کتاب محکم در آغوشم بگیر - (هفت گفت و گو برای یک عمر زندگی با عشق) نشر میلکان
محصولات مرتبط
"محکم در آغوشم بگیر" نوشته "سو جانسن" روایتی است از مراجعین یک دکتر روانشناس روابط. اگر به روانشناسی رابطه و به گوش دادن بگومگوهای زوجهای جوان علاقه دارید یا خودتان در حال حاضر درگیر این موضوع هستید، این کتاب میتواند برای شما جالب و ثمربخش باشد.
از ابتدای کتاب، دکتر روانشناس قصد دارد معنی واژه عشق را به مخاطب توضیح دهد ولی بالاخره میگوید عشق، احساسی مرموز و مبهم بوده که زیر بار تعریف خاصی نمیرود. در دهه اول قرن هجدهم، بنجامین فرانکلین فقط توانست تصدیق کند که عشق «قابل تغییر، ناپایدار و تصادفی» است. کمی اخیرتر، مریلین یالوم همسر اروین یالوم، درمانگر معروف آمریکایی، در کتابش درباره تاریخچه زن به عنوان همسر، شکستاش را پذیرفت و عشق را «ترکیب سرمست کننده رابطه و احساسی که هیچکس نمیتواند تعریف کند» نامید.
در جای دیگری از کتاب اضافه میکند که عشق، اوج تکامل و قاطعترین مکانیزم بقا برای بشر است نه به این دلیل که ما را تحریک میکند بلکه چون عشق، ما را به سمتی میکشاند که از نظر احساسی با اندک افراد ارزشمند دیگری پیوند بخوریم و به ما پناهگاهی امن میدهد.
سو جانسن معتقد است الگوی ارتباطی ای که همیشه از والدینمان دیدهایم، بین ما و همسرمان تکرار میشود و باید جلوی این اتفاق را گرفت.
به همین دلیل به دوران کودکی برمیگردد و در مورد کودکانی صحبت میکند که بدون والدین بزرگ شدند و با اینکه غذا و سرپناه داشتند اما از نوازش و تماس احساسی محروم بودند، دسته دسته از غصه می مردند! در اینجا نویسنده به یک ترومای بزرگ که در کودکی این بچه ها رخ داده اشاره کرده و در بزرگسالی به لاقیدی و بی عاطفه بودن ختم شده و اسمش را قحطی احساسی گذاشتهاست.
اما زوجهای جوانی که برای بگومگوهایشان سراغ نویسنده میآیند وداستانهایشان را بازگو میکنند ونویسنده از زوجها می پرسد فکر میکنند مشکل کجاست. جالب است که جواب زوجها هیچوقت جواب درست نیست؛ چرا که حرفهای زوجها مثل نوک کوه یخ است که از آب بیرون مانده اما بخش خیلی بزرگتری از یخ زیر آب است و دیده نمیشود.
سو جانسن در کتاب محکم در آغوشم بگیر، به چند مبحث مهم در مورد رابطهها پرداختهاست مثل نظریه پیوند، رقص پولکا، زخمهای تروماتیک و...
در یکی از هفت گفتگویی که با زوجهای متفاوت دارد به روش درمانی «د. پ. ت» اشاره میکند که میتواند طرفین را با سه عنصر مهم از نظر عاطفی نسبت به یکدیگر پاسخگو و حساس کند:
1. در دسترس بودن: هر وقت نیاز داشته باشم میتوانم تو را پیدا کنم؟
2. پاسخگویی: میتوانم مطمئن باشم به احساسات من پاسخ میدهی؟
3. تعهد: مطمئن باشم که برای من ارزش قائلی و در کنار من می مانی؟
در همین راستا برای زوجین در پایان گفتگو بازی و تمرینهایی قرار دادهشدهاست. اگر امتیاز شما از این تمرین زیر هفت باشد، باید با استفاده از این کتاب سعی کنید گفتگوها را تمرین کنید تا ارتباطتان با هم تقویت شود و اگر امتیاز شما بالای هفت باشد، یعنی ارتباط عاطفی خوبی دارید و باید آن را رشد دهید.
سو جانسن در شروع هر گفتگو، جمله ای کلیدی که بیانگر موضوع مورد بحث هست، نوشته و درک موضوع را برای ما راحت تر کردهاست.
برای مثال در شروع یک فصل جمله ای از «پرل باک» نویسنده آمریکایی نوشته است که می گوید:
"قلبی که به قلب دیگری پاسخ ندهد، رو به مرگ می رود"
موضوع گفتگو در رابطه با زن و شوهری است که هر کدام حرف خودشان را میزنند و هیچکدام به حرف یکدیگر توجه نمیکنند. زن میگوید که شوهرش به او توجه نمیکند، احساساتش را بروز نمیدهد و او همیشه تنهاست و مرد می گوید کار بیوقفه و تلاش او برای زندگی، بیانگر احساساتش هست و نیازی به گفتن دوستت دارم نیست.
نویسنده در انتهای کتاب و در بخش زخمهای تروماتیک جمله ای را از زبان سرباز آمریکایی در عراق بیان میکند که میگوید: «گفتگو با همسرم تسکینی است برای اتفاقاتی که این جا رخ دادهاست، مثل اولین نفسی که بعد از کلی زیر آب بودن میکشی»
در ادامه میگوید واژه تروما از یک کلمه لاتین به معنای زخم گرفته شدهاست. تروما به هر حادثه وحشتناکی گفته میشود که بلافاصله دنیا را _طوری که ما آن را میشناسیم _ تغییر میدهد و در ما احساس درماندگی و مغلوب بودن به جا میگذارد.
سو جانسون میگوید من و همکارانم افرادی را دیدهایم که در کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، افرادی که قربانی تجاوز یا حمله بودهاند، والدینی که فرزندانشان را از دست دادهاند و کسانی که با بیماری سخت یا حوادث وحشتناک رو به رو بودهاند.
همچنین ماموران پلیسی را دیدهایم که از مرگ دوستانشان غمگین بودهاند، آتشنشانهایی که به خاطر ناتوانی در نجات دادن به شدت افسرده شدهاند، و سربازانی که پژواکهای جنگ، آنها را رها نمیکند.
اگر شریک زندگی خوبی داشتهباشید، یک تکیهگاه امن در نابهسامانیها دارید. هزاران پژوهش در حوزه روانشناسی رشد مادر و فرزند، ارتباطات بزرگسالان و تحقیقات در مورد علم عصب شناسی نوین تصدیق میکند که وقتی ما در رابطه صمیمانهای با دیگران قرار داریم، واقعا به هم وابستهایم. ما سیارات کوچکی نیستیم که جداگانه در کنار هم در گردشاند. این وابستگی سالم مایه اصلی رابطه عاشقانه است.
در رابطه عاشقانه، اکسی توسین - هورمونی که در اثر همآغوشی ترشح میشود - بدن دو فرد عاشق را فرا میگیرد و به آنها آرامش میدهد. بدن ما برای چنین ارتباطی طراحی شدهاست.
در مقدمه کتاب، نویسنده در مورد پایاننامهای صحبت کردهاست که روش جدیدی از زوج درمانی به نام درمان هیجان محور را مطرح میکند. نتایج این درمان به شدت شگفتانگیز بودهاست. همین باعث می شود نویسنده نسبت به ازدواج خودش هم دیدگاه شفاف تری داشته باشد، دیدگاهی علمی در مورد عشق که واقعا جای خالیاش احساس می شد. همکاران نویسنده با این درمان مخالف بودند ولی پیام درمان هیجان محور ساده است:
"بی خیال جرو بحث های بیهوده شوید!
سال های اول کودکیتان را تحلیل کنید.
اداهای زیادی رمانتیک دربیاورید و موقعیتهای جدید را در رابطه امتحان کنید"
به قلم "سارا و ستاره صباغی"
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران