عادت های اتمی که تشکیل شده از دو قسمت عادت و اتمی
عادت: کاری که به طور مرتب و منظم انجام می شود
اتمی: مقدار بسیار کوچک از یک چیز، واحد تجزیه نشدنی از یک سیستم بزرگ تر و منبع انرژی بسیار عظیم است 
در واقع عادت، پاسخی اتمی به یک موقعیت خاص هست.
 

کتاب عادت های اتمی که نوشته جیمز کلیر نویسنده آمریکایی است با داستانی جذاب در مورد یک بازیکن بیسبال آغاز می شود. این بازیکن که درست در آخرین روز سال دوم دبیرستان دچار سانحه می شود و چوب بیس بال به اشتباه و توسط همکلاسی اش به صورتش برخورد میکند بدترین وضعیت جسمی را تجربه می کند و بدتر از آن  مجبور به ترک تیم اول بیسبال دانشگاه می شود اما امیدش را از دست نمی دهد دو سال بعد از سانحه وارد دانشگاه دنیسون کالج می شود و قدرت شگفت انگیز عادت های کوچک را برای اولین بار کشف می کند.
نویسنده می گوید کیفیت زندگیمان اغلب به چگونگی عادت های مان بستگی دارد با عادت های مشابه شما می توانید به نتایج مشابه دست یابید اما با عادت های بهتر هر چیزی امکان پذیر است.
شاید افرادی باشند که بتوانند یک شبه به موفقیت‌های باور نکردنی دست یابند اما من هیچ کدام از آنها را نمی شناسم و یقینا یکی از آنها نیستم. برای ایجاد عادت های بهتر یک راه درست وجود ندارد. این کتاب برای کسانی کار آمد خواهد بود که دنبال یک سیستم گام به گام برای پیشرفت هستند.
اما چرا تغییرات بسیار کوچک ، تفاوت های بزرگ ایجاد میکند؟ سوالی که نویسنده در فصل دوم کتاب مطرح میکند.
پیشرفت تا یک درصد گاهی اوقات مورد توجه قرار نمی گیرد اما این موضوع از نظر ریاضی چطور کار میکند: اگر بتوانید هر روز به مدت یک سال ، 1 درصد بهتر شوید ، در مقایسه با آخرین باری که این کار را انجام داده اید، 37 درصد بهتر هستید. برعکس ، اگر هر روز به مدت یک سال 1درصد بدتر شوید، تقریبا تا صفر کاهش پیدا می کنید. آنچه به عنوان یک برد کوچک یا یک شکست جزئی شروع می شود، روی هم انباشته می شود و به صورت برد یا باخت بزرگ تر در می آید.
این نکته را در نظر داشته باشید که 1 درصد حداقل پیشرفت روزانه شما می تواند باشد و قطعا توانمندی شما بیشتر از این حرف هاست.
تصور کنید از لس آنجلس به نیویورک سیتی پرواز می کنید. اگر خلبان از مسیر خود 3/5 درجه به طرف جنوب منحرف شود، شما به جای نیویورک سیتی در واشنگتن دی. سی فرود می آیید. چنین تغییر کوچکی در بلند شدن هواپیما به ندرت مورد توجه قرار می گیرد. نوک هواپیما فقط مقدار کمی ،حدود یک متر حرکت می کند، اما وقتی همین را روی نقشه ایالات متحده، بزرگ می کنیم ،صدها مایل تفاوت ایجاد میکند‌. نویسنده در فصل های بعدی در مورد 4 قانون برای تغییر رفتار صحبت میکند. 

قانون اول: آن را آشکار و روشن کنید.
با گذشت زمان عادت هایمان آن قدر عادی می شوند که اساسا دیده نمی شوند، چیزهای خوشمزه ای که روز میز آشپزخانه است، کنترل تلویزیون که کنار ما قرار دارد، تلفن که در جیبمان است. واکنش های ما به این سرنخ ها آن قدر شدید کد گذاری می شود که به نظر می رسد تاکید شدید برای عمل از هیچ جا نشئت نمی گیرد.به عنوان مثال شما هر روز سر زمان مشخصی اینستاگرام رو چک میکنید و این یه کدگذاری روی مغز شماست که از عادت های شما نشئت میگیره و شما از اینکار هیچ هدف یا منظور خاصی ندارید فقط عادت کردید.به این دلیل ، باید فرایند تغییر رفتار را با آگاهی شروع کنیم.

قانون دوم: آن را جذب کنید.
اگر بخواهید احتمال رخ دادن رفتاری را افزایش دهید، لازم است آن را جذاب سازید. هدف قانون دوم این است که یاد بگیریم چطور عادت های مان را مقاومت ناپذیر کنیم. در حالی که تغییر هر عادتی به صورت یک انگیزه فوق طبیعی امکان ندارد، اما می توانیم هر عادتی را جذاب تر سازیم. برای انجام این کار باید درک کنیم میل و اشتیاق شدید چیست و چطور کار می کند.
برای درک بهتر این موضوع برخی از عادت های جذاب حیوانات را مثال می زند. پرندگان بزرگسالی که لکه قرمز روی نوک منقار خود دارند و پرندگان کوچک هر زمان که غذا می خواهند به این نقطه نوک می زنند.
هر چقدر فرصتی جذاب تر باشد، احتمال شکل گیری عادت بیشتر می شود. راهکار، جفت کردن کاری که می خواهیم انجام بدهیم با کاری که لازم است انجام بدهیم، است.
نویسنده می گوید فرهنگی که در آن زندگی می کنیم ، تعیین می کند کدام رفتارها برای ما جذاب هستند و یکی از موثرترین کارهایی که می توانید برای ایجاد عادت های بهتر انجام دهید، پیوستن به فرهنگی است که در آن کارهای مورد علاقه تان، رفتاری طبیعی محسوب می شود.
قانون دوم که تحت عنوان آن را جذاب کنید است طور دیگری هم می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.« آن را نا جذاب کنید» این قانون برای ترک عادت های نادرست است. مثل سیگار کشیدن.

قانون سوم: آن را آسان کنید.
آهسته راه بروید اما هرگز به عقب برنگردید. اگر بخواهید در عادتی مهارت پیدا کنید، نکته مهم این است که کارتان را با تکرار شروع کنید، نه در حد مطلوب. لازم نیست برای هر ویژگی یک عادت جدید برنامه ریزی کنید، فقط لازم است آن را تمرین کنید. این اولین گام برای عملی ساختن قانون سوم است .فقط لازم است تکرار کردنتان را درک کنید.

قانون چهارم: آن را رضایت بخش کنید.
قانون چهارم خوشایند کردن و رضایت بخش کردن آن است.در واقع احتمال اینکه رفتاری را تکرار کنیم که برای ما خوشایند است بیشتر است. مغز انسان برای اولویت بندی پاداش های آنی در برابر پاداش های با تاخیر ، تکامل یافته است.

در پایان کتاب هم جدولی با عنوان چطور یک عادت خوب ایجاد کنیم قرار داده است. این جدول برای هر مرحله پیشرفت کارت امتیازی گذاشته که شما با انجام دادن هر کدام امتیاز را دریافت می کنید.
برای مثال: کارت امتیاز عادت ها را پر کنید، برای آگاهی از عادت های فعلی تان ، آن ها را یادداشت کنید‌. و جدول دیگری تحت عنوان  چطور عادت بدی را از بین ببریم قرار داده است. برای مثال: یک قرارداد عادت بنویسید. هزینه های عادت های بدتان را به صورت مشهود و ناراحت کننده درآورید.

جیمز کلیر می‌گوید امتیاز عادت ها این است که می توانیم بدون فکر کردن، کارها را انجام دهیم و ضررشان این است که مانع توجهمان به اشتباهات کوچک می شود.
عادت ها+عملکرد سنجیده= مهارت
کتاب خرده عادت ها کتابی ست که درکتان از هر روز را تغییر می دهد تا زندگی را زندگی کنید.