loader-img
loader-img-2
بنر بالا - خرید قسطی
پاتوق کتاب
بهترین کتاب های روانشناسی خانواده و فرزندپروری

بهترین کتاب های روانشناسی خانواده و فرزندپروری

روابط اجتماعی چقدر برای شما مهم است؟ رابطه شما با همسر و فرزندان‌تان چقدر برای شما مهم هست؟ چقدر مهم است که در جمع آدم تأثیرگذاری باشید و چقدر مهم است اگر نمی‌توانید تاثیرگذار باشید، حداقل بتوانید خودتان را درمان کنید؟ حتما می‌دانید که کتاب‌های زیادی در مورد این موضوع نوشته شده اما این را هم می‌دانید که اکثر مشکلات روابط اجتماعی ما در کودکی و در کانون خانواده شکل گرفته است؟
زیگموند فروید می‌گوید تمام زندگی خانوادگی، حول محور آسیب دیده ترین فرد آن خانواده شکل می‌گیرد.

در این مطلب، با 11 کتاب روانشناسی در مورد خانواده و تربیت فرزند آشنا می شوید که می‌توان گفت از کاربردی‌ترین کتاب‌ها در این حوزه هستند. کتاب‌هایی از نویسنده‌هایی که تمرکزشان خانواده و تربیت فرزند است. 

"علیه تربیت فرزند"

درباره پارادوکس ها، پیچیدگی‌ها و دیوانگی منحصر به فرد‌ عشق اروتیک صحبت می‌کند. عشق ما به فرزندان‌مان دقیقا همان‌قدر پرشور و عمیق، همان‌قدر پارادکسیکال و پیچیده، و همان‌قدر منحصر به فرد و ‌دیوانه‌وار است.

نخستین دوراهی، از تضاد میان وابستگی و استقلال ناشی می‌شود. والدین و دیگر مراقبت‌گران باید مسئولیت کامل وابسته‌ترین موجود یعنی نوزاد انسان را به عهده بگیرند. اما همچنین آن‌ها باید این وابسته‌ترین موجود را به بزرگ‌سالی کاملا مستقل ‌و خودکفا تبدیل کنند.

اما این تعهد ویژه از کجا می‌آید؟ مسئله، تنها خویشاوندی ژنتیکی نیست. تقریبا هرکسی که از کودکی مراقبت می‌کند، دقیقا به همان معجزه خاص و منحصر به فرد کوچک عشق خواهد ورزید.

دومین پارادوکس نظام‌های اخلاقی و سیاسی متعارف، همگی مربوط به مسائل خشک و جدی کارهای بشرند. آن‌ها به این موضوعات می‌پردازند که افراد و جوامع، چگونه باید بیندیشند، برنامه‌ریزی کنند و ‌عمل نمایند تا بتوانند به مقاصد معینی برسند اما کودکان در دوران کودکی تنها با بازی سر و کار دارند و بس.

این وظیفه والدین است، از کودکی که بیشتر وقتش به بازی می گذرد فردی بسازند که بیشتر وقتش به کارش اختصاص داده می شود. این تغییر مستلزم تغییرات عمیقی در ذهن ومغز کودکان است.

علیه تربیت فرزند تالیف آلیسون گوپنیک توسط نشر ترجمان علوم انسانی به چاپ رسیده است.
زیرعنوان کتاب، در عین کوتاهی و اختصار، یک دنیا حرف دارد. برای فرزندانمان باغبان باشیم یا نجار؟ همین یک جمله به تنهایی کافی است تا فکر کنیم و به ایده اصلی کتاب پی ببریم: ما به عنوان والدین و مربی، آیا سازنده و شکل‌دهنده فرزندان‌مان هستیم یا اینکه نقش ما صرفا آماده کردن فضا و رفع موانع است؟ 

"مغز کودک من"

این کتاب که در دو جلد از بارداری تا یک سالگی و از یک سالگی تا چهار سالگی نوشته شده، کودک ما را از هفته سوم تا چهار سالگی مورد بررسی قرار می دهد.

نویسنده می‌گوید مغز جنین از هفته سوم شروع به شکل‌گیری می کند، تصورکنید جنین شما ابتدا یک موجود لوله ای شکل است.

از دید جنین بهترین شرایط در شکم مادر به عنوان پناهگاه فعلی، سکوت، تاریکی، گرما و رطوبت داخل رحم است. این محیط امن بسیار ساکت‌تر و آرام‌تر از دنیای بیرون است. او در شکم مادر و حتی مدتی بعد از به دنیا آمدن بهتر از آن‌که بتواند ببیند قادر به شنیدن است.


بیشتر بخوانید: هنر فرزند پروری: بهترین کتاب های تربیت کودک


فاطمه کشوری، نویسنده کتاب می‌گوید در دوران بارداری مصرف غذاهای تازه و پخته شده بسیار مناسب است ولی این موضوع وسواس شما برای انتخاب غذا را نباید زیاد کند.

در جلد بعدی کتاب به سوالاتی که در ذهن کودک شکل می‌گیرد اشاره می‌کند و نحوه برخورد ما را با تمام نیازها و سوالات کودک توضیح می دهد.

مغز ما از بیش از صد میلیارد نورون ساخته شده، این نورون ها مجموعا بیش از سه میلیون و سیصد و هشتاد هزار متر طول دارند. چنین عظمتی فشرده شده و در ذهن کودک شما جا گرفته است.

مغز کودک من به شما می‌آموزد چگونه می‌توانیم از این مهم‌ترین موهبت الهی در وجود فرزندمان مراقبت کنیم.
مغز کودک من را انتشارات مهرسا چاپ کرده است. انتشاراتی که کتاب‌های خوبی در موضوع پرورش مغز از کودک تا بزرگسال دارد. اگر دنبال کتاب‌هایی با بیان خوب و جذاب در موضوع نورولوژی و مغز هستید، اگر می‌خواهید توانایی های مغز را بیشتر بشناسید، اگر به دنبال تقویت حافظه و تمرکز خود و کودکتان هستید، پیشنهاد می کنیم حتما سری به کتاب های انتشارات مهرسا بزنید.

"گاهی با خود می گویم چرا با تو ازدواج کردم"

تمام انسان ها به دنبال ایجاد روابطی درست هستند. اکثر اوقات از زن و شوهرها می‌شنویم که دوست دارند شریک زندگی‌شان عشق واقعی آن‌ها و بهترین دوست‌شان باشد، ولی چگونه؟

نویسنده می‌گوید گاهی چیزی که ما احساس می‌کنیم عشق است، در واقع دلباختگی هست. دلباختگی هوسی زودگذر است اما عشق نوعی از دوستی است اما آتشین. دلباختگی توام با احساس ناامنی است اما عشق عبارت است از تفاهم و پذیرش کاستی‌های طرف مقابل.

عشق متعلق به دنیای واقعیت هاست و می توانید برای آن صبر کنید، ولی دلباختگی این‌گونه است که همین الان باید زود ازدواج کنیم تا مبادا رابطه از بین برود.

در ادامه زن و شوهرهایی که از ازدواج‌شان مدت زیادی گذشته، مورد بررسی قرار می‌دهد و راهکار ارائه می‌کند و می‌گوید بعضی از زن و شوهرها سعی می‌کنند که تنها از طریق پرهیز از جر و بحث کردن از درگیر شدن فاصله بگیرند، ولی تجربه به من می‌گوید که نمی‌توان مشکلات بزرگ را نادیده گرفت.

گاهی با خود می گویم چرا با تو ازدواج کردم در دو جلد چاپ شده و در هر دو کتاب به مسائل و مشکلات پیرامون ازدواج می‌پردازد و ترفندهایی را ارائه می‌دهد.

"به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن"

چگونه به کودکان یاری رسانیم تا احساسات و عواطف درستی بیابند؟ این سوالی است که در ابتدای کتاب نویسنده مطرح می‌کند. با پذیرش عواطفشان! انکارِ مداومِ احساسِ کودکان، می‌تواند سبب سردرگمی و خشم آنان شود و با این کار، عدم اعتماد را به آنان تلقین کرده‌ایم. 

اگر برخورد ما با کودک، بخشی از هم‌دردی عمیق ما نباشد، کودک اظهارات ما را حمل بر دروغ خواهد کرد. کلمات ما هنگامی با احساس واقعی هم‌دردی القا می شود که هدف آن به دست‌آوردن دل کودکان باشد.

بسیاری از ما در نکوهش، سریع و در تمجید، کند هستیم. ما به عنوان پدر یا مادر مسئولیم که این نظم را وارونه کنیم.

اعتماد به نفس کودکان‌مان، ارزشمندتر از آن است که نادیده انگاشته شود یا به بیگانگان واگذار شود.

در ادامه نویسنده در مورد نقش آموزگار هم صحبت می‌کند. اگر ما بخواهیم شاگردان‌مان انسان‌هایی فهمیده و دلسوز بار بیایند، باید با توجه و التفات به آنان پاسخ دهیم.

در اواسط کتاب، نویسنده از تجربیات خود برای شاگردانش می‌گوید: هنگامی که عجله دارید یا سراسیمه و پریشان هستید، هرگز سعی نکنید مشکلی را حل کنید. برای حل مشکل به طور موفقیت آمیز، به زمان و فکر آزاد و آرامش درونی احتیاج دارید.

به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن، سه جلد دارد. دو جلد مختص کودکان و یک جلد مختص نوجوانان. اگر سر و کارتان با کودکان است، چه در خانه چه در محیط مدرسه چه در محیط های اجتماعی دیگر، این کتاب بی نظیر را از دست ندهید!


بیشتر بخوانید: جوانه شاخه امید | 3 کتاب درباره چالش های جمعیتی ایران


"نیمه دیگرم"

ازدواج فقط دیدن و پسندیدن نیست و اگر هم باشد عقل هم چشم دارد و باید درست دیدن را یاد بگیریم.

بخش اول کتاب هفت نکته کلیدی یا به قول نویسنده هفت پله در انتخاب همسر را معرفی می کند، یادتان باشد که یکی در میان رد کردن این پله ها زرنگی  نیست. 

آیا تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که در زندگی، دنبال چه می‌گردید؟ شاید بگویید دنبال یک زن خوب یا یک مرد خوب برای زندگی.

اما لازم است که بدانید اول باید خودتان را بشناسید و انتخاب کنید.

آیا معیاری برای انتخاب همسر دارید؟ داشتن معیارهای کلی با نداشتن معیار تفاوت چندانی ندارد. باید تفسیر شما از معیار ها، کاملا مشخص شود تا بتوان به وسیله آن انتخاب درستی داشت.

اگر شما از آن دسته افراد هستید که می‌گویید لازمه یک ازدواج موفق، شناخت دو طرف از همدیگر است و لازمه این شناخت، ارتباط است، باید بدانید که مشکل اصلی شما این است که واقعی فکر نمی‌کنید.

نویسنده یکی از مهم‌ترین نکته‌های کلیدی را بحث خواستگاری و سوالات همان روز می‌داند به همین دلیل پیشنهادهایی هم دارد، به عنوان مثال:

شما چه صفاتی را برای همسر آینده خود می‌بینید؟ یا بزرگ‌ترین آرزوی زندگی‌تان چیست؟ آیا حاضر هستید در شهر دیگری زندگی کنید؟

کتاب نیمه دیگرم در دو جلد، تالیف حجت الاسلام محسن عباسی ولدی، می تواند راهنمای بسیار خوبی برای انتخاب همسر باشد.

"من دیگر ما"

حتما دیده‌اید والدینی را که به اسم تمیزی، اجازه بازی کردن با غذا را به بچه‌های یکی دو ساله نمی‌دهند.

بی‌شک شما هم فکر می‌کنید که یکی از اصلی ترین روش های تربیت فرزند در بسیاری از خانواده‌ها، امر‌ و نهی یا همان گزاره های انضباطی است؛ اما تا به حال به این فکر‌ کرده‌اید که چرا بسیاری از کودکان در مقابل والدین خود، سرکش و متمرد هستند؟

آگاهی، شرط لازم برای تربیت فرزند است. باید پذیرفت فرزند ما، یک انسان است که پیچیدگی‌های فراوانی در روح او وجود دارد. بدون آگاهی حتی دلسوزترین افراد یعنی پدر و مادر، خطرناک ترین ضربه ها را به او خواهند زد.

فصل سوم کتاب من دیگر ما با این جمله آغاز می شود: فقط چشم ها را نباید شست‌، کارها هم شستنی هستند و توضیح داده‌است که برخی از گزاره‌های تربیتی، از قصدِ انسان پیروی نمی‌کنند؛ یعنی ممکن است از انسان عملی سر بزند که دارای یک پیام تربیتی باشد، اما او قصد انتقال آن پیام را نداشته‌باشد. ممکن است پدر یا مادر یا هر انسانی که در تربیت فرزند تاثیرگذار است بی آن‌که بداند روی فرزند، تاثیر منفی بگذارد.

 

"تربیت بدون فریاد"

نویسنده هدف خود را از نوشتن این کتاب این‌گونه بیان می‌کند: آرام کردن دنیا، هر بار یک ارتباط. و توصیه می‌کند ابتدا از ارتباط با فرزندانتان شروع کنید.

آیا تا به حال به کتابی برخورده‌اید که از والدین بخواهد کمتر توجه خود را بر فرزندشان متمرکز کنند؟ ممکن است تربیت بدون فریاد اولین کتابی باشد که به شما می‌گوید از چرخش در مدار زندگی فرزندتان دست بردارید و بر خود تمرکز کنید.

جای دیگری می‌گوید: در واقع آنجا که پای روابط ایده‌آل در میان است، واکنش هیجانی بدترین دشمن ماست.

این پیام بیش از همه ما را تحت فشار قرار می‌دهد، عملکرد و رفتار ما در جایگاه والدین در سراسر تاریخ طنین انداز خواهد شد. ما در حال تربیت نسل آینده‌ایم و آنها یا پیشرفت و موفقیت‌های گذشته را تداوم خواهند بخشید یا آن را از بین خواهند برد.

زیان‌بارترین دروغ درباره تربیت این است که «ما به جای فرزندان‌مان مسئول هستیم» اما این کتاب قدرت و نفوذ عمیق ما را در شکل دادن به تربیت فرزندان‌مان نشان می‌دهد و حقیقت این است که هرچه درباره تاثیر خود بر نسل‌های آینده بگوییم، کم گفته ایم.

تربیت بدون فریاد، یک جلد از سری مجموعه کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان است که انتشارات صابرین آن را ترجمه کرده است. اگر به دنبال کتاب‌هایی کاربردی برای تربیت فرزندانتان هستید، این مجموعه و کتاب های دیگر انتشارات صابرین را از دست ندهید!

"ازدواج بدون شکست"

"من ازدواجی داشتم که خیلی‌ها معتقدند بسیار عالی و بی‌نقص است و حتی حسرت زندگی من را می‌خورند اما خودم راضی نیستم و احساس می‌کنم دیگر شور و شوقی وجود ندارد،  بهتر است بگویم کسل کننده است و دیگر امیدی وجود ندارد."

"زندگی زناشوئی ما من را به یاد علائم حیاتی روی مانیتور قلب یک بیمار در حال مرگ داخل اورژانس می‌اندازد و این یعنی یک‌نواختی که می‌تواند ما را تا سر حد جنون برساند."

"ممکن است شما به این نتیجه برسید که با دیگران مشکل خود را در میان بگذارید اما واهمه دارید که بگویند اوضاعت خوب است و توقعت را کمتر کن، زمان خیلی از آرزوهایت دیگر گذشته، همسر خوبی داری و سعی کن از زندگی ات لذت ببری. "

این نامه ای هست که بعد از نوشتن شش فصل اول کتاب به دست نویسنده رسیده است.

شاید برایتان عجیب باشد اما باید بدانید که رابطه زناشویی به خودی خود منبع اصلی نارضایتی است، بسیاری از زنان و مردان عاشق می‌شوند و ازدواج می‌کنند اما همه آن‌ها شرایطی را که در نامه گفته‌شده تجربه می‌کنند. بنابراین در کنار هم زندگی‌کردن نمی‌تواند دو نفر را برای رابطه متعهدانه مجاب کند. در اینجا نویسنده به هفت عادت مخرب اما کلیشه‌ای در رفتار همه انسان ها اشاره میکند و در مورد آن‌ها توضیح می‌دهد:
انتقاد کردن، سرزنش کردن، گله و شکایت کردن، غر زدن، تهدید کردن، تنبیه کردن و باج برای کنترل دیگران.

ویلیام گلسر، روانشناس معروف آمریکایی و صاحب نظریه "تئوری انتخاب"، در کتاب ازدواج بدون شکست، به از معمای ازدواج موفق رمزگشایی می‌کند. اگر این کتاب را بخوانید، به احتمال زیاد علاقه‌مند می‌شوید دیگر آثار گلسر را نیز بخوانید. می‌توانید امتحان کنید!

"پنج زبان عشق"

اگر می‌خواهیم به طور تأثیرگذاری عشق‌مان را ابراز کنیم، باید زبان اصلی عشق همسرمان را یاد بگیریم. 

زبان عشق شما و همسرتان می‌تواند مثل انگلیسی و چینی با هم متفاوت باشد. هر چقدر شما عشق‌تان را به انگلیسی ابراز کنید، اگر همسرتان فقط چینی متوجه شود هیچ گاه نخواهد فهمید.

روانشناسان معتقدند که نیاز به احساس محبت، یکی از نیازهای اصلی انسان است. به خاطر عشق ما از کوه ها بالا می‌رویم، از دریاها می‌گذریم، بیابان را پشت سر می‌گذاریم و سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنیم.

عشق جزو گیج‌کننده‌ترین واژه هاست، ممکن است ما بگوییم عاشق سوسیس هستیم اما بلافاصله بگوییم عاشق مادرمان هستیم. حتی ممکن است بگوییم این کار را انجام دادیم چون عاشقش هستیم. این کتاب به رفع گیج شدن شما کمکی نمی‌کند اما تمرکز را روی عشقی می گذارد که برای سلامت عاطفی ما مهم است. 

در ذات وجودی انسان آرزوی صمیمیت و مورد محبت فرد دیگری بودن وجود دارد و ازدواج برای رفع این نیاز است. شما باید بدانید که رویاهای قبل از ازدواج ما تماما در مورد خوبی‌ها و سعادت زندگی زناشویی است،  زمانی که عاشق هستید نمی‌توانید به چیز دیگری فکر کنید. 

زمانی که دوران عاشقی مسیر طبیعی خود را طی کند، که این دوران از نظر نویسنده دو سال است،  ما به جهان واقعی خود برمی‌گردیم. دکتر پک به این نتیجه رسیده‌است که این عشق در واقع عشق نیست به سه دلیل: عاشق شدن از روی انتخاب آگاهانه نیست،  بدون تلاش شکل می‌گیرد و کسی که عاشق است در واقع به رشد شخصی طرف مقابل علاقه‌ای ندارد. 
در واقع ما باید به دنبال عشق واقعی با همسرمان باشیم و این چیزی نیست جز پیوند عشق و عاطفه. 

گری چاپمن، در کتاب پنج زبان عشق روی موضوع مهمی دست گذاشته‌است. شاید باورتان نشود ولی با یادگیری زبان عشق، به احتمال زیاد درصد بالایی از مشکلات خانوادگی را می توان حل کرد. 
زبان عشق، مثل کلید است. یک کلید کوچک که می تواند گره‌گشای بخش زیادی از قفل ها و مشکلات ما در روابط عاطفی‌مان با همسر یا فرزندانمان باشد. کلیدی که بسیاری از ما از آن غافل هستیم و شاید هزاران کار دیگر انجام دهیم، اما فایده‌ای نداشته‌باشد. 

"کودک، خانواده، انسان"

تربیت کودک، کاری ساده و پیش پاافتاده نیست. این کتاب که از زبان دو مادر روایت می‌شود کاملا ساده و روان و قابل فهم است.
نویسندگان کتاب، نوشته ها و مطالب خود از جلسات مشاوره "هایم جینات" روانشناس مطرح را در کتاب آورده‌اند. نثر روان کتاب و توضیحات بسیار خوب آن، این کتاب را به یک کتاب کاربردی و قابل فهم تبدیل کرده‌است.
تمرکز هایم جینات روی پذیرش و توصیف است. می‌توان گفت محوری‌ترین کلمه کلیدی کتاب همین است که از اول تا آخر کتاب در مصادیق و موارد متعدد بررسی و تطبیق می‌شود.

هایم جینات معتقد است زبان جدیدی را برای سخن گفتن با کودکان باید به کار برد: "در زبانی که من برای سخن گفتن با کودکان به کار می‌برم چه چیز جدیدی وجود دارد؟ من از کلماتی مانند احمق، چلفتی، بد و حتی کلماتی مانند قشنگ، خوب، عالی نیز دوری می‌کنم، به خاطر این‌که کمکی به کارها نمی‌کنند. در عوض از واژه هایی استفاده می‌کنم که توصیف می‌کنند"

دکتر جینات می‌گوید هدف بزرگ ما این است که راهی بیابیم که کمک کند فرزندان‌مان را راسخ و انسان بار بیاوریم. چه حسنی دارد که بچه پاکیزه، مودب و خوش مشربی داشته باشیم که نظاره گر مشقت انسان‌ها باشد اما بی‌تفاوت باشد؟

نویسنده، احساسات و جلوه‌های مختلف کودکان را به چند دسته تقسیم می‌کند. نیاز برخی کودکان به جلب توجه زیاد است که از حد تحمل پدر و مادرها فراتر می‌رود و بعضی دیگر از بچه‌ها احساس‌شان را به زبانی چنان توهین آمیز توصیف می‌کنند که نمی‌شود به آن گوش فرا داد.
بعضی وقت‌ها یک هدیه کوچک به یک بچه تحت فشار خیلی کمک می‌کند، گاهی یک مداد یا یک بادکنک به موقع می‌تواند بچه‌ای را شاد کند و زمانی هست که کودکی در چنگال یک احساس هیجان‌آمیز قوی گرفتار است.
زمان و مکانی نیز وجود دارد که نباید فهمید کودک چه حس می‌کند و نباید با او در تماس بود. همچنین در زندگی هر کودکی جایی برای نفیری که او را به مبارزه می‌خواند وجود دارد. جایی برای رشد روحیه مبارزه‌جویی.

خواندن کتاب "کودک، خانواده، انسان" را با ترجمه خوب گیتی ناصحی به تمام پدر و مادرانی که دغدغه تربیت انسانی فرزندانشان را دارند، توصیه می کنیم.

"محکم در اغوشم بگیر"

این کتاب روایتی است از مراجعین یک دکتر روانشناس روابط. اگر به روانشناسی رابطه و به گوش دادن بگومگوهای زوج های جوان علاقه دارید یا خودتان درحال حاضر درگیر این موضوع هستید این کتاب می تواند برای شما جالب وثمربخش باشد. 

سو جانسن، در این کتاب به یک رویکرد بسیار مهم و حیاتی اشاره می کند. رویکرد درمانی متمرکز بر عاطفه (EFT) این رویکرد کمک شایانی به بهبود روابط عاطفی ما با بقیه و بالتبع بهبود کلی ارتباط ما با دیگران می کند. نویسنده در قالب هفت فصل به خوبی این رویکرد را شرح داده و این کتاب می تواند راهنمای خوبی برای بهبود روابط زوجین و هم چنین بهبود روابط والدین و فرزندان باشد.

در شروع هر گفتگو جمله‌ای کلیدی که بیانگر موضوع مورد بحث هست نوشته شده و درک موضوع را برای ما راحت‌تر کرده‌است. برای مثال در شروع یک فصل جمله ای از «پرل باک» نویسنده آمریکایی نوشته است که می‌گوید: قلبی که به قلب دیگری پاسخ ندهد، رو به مرگ می‌رود.

محکم در آغوشم بگیر با ترجمه خوب و روان سمانه پرهیزگاری توسط نشر میلکان به چاپ رسیده است.

به قلم "سارا و ستاره صباغی"


کتاب‌های معرفی شده در این مطلب را می‌توانید با کد تخفیف ارسال رایگان: blog1 از پاتوق کتاب خریداری کنید.


 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "بهترین کتاب های روانشناسی خانواده و فرزندپروری" می نویسد
۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک