرار جمع آوری عظیم سرمایه را در آستین ندارد و اگر هم داشت با ما به اشتراک نمیگذاشت، اما جا گرفتن در دو گروه دیگر شدنی هست. و مهارت در جهت ترقی در اقتصاد نوین وجود دارد. آن هم یادگیری زود و سریع چیزهای سخت و یادگیری تولید محصول سطح بالا چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ سرعت است.
کار عمیق کمکتان می کند چیزهای دشوار را به سرعت بیاموزید.
"بگذارید ذهنتان به یک عدسی تبدیل شود و به روحتان فرصت دهید تا بر هر آنچه به مثابه فکری فراگیر و جاذب در ذهنتان جاگیر شده متمرکز شود."
کتاب کار عمیق اشخاصی را مثال میزند که همه نخبه و نابغه هستند، مثل بیل گیتس و تاکید دارد که همه آنها با روش کار عمیق موفق شدهاند.
مثبت فکر نکنید چه میگوید؟
مسیر زندگی افراد با کارهایشان در این جهان تعیین میشود. وقتی کسی غرق در خیال پردازیهای مثبت میشود امکان تبدیل شدن به هر آنچه را که میتوانسته باشد از خودش میگیرد.
آیا خیالبافی درباره هرچیزی میتواند احتمال تحقق آن خیال پردازیها را افزایش دهد؟آیا پرواز خیال، رویایی که از تجربیات واقعی قبلی گسسته است، به شخص نیرو میدهد که دست به عمل بزند و به آن رویا دست پیدا کند؟
نویسنده میگوید: "من درباره اثرات جمعی خیالپردازیهای مثبت کنجکاو شدم و به همراه همکارم ای. تیمور سوینسر، یکی دو پژوهش ترتیب دادیم و در آنها از روشهای تحقیق نوآورانه بهره گرفتیم.
نتیجه این تحقیق باعث شد تا در میانههای قرن بیستم این اندیشه را گسترش بدهند و استدلال کردند که فقط افکاری که با واقعیت همخوانی دارند، و نه خیال پردازی ها، به لحاظ ذهنی سالماند و میتوانند به خود شکوفایی برسند."
کتاب مثبت فکر نکنید، حاصل تحقیق علمی و روشمند گابریله اوتینگن، یکی از بهترین روانشناسان انگیزش است. نویسنده معتقد است خوشبینی، بر خلاف چیزی که فکر میکنیم، ما را دچار انفعال میکند و احتمال رسیدن به موفقیت را پایین میآورد. اوتینگن در این کتاب روش چهارمرحلهای «مقابلۀ ذهنی» را پیشنهاد میکند و نشان میدهد که چطور میتوان از این روش در سه حیطۀ سلامت فردی، روابط دوستی، و مدرسه و محیط کار استفاده کرد.
به قلم "سارا و ستاره صباغی"
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف ارسال رایگان: blog1 از پاتوق کتاب خریداری کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران