
آشنایی با ژانرهای ادبی: معرفی 20 ژانر ادبی جذاب
ژانر داستانی چیست؟
گفتوگوی جدی درباره ژانر به معنای تیپ و گونه، از دوران افلاطون و مشخصا کتاب «جمهوری» آغاز شده است؛ اگرچه سابقه آن درازتر است و به پیش از روزگار افلاطون برمیگردد.
ژانر یا به فارسی «گونه»، یکی از شیوههای دستهبندی کتابهای داستانی است. گاهی کتابها را بر اساس اینکه برای چه سنی مناسب هستند دسته بندی میکنند؛ مثل ادبیات کودک و نوجوان. گاهی بر اساس ساختارشان در دسته شعر، رمان، رمانک و ... قرار میگیرند. گاهی نیز آنها را بر اساس ژانر داستان دستهبندی میکنند و از این طریق ساختار کلی کتاب مشخص میشود.
ادبیات ژانری، یکی از دو دسته کلی برای تقسیمبندی رمانها و کتابهای داستانی است. دسته دیگر، رمان ادبی است. تعریف هر دو دسته، بسیار مشکل است. با این حال دادن تعریفی هرچند نابسنده از این دو، به درک بهتر ادبیات ژانری و انواع ژانر داستانی کمک میکند.
رمان ادبی، رمان بدون ژانر
رمان ادبی که به آن رمان فاخر یا رمان بدون ژانر هم میگویند، دستهای از ادبیات داستانی است که در آن زبان، سبک نگارشی و تکنیکهای ادبی بسیار اهمیت دارند. مهمترین هدف نویسنده رمان ادبی، نزدیک شدن به زندگی واقعی است؛ درنتیجه از شخصیتهای واقعگرایانه و موقعیتهای زندگی واقعی استفاده میکنند. همچنین تمرکز ویژهای بر شخصیتپردازی دارد و دغدغه آن، بررسی مسائل فلسفی و ایدئولوژیک است. از اینرو بیش از آنکه توجه خود را به پیرنگ بدهد به واکاوی آنچه دغدغهاش را دارد، میپردازد.
رمان ادبی بسیار بزرگتر و جهانیتر از آنچه ظاهرا در پی بازگوییاش است، میباشد. و در این راه، با برساختن لایههای معنایی متعدد، از به چالش کشیدن مخاطب خود ابایی ندارد. از اینرو درحالیکه ادبیات ژانر به قراردادهای ژانری وفادار است و در گستره ژانر داستان، روایت پرماجرای خود را پیش میبرد، رمان ادبی آزادانه پیش میرود و دست به نوآوری میزند.
رمانهای ادبی هم ممکن است برخی عناصر ژانری را در خود داشته باشند، اما نمیتوان آنها را به راحتی در ژانر بهخصوصی قرار داد. اگر شما از 100 نویسنده مختلف بپرسید چه چیزی یک رمان ادبی را «ادبی» میکند؛ 100 پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. این همان چیزی است که رمان ادبی را متفاوت از رمان ژانری میکند!
بیشتر بخوانید: مروری بر چند رمان کلاسیک برتر جهان
تعریف ژانر و انواع ژانر کتاب
قبل از اینکه درباره ویژگیهای ادبیات ژانری و رمان ژانری صحبت کنیم، بد نیست یادآوری کنیم که این دستهبندی نسبتا جدید است و انتشاراتیها نیازی به این دسته بندی، تا پیش از قرن بیستم نداشتند؛ یعنی زمانی که دستهبندیها تبدیل به ابزاری برای بازاریابی نشر انبوه کتاب شد.
برای مثال، ادگار آلن پو به عنوان اولین نویسنده کتابهای معمایی مدرن شناخته میشود؛ و داستان کوتاه «قتلهای خیابان مورگ» از او در سال 1841، از نخستین داستانهای کارآگاهی قلمداد میشود. درحالیکه وقتی آلن پو این داستان را منتشر کرد، این فقط یک داستان بود. اصطلاحاتی مانند معمایی، هیجانانگیز و کارآگاهی برای توصیف رمانها تا قبل از دهه 1990 کاربرد نداشت. بعد از این تاریخ بود که استفاده از این اصطلاحات بهعنوان ژانر داستانی، برای دستهبندی و بازاریابی آثار جدید، گسترش یافت.
نخستین و مهمترین ویژگی ادبیات ژانری، پیروی از فرمولها و استعارههای مشخص است. قوانینی بر رمان ژانری اعمال میشود که بر رمان ادبی نمیشود؛ کلیشهها، ساختارها، کهنالگوها و دیگر مواردی که به موفقیت یک رمان ژانری کمک میکند.
پس ادبیات ژانر، به آن بخشهایی از ادبیات گفته میشود که از فرمول و طرح مشخصی برای پیشبرد داستان استفاده میکند. نویسندگان رمان ژانری باید خود را در ژانر داستانی که مینویسند غرق کنند؛ زیرا حتی اگر نخواهند قوانین دقیق ژانری را دنبال کنند، باید بدانند چه طور قوانین را بشکنند. اگر رمان ادبی شروع به استفاده از کلیشههای ژانری کند، تبدیل به رمان ژانر میشود. هر دو دسته میتوانند از موضوعات و ایدههای یکسانی استفاده کنند، اما در یک مجموعه قرار نمیگیرند.
برای مثال رمان «لولیتا» اثر ولادیمیر ناباکوف که داستانی پیرامون عشق دارد، در دستهبندی رمان ادبی قرار میگیرد. شاید برایتان سوال شود که اگر رمان «لولیتا» به یک رابطه عاشقانه میپردازد، چرا در ژانر عاشقانه قرار نمیگیرد؟ زیرا از کلیشههای ژانر عاشقانه پیروی نمیکند. رمان «لولیتا» در رابطه با استاد ادبیاتی به نام هامبرت هامبرت است که عشقی بیمارگونه به دخترخوانده 12 ساله خود؛ لولیتا دارد. این چیزی نیست که شما بهطور عادی در رمانهای ژانر عاشقانه ببینید. این مرسوم نبودن و عدم پیروی از قراردادها و کلیشههای ژانری، مهمترین مرز تمایزگذاری میان رمان ژانری و رمان ادبی است.
ادبیات ژانری متشکل از ژانرهای داستانی مختلفی است که هرکدام قراردادها، قواعد، تیپهای شخصیتی، ساختار طرح و هدفهای خود را دارد. گاهی ژانرها خود به زیرژانرهای دیگر نیز تقسیم میشود و انتظارات روشنتر و بهخصوصتری را برای مخاطب خود برآورده میکند.
با انواع ژانرهای کتاب آشنا شوید!
ادبیات گمانهزن | speculative fiction
برای شناخت بهتر ژانر داستانی بهتر است ابتدا با ادبیات گمانهزن آشنا شویم. ادبیات گمانهزن، دستهای گسترده از ادبیات ژانری است که عناصری را در بر دارد که در واقعیت، تاریخ ثبت شده، طبیعت و دنیای کنونی ما وجود ندارد! ادبیات گمانهزن، چتری برای همه زیرژانرهایی است که از واقعیت روزمره ما یا آنهایی که این واقعیت را تقلید میکنند، فاصله میگیرد و در عوض تمام اشکال خیالپردازی را شامل میشود. ادبیات گمانهزن با درجهی کمتری از تبعیت از اشخاص، رویدادها و محیطهای واقعگرایانه تشخص مییابد درحالیکه در دسته ادبیات واقعگرایانه، شاهد پیوستگی و تبعیت بیشتری هستیم.
نخستین استفاده از اصطلاح ادبیات گمانهزن، معمولا به رابرت هاینلاین در سال 1947 نسبت داده میشود. البته او در مقالهای که نوشته بود از این اصطلاح به عنوان یک مترادف برای اشاره به داستانهای علمی تخیلی استفاده کرده بود. بعدها بر سر اینکه آیا پیش از او نیز از اصطلاح ادبیات گمانه زن صحبت شده بود، بحث و جدل در گرفت. اما بههرحال ادبیات گمانهزن در نهایت برای اشاره به طیف وسیعی از ژانرهای داستانی که واقعیت جایگزینی را خیالپردازی میکنند، به کار رفت. ژانرهایی مانند علمی تخیلی، فانتزی، فراطبیعی، تاریخ جایگزین، رئالیسم جادویی و رمانهای آرمانشهر یا پادآرمانشهر گرایانه و ادبیات شگرف.
1. علمی - تخیلی | science fiction
ژانر علمی - تخیلی یا sci-fi، ژانری است که در آن نویسنده، جهانی را بر مبنای تکنولوژی جدید و متفاوتی تصویر میکند. هدف اصلی این ژانر داستانی، به تصویر کشیدن رابطه انسان، قدرت و جامعه با تکنولوژی است. نویسنده با بهرهگیری از عنصر خیال دست به نوآوری در برساخت یک جامعه جدید میزند. اما تنها تا جایی اجازه دارد پیش برود که این جامعه بتواند به نحوی با علم مرتبط باشد.
ژانر داستانی علمی - تخیلی، خود به زیرژانرهای دیگری مانند علمی-تخیلی سخت، علمی-تخیلی نرم، داستانهای آخرالزمانی، داستانهای علمی-اجتماعی، اپرای فضایی، سایبرپانک، رتروفیوچریسم، اتمپانک، دیزلپانک، استیمپانک، بیوپانک و منرپانک تقسیم میشود. البته این لیست میتواند همچنان ادامه داشته باشد و با تمایزگذاری در جزئیات، زیرژانرهای داستانی دیگری را نمایش دهد.
در میان نویسندگان ژانر علمی - تخیلی، کسانی چون آرتور سی. کلارک، آیزاک آسیموف، ژول ورن و رابرت ای. هاینلاین بهعنوان بزرگترین و مهمترین نویسندگان این ژانر شناخته میشوند.
از بهترین آثار ژانر داستانی علمی - تخیلی
- سفر به مرکز زمین اثر ژول ورن
- سهگانه بنیاد اثر آیزاک آسیموف
- مساله سه جرم اثر لیو سیشین
2. فانتزی | fantasy
ژانر داستانی فانتزی بهطور گستردهای از موضوعات ماورایی، جادو و موجودات و جهان خیالین به عنوان درونمایه خود استفاده میکند. برخلاف ژانر علمی - تخیلی که تلاش میکند بر پایه قوانین علمی جلو رود و حداقل به نحوی آن را در خود بگنجاند، ژانر فانتزی آشکارا قوانین طبیعی و فیزیکی را درهم میشکند و جهان خود را فارغ از ممکن و ناممکن جهان واقعی و آشنای ما برمیسازد. از اینرو، موجودات ناموجود و افسانهای و حوادث خارقالعاده جزئی جدایی ناپذیر از ژانر داستانی فانتزی است. البته که جهان ژانر فانتزی، منطق خود را دارد و عناصر خیالین آن در بستری خود منسجم، ظاهر میشوند.
ژانر فانتزی از قدمت بسیاری برخوردار است. زیرا گرچه در شکل نو و بهعنوان یک ژانر داستانی، به جهان مدرن برمیگردد، اما ریشههای آن را تا داستانهای پریان و اساطیر اقوام میتوان دنبال کرد.
ژانر فانتزی شامل زیرژانرهای داستانی چون فانتزی بنگسی، فانتزی معاصر، فانتزی تاریک، فانتزی سخت، فانتزی حماسی، فانتزی قهرمانانه، فانتزی تاریخی، فانتزی علمی، پورتال فانتزی و شنمو میشود.
از بهترین آثار ژانر فانتزی
- مجموعه ارباب حلقهها اثر جی. آر. آر. تالکین
- مجموعه نیروی اهریمنیاش اثر فیلیپ پولمن
- مجموعه هری پاتر اثر جی. کی. رولینگ
بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های ژانر فانتزی
3. رئالیسم جادویی | magical realism
صحبت کردن درباره ژانر داستانی رئالیسم جادویی کمی سخت و پیچیده است. زیرا این مکتب ادبی - هنری که از سال 1935 رواج یافت، در مرز دو دسته واقعگرایی و ادبیات گمانهزن حرکت میکند. رئالیسم جادویی با نگاهی واقعگرایانه به جهان شناخته میشود؛ درحالیکه با عناصری جادویی نیز درآمیخته میشود. در رئالیسم جادویی، اغلب مرز میان جادو و واقعیت، باریک و کمرنگ میشود. رئالیسم جادویی را نمیتوان ادبیات جادو در نظر گرفت زیرا هدف از حضور جادو در این ژانر داستانی، بیان و ابراز احساسات است نه فراخواندن آنها. همچنین با وجود اینکه عناصر جادویی در این ژانر داستانی حضور دارند، میتوان گفت که رئالیسم جادویی به رمان ادبی نزدیکتر است تا ژانر فانتزی؛ زیرا از میزان قابلتوجهی عناصر واقعگرایانه استفاده میکند و جادو را به استخدام خود درمیآورد تا نکته یا درکی جدید درباره واقعیت ارائه دهد. درحالیکه معمولا ژانر فانتزی دور از واقعیت است و با آن فاصله دارد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، رئالیسم جادویی را نمیتوان جزئی از ادبیات ژانری به حساب آورد. این سبک، بهعنوان آمیختهای از عناصر جادویی و واقعگرایانه شناخته میشود که فرم نوشتاری فراگیرتری، نسبت به رئالیسم ادبی یا فانتزی ایجاد میکند. با اینحال به دلیل حضور عناصر جادویی زیر چتر ادبیات گمانهزن قرار میگیرد.
شاید گیجکنندهترین گونه ادبی، رئالیسم جادویی باشد. زیرا در این ژانر داستانی مخاطب، نه خود را با جهانی فانتزی و خیالین مواجه میبیند که قواعد منطقی خود را دارد و نه با جهان آشنایی که از پیش میشناسد. عناصر جادویی با اتفاقات روزمره و طبیعی ترکیب میشوند و نظم معمول و آشنا را به هم میزنند. اما نه به شیوهای که نظم جدیدی را برسازند.
از مهمترین نویسندگان رئالیسم جادویی، خورخه لوئیس بورخس، گابریل گارسیل مارکز، ژوزه ساراماگو و ایزابل آلنده هستند.
از بهترین آثار رئالیسم جادویی
- مرشد و مارگاریتا اثر میخائیل بولگاکف
- صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز
- کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی
4. تاریخ جایگزین | alternate history
تاریخ جایگزین از زیرژانرهای داستانی ادبیات گمانهزن است که به روایت تاریخ به شکلی متفاوت از آنچه اتفاق افتاده، دست میزند. این ژانر داستانی، حدسی بر پایه وقایع تاریخی است و درواقع روایتی است در پاسخ به این سوال که چه میشد اگر...؟. نویسنده در ژانر تاریخ جایگزین، درباره یک یا چند واقعه تاریخی بسیار مهم، گمانهزنی میکند و جهانی را تخیل میکند که در آن حوادث به نحو دیگری اتفاق افتاده بودند. برای مثال در رمان «ساکن برج بلند»، نویسنده جهانی را برای مخاطب برمیسازد که در آن طی جنگ جهانی دوم، آلمان نازی و ژاپن پیروز شدهاند.
این ژانر داستانی گاهی در ذیل ژانر علمی - تخیلی قرار میگیرد، اما همیشه و لزوما این طور نیست.
ژانر تاریخ جایگزین به سه شرط نیاز دارد:
1. نقطه انشعاب از تاریخ ثبت شده؛ پیش از زمانی که نویسنده در آن، در حال نوشتن است.
2. تغییری که تاریخ شناخته شده را تغییر میدهد.
3. بررسی پیامدهای آن تغییر در تاریخ و جامعه.
گاهی اوقات برخی از انواع ادبیات ژانر بهویژه ژانر داستانی علمی - تخیلی، به اشتباه به عنوان تاریخ جایگزین شناخته میشوند. زیرا گرچه نویسنده در آن زمان در حال گمانهزنی در باب رویدادهای آینده بوده است، امروز که مخاطبان آن را میخوانند به عنوان رویدادهای تاریخی متفاوت از تاریخ ثبت شده درکش میکنند. رمانهایی مانند «یک اودیسه فضایی» از آرتور سی. کلارک یا «1984» از جورج اورول در این زمره هستند.
ژانر داستانی دیگری که باید مراقب بود با تاریخ جایگزین خلط نشود، تاریخ مخفی است که میتواند داستانی یا غیر داستانی باشد و به بررسی و روایت رویدادهایی میپردازد که ممکن است در تاریخ رخ داده باشند اما تاثیری که سبب تغییر در روند تاریخ شده باشد، نداشتهاند. این دو ژانر داستانی از نظر موضوعی به هم شبیه هستند اما متفاوت از یکدیگرند. درحالیکه ژانر تاریخ جایگزین زیرمجموعه ادبیات گمانهزن قرار میگیرد، ژانر تاریخ مخفی اگر روایت داستانی باشد، زیرژانر رمان تاریخی به حساب میآید که در واقع جزئی از ادبیات واقعگرایانه (رئالیسم) است.
چند نمونه از مهمترین آثار ژانر تاریخ جایگزین
- ساکن برج بلند اثر فیلیپ کی. دیک
- جاناتان استرنج و آقای نورل اثر سوزانا کلارک
- 11.22.63 اثر استیون کینگ
5. آرمانشهر و ویرانشهر | utopian and dystopian
ژانر داستانی آرمانشهر و ویرانشهر بخشی از ادبیات گمانهزن است که به گمانهزنی و روایت اشکال افراطی از ساختارهای اجتماعی و سیاسی میپردازد. در رمان ژانر آرمانشهری ویژگیهایی برساخت میشود که برای مخاطب جذاب است. جامعه و جهانی که آرمان ما قلمداد میشود و در رویایش به سر میبریم، در رمان ژانر ویرانشهری یا پادآرمانشهری، برعکس جهانی نامطلوب به تصویر درمیآید. جهانی که ساختارهای آن بهشدت معیوب است و در تعارض با آرمانهای جمعی بشری.
در ادبیات داستانی معمولا آرمانشهرها، تنها چهرهای فریبنده از یک ویرانشهر هستند و نویسنده این دو را درهم میآمیزد. برای مثال در رمان «دنیای قشنگ نو» نویسنده گرچه جهانی پرزرقوبرق و فریبنده را به تصویر کشیده است که میتواند آرمانشهر ما باشد، اما در کنه آن، یک ویرانشهر نهفته است. ویرانشهری که اگر در حقیقت جهان فریبنده و قشنگ آن نیندیشید، به آن ره نمیبرید.
از آثار ژانر آرمانشهری و ویرانشهری
- دنیای قشنگ نو اثر آلدوس هاکسلی
- 1984 اثر جورج اورول
- سرگذشت ندیمه اثر مارگارت اتوود
بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های داستانی
6. فراطبیعی | supernatural
داستانهای فراطبیعی را اگر در گستردهترین تعریف آن در نظر بگیریم، میتواند با ادبیات فانتزی و ترسناک همپوشانی پیدا کند. اما وقتی از داستانهای فراطبیعی به عنوان یک ژانر داستانی صحبت میکنیم، محدوده آن تنگتر میشود. این ژانرهای داستانی گرچه ممکن است با هم اشتباه گرفته شوند، اما تفاوتهای روشن و مهمی دارند.
ژانر داستانی فانتزی معمولا در دنیای دیگری اتفاق میافتد؛ جایی که جادو و موجودات خارقالعاده، طبیعی هستند؛ درحالیکه در ژانر فراطبیعی، سحر، جادو، هیولاها و موجودات خیالین، طبیعی نیستند. در واقع حضور جادو و این موجودات اغلب رازی دارد که در طرح داستانی تنیده شده است. همچنین این ژانر داستانی، بیشتر تمایل دارد بر تعلیق و رمز و راز تمرکز کند، تا کنش و ماجراجویی.
یک راه معمول برای تشخیص راحتتر داستانهای ژانر فراطبیعی، حذف فانتزی و وحشت و نیز عناصر مهم دیگرژانرهای داستانی نزدیک است. از داستانهایی که کاملا در این ژانر داستانی جای میگیرند، داستانهای مرسوم ارواح (ghost story) است.
از بهترین آثار ژانر فراطبیعی
- سختتر شدن اوضاع اثر هنری جیمز
- بچه رزماری اثر آیرا لوین
- فال نیک اثر نیل گیمن
7. ادبیات شگرف | weird fiction
ادبیات شگرف از زیرژانرهای ادبیات گمانهزن است که ریشه در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم دارد. ادبیات شگرف درحالیکه به ژانرهای داستانی فانتزی و وحشت، نزدیک است اما یا از آنتاگونیستهای سنتی داستانهای ترسناک فراطبیعی مانند ارواح، خونآشامها و گرگینهها اجتناب میکند و یا آنها را به طور بنیادی بازتفسیر میکند.
گاهی نویسندگان ژانر ادبیات شگرف از اصطلاح شاخک (the tentacle) برای اشاره مستقیمتر به آثار این ژانر داستانی استفاده میکنند. زیرا شاخک یا بازوچه، اندامی است که در هیولاهای داستانهای گوتیک اروپایی وجود ندارد؛ اما اغلب در موجودات هیولاواری که در ژانر ادبیات شگرف خلق میشوند، وجود دارد.
نویسندگان ژانر ادبیات شگرف تلاش میکنند تا حس خوف و هیبت را نیز به همراه ترس، در پاسخ به موجوداتی که میآفرینند برانگیزند. ادبیات شگرف در واقع حاصل تعمقات فلسفی و زیبایی شناختی در ژانر وحشت و فانتزی است.
از آثار ژانر ادبیات شگرف
- شهر و شهر اثر چاینا میهویل
- کراکن اثر چاینا میهویل
- نابودی اثر جف واندرمر
بیشتر بخوانید: معرفی بهترین رمان های تاریخی
ادبیات غیرگمانهزن
8. عاشقانه | romance
ژانر عاشقانه از پرطرفدارترین ژانرهای داستانی است. تمرکز این ژانر بر روی رابطه و احساسات عاشقانه میان دو نفر است که معمولا پایانی رضایتبخش و خوشبینانه دارد. تعارضها، تعلیق و نقطه اوج در ژانر عاشقانه باید در خدمت گسترش و پیشبرد رابطه عاشقانه شخصیتهای اصلی داستان باشد. البته این بدین معنا نیست که در ژانر عاشقانه نمیتوان داستانهای فرعی داشت که بهطور خاص، به عشق شخصیتها مرتبط نباشد.
جین آستین، شارلوت برونته، ساموئل ریچاردسون و ماریا اجورث از نویسندگانی هستند که به گسترش این ژانر داستانی کمک کردهاند.
ژانر عاشقانه شامل زیرژانرهایی چون رمانتیک معاصر، رمانتیک سلطنتی، رمانتیک اروتیک، رمانتیک سیاهان، رمانتیک چندفرهنگی، رمانتیک آمیش، رمانتیک فراطبیعی، رمانتیک الهامبخش و ... است. برخی از این زیرژانرها حاصل ترکیب عناصر ژانر عاشقانه با دیگر ژانرهای داستانی است.
از مهمترین آثار ژانر عاشقانه
- غرور و تعصب اثر جین آستین
- جین ایر اثر شارلوت برونته
- دفتر خاطرات اثر نیکلاس اسپارکس
بیشتر بخوانید: بهترین رمان های عاشقانه
9. اکشن | action
ژانر اکشن بسیار شبیه به ژانر ماجراجویی است و به همین دلیل معمولا این دو ژانر داستانی با هم دستهبندی میشوند. ژانر اکشن متمرکز بر رویدادهای پرمخاطره، پرانرژی و سریع است. هسته اصلی در ژانر اکشن معمولا یک چرخش و انتخاب پرخطر است که از سوی شخصیت اصلی داستان انجام میشود و این، سرآغاز موقعیتهای پراسترس است. تعلیق در این ژانر داستانی بسیار مهم است و زمانی ایجاد میشود که مخاطب میخواهد بداند تضاد میان قهرمان و آنتاگونیست داستان، چگونه حل میشود.
در ژانر داستان اکشن بهندرت با پیچیدگیهای روابط انسانی یا ظرافتهای روانشناختی و فلسفی مواجه میشویم. ژانر اکشن معمولا بهدنبال ارائه یک داستان معمایی پرانرژی و سریع است که تجربهای مهیج برای خواننده خود به ارمغان میآورد. البته این طور نیست که همیشه شخصیتپردازی یا داستانگویی حذف شود.
اکشن نظامی و اکشن جاسوسی دو زیرژانر مهم اکشن هستند.
از مهمترین آثار ژانر اکشن
- اولین خون اثر دیوید مورل
- هویت بورن اثر رابرت لودلوم
9. ماجراجویی | adventure
ژانر داستان ماجراجویی با ارائه خطر و حسی از هیجان به مخاطب شناخته میشود. یک رمان ماجراجویانه روایت رویداد یا مجموعه رویدادهایی است که خارج از نظم معمول زندگی قهرمان داستان رخ میدهد و اغلب همراه با خطر و کنشهای فیزیکی است. خطر، در کانون توجه ژانر داستان ماجراجویی است. داستانهای ژانر ماجراجویی همیشه بهسرعت روایت میشوند و ریتم طرح داستانی بهاندازه شخصیتپردازی، چینش و سایر عناصر یک اثر خلاقانه، اهمیت دارد.
نویسندگانی چون والتر اسکات، الکساندر دوما، ویکتور هوگو، ژول ورن و رابرت لوئیس استیونسن از پیشگامان ژانر ماجراجویی بودهاند. این ژانر داستانی شامل زیرژانرهای شمشیربهدستان، روریتانیا و پیکارسک (رندنامه) میشود.
از مهمترین آثار ژانر ماجراجویی
- رابینسون کروزوئه اثر دانیل دافو
- جزیره گنج اثر رابرت لوئیس استیونسن
- آوای وحش اثر جک لندن
10. معمایی | mystery
رمان معمایی فرم جوانی از ادبیات ژانری است که از اوایل قرن نوزدهم توسعه یافته است. شاید یکی از دلایل اینکه تا پیش از قرن نوزدهم خبری از ژانر داستانی معمایی نبود، فقدان نیروی پلیس واقعی باشد. تا پیش از انقلاب صنعتی، بسیاری از شهرها در بهترین حالت تنها پاسبان شب داشتند. در این شرایط، یا جنایتها بهسرعت حل میشدند و یا حلنشده رها میشدند. اما با ازدحام جمعیت در شهرها و نهادینه شدن نیروهای پلیس، نیاز به کارآگاه درک شد و کمکم رمانهای معمایی نیز شکل گرفتند.
عنصر مهم در ژانر داستان معمایی، وجود رویداد مرموزی است (اغلب درباب قتل یا یک جنایت) که تا آخر داستان رازآلود باقی میماند. این معمای پیچیده، مخاطب را با چالشهای فکری مواجه میکند و موشکافی و دقت نظر میطلبد.
میان ژانرهای داستانی معمایی و جنایی، پیوند نزدیکی وجود دارد و معمولا این دو در کنار هم قرار میگیرند. گرچه داستانهای جنایی غیرمعمایی و داستانهای معمایی غیرجنایی نیز وجود دارد؛ مانند رمانهای معمایی فراطبیعی.
ژانر معمایی بهویژه با زیرژانر کارآگاهی مشابه است اما بههرحال در چندین نقطه متفاوت است. در رمان کارآگاهی معمولا مظنونی وجود ندارد (مثل رمانهای شرلوک هلمز) درحالیکه در رمان معمایی تعداد زیادی مظنون وجود دارد. در رمان کارآگاهی تمرکز داستان بر روی کارآگاه (که معمولا کارآگاهی حرفهای و یا بازنشسته است) و نحوه کشف جنایت است اما در رمان معمایی تمرکز بر هویت مجرم و نحوه ارتکاب جنایت است. (کارآگاه در رمان معمایی معمولا فردی غیرحرفهای و ناوارد است.)
از رمانهای ژانر معمایی
- زن سفیدپوش اثر ویکی کالینز
- ما همیشه قلعهنشینان اثر شرلی جکسون
- فرشتگان و شیاطین اثر دن براون
11. جنایی | criminal
ژانر جنایی، پلیسی و کاراگاهی اصطلاحاتی است که همگی برای توصیف آن دسته از روایتهایی به کار میرود که حول عنصر جنایت و بهویژه تحقیق پیرامون آن جنایت -اغلب قتل-، میچرخد. تعلیق و معما؛ عناصر کلیدی هستند که تقریبا همیشه در این ژانر داستانی، حضور دارند.
گرچه ردپای جنایینویسی به زمانهای دور برمیگردد، اما ژانر داستان جنایی مدرنی که امروز شناخته میشود توسط ادگار آلن پو در اواسط قرن 19 و با داستان کوتاه «قتلهای خیابان مورگ» ابداع شد. سالهای 1920 تا 1954، عصر طلایی جنایینویسی بود؛ دورهای که نویسندگان مختلف، آثار بزرگی در این ژانر داستانی خلق کردند. بسیاری از این نویسندگان بریتانیایی بودند. آرتور کانن دویل و آگاتا کریستی از مهمترین نویسندگان این ژانر به حساب میآیند.
از زیرژانرهای داستان جنایی؛ معمایی ساده، کاراگاهی، جنایت غیرممکن یا معمای اتاق بسته، هاردبویلد، پلیسی، whodunit، گونگان، تریلر حقوقی و نوآر است.
از بهترین آثار ژانر جنایی
- نشانه چهار اثر آرتور کانن دویل
- تحقیقات پوآرو اثر آگاتا کریستی
- آنک نام گل اثر اومبرتو اکو
بیشتر بخوانید: آشنایی با بهترین رمان ها و داستان های جنایی
12. کمدی | comedy
ژانر کمدی یا طنز، داستانی است درباره رویدادهای بامزه که تمایل به خنداندن و سرگرم کردن مخاطبان خود دارد. ژانر کمدی بسیار باز است و میتواند با همه ژانرهای داستانی دیگر ترکیب شود. ریشه اصطلاح کمدی به یونان باستان برمیگردد و همین قدر سابقه دارد.
کمدی گرچه در وهله اول در پی خنداندن مخاطب خود است، اما میتواند بستر مناسبی برای گفتگو درباره کاستیها و رذایل انسان، جامعه و نهادها فراهم کند. برای مثال کمدی سیاه دقیقا از مسائل سخت و دردناکی صحبت میکند که به طور عادی تمایل به نادیده گرفتن آنها وجود دارد. از ویژگیهای بارز ژانر داستانی کمدی، کنایه قوی و گاهی حتی ستیزهجویانه است.
کمدی بر اساس سرچشمه شوخی، نحوه و زمینه اجرای آن، به زیرژانرهای داستانی دیگری چون کمدی سیاه، کمدی آداب، کمدی آبی، طنز سوررئال، گروتسک، کرینج، اسکروبال، کمدی کهن و ... تقسیم میشود.
از آثار مهم ژانر کمدی
- دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد
- چاخان اثر عزیز نسین
- مرگ در میزند اثر وودی آلن
13. وحشت | horror
از دیگر گونههای ادبیات ژانری، وحشت است که هدف از آن ایجاد ترس و وحشت در مخاطب است. این ژانر داستانی با قدمتی دیرینه، ریشه در داستانهای فولکلور و سنتهای دینی دارد و بیش از هر چیز بر مرگ، زندگی پس از آن و شیاطین تمرکز دارد.
گفتنی است ژانر وحشت به دو دسته اصلی تقسیم میشود: ترسناک روانشناختی و ترسناک ماورایی. از این میان، ژانر ترسناک ماورایی با روایت از موجودات فراطبیعی و رویدادهای خارقالعاده ذیل ادبیات گمانهزن قرار میگیرد. اما ژانر ترسناک روانشناختی با تمرکز بر حالات ذهنی، عاطفی و روانی و بهویژه بیماریهای روانشناختی ذیل دو ژانر وحشت و واقعگرایی روانشناختی قرار میگیرد که البته با توجه به نزدیکی یا دوری عناصر رمان به ادبیات ژانری یا رمان ادبی در یکی از دو دسته قرار میگیرد.
ژانر وحشت به زیرژانرهای داستان خونآشامی، گوتیک، جیانگشی، ادبیات هیولایی، وحشت آنالوگ، وحشت فضایی و ... تقسیم میشود.
از مهمترین آثار ژانر وحشت
- درخشش اثر استفن کینگ
- گجسته دژ هیل اثر شرلی جکسون
- جنگیر اثر ویلیام پیتر بلاتی
بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های ترسناک خارجی
14. دلهرهآور | thriller
ژانر دلهرهآور با حالتهایی که برمیانگیزاند و به مخاطب خود حس تعلیق، انتظار، هیجان، شگفتی و اضطراب میدهد، تعریف میشود. البته این ژانر داستانی با بسیاری از زیرژانرهای داستانی دیگر چون جنایی، معمایی، عاشقانه، ترسناک و ... همپوشانی دارد.
از شگردهای ژانر دلهرهآور، پنهان کردن اطلاعات مهم است و همچنان که به سمت نقطه اوج خود میرود، مخاطب را در لبه صندلی نگه میدارد. رمان ژانر دلهرهآور، اغلب طرح شرور محوری است که موانعی را برمیسازد و قهرمانها باید بر آنها غلبه کنند.
ریشههای ژانر داستانی دلهرهآور به صدها سال پیش بازمیگردد اما به عنوان یک سبک مجزا در ادبیات از قرن 18 و اوایل قرن 19 شروع به رشد کرد؛ بهویژه با رمانهایی چون کنت مونت کریستو (1845) و سی و نه پله (1915).
از زیرژانرهای آن، دلهرهآور روانشناختی، تکنوتریلر، تریلر فاجعه و ... است.
از بهترین رمانهای ژانر دلهرهآور
- نماد گمشده اثر دن براون
- سکوت برهها اثر توماس هریس
- چیزهای تیز اثر گیلیان فلین
بیشتر بخوانید: آشنایی با بهترین کتاب های ترسناک ایرانی
15. تاریخی | historical
در ژانر تاریخی، داستان برساخته ذهن نویسنده، در صحنه رویدادی تاریخی روایت میشود. عنصر اساسی در ژانر داستانی تاریخی این است که در گذشته روایت میشود و به مواردی چون آداب و رسوم، شرایط اجتماعی و دیگر جزئیات آن دوره زمانی، میپردازد.
بااینحال تشخیص رمان ژانر تاریخی کمی سخت است؛ زیرا میتواند بهسادگی با هر اثری که در گذشته نوشته شده است، اشتباه شود. انجمن رمان تاریخی معتقد است که اثری در ژانر تاریخی است که حداقل 50 سال پس از رویدادهای توصیف شده نوشته شده باشد.
سارا جانسون یکی از منتقدان ادبی، میگوید باید درباره رویدادهای اواسط قرن گذشته به قبل باشد؛ که در آنها نویسنده به جای رجوع به تجربه شخصیاش، بر اساس تحقیق و پژوهش بنویسد. اما لیندا آدامسون؛ استاد و منتقد ادبی در مقدمهای که بر اثر مرجع؛ «داستان تاریخی جهان» نوشته است؛ رمانی را در ژانر داستان تاریخی میداند که درباره دوره زمانی مربوط به دستکم 25 سال پیش از زمان نگارش اثر باشد. گرچه که بههرحال مردم رمانهای قدیمی مانند آثار جین آستین را به عنوان رمان تاریخی میخوانند.
از آثار ژانر تاریخی
- هوسهای امپراطور اثر هنریک سینکیهویچ
- فرزند ربوده شده اثر رابرت لوئیس استیونسن
- بارنابی روج اثر چارلز دیکنز
16. داستان فلسفی
داستان فلسفی درواقع از گونههای ادبیات ژانری نیست و شامل هر نوع داستانی میشود که بخش قابلتوجهی از محتوای خود را به پرسشهایی که فلسفه به آن پرداخته است، اختصاص میدهد. رمان فلسفی میتواند هر جنبهای از وضعیت انسان را کاوش کند؛ برای مثال کارکرد و نقش جامعه، ماهیت و انگیزه اعمال انسانی، هدف زندگی و ... .
داستان فلسفی میتواند رمان ادبی باشد و یا بخشی از ادبیات ژانر؛ و در ژانرهای داستانی مختلفی چون علمی تخیلی، آرمانشهر و ویرانشهر، رئالیسم جادویی و ... قرار گیرد.
از مهمترین آثار داستان فلسفی
- چنین گفت زرتشت اثر فریدریش نیچه
- تهوع اثر ژان پل سارتر
- بار هستی اثر میلان کوندرا
17. داستان سیاسی
داستان سیاسی نیز مانند داستان فلسفی، یک ژانر داستانی در ادبیات ژانری نیست. داستان سیاسی شامل هر نوع روایت داستانی است که از رویدادهای سیاسی و یا نظامها و نظریههای سیاسی بهطور گسترده بهره میبرد. هدف داستان سیاسی نقد مستقیم یک جامعه و یا ارائه یک واقعیت بدیل است.
داستان سیاسی با درام اجتماعی، ادبیات پرولتری و داستان علمی - اجتماعی، همپوشانی دارد.
از نمونههای مهم داستان سیاسی
- دون کیشوت اثر میگل سروانتس
- خوشههای خشم اثر جان اشتاین بک
- 1984 اثر جورج اورل
18. داستان پارانوئید | paranoid
داستان پارانوئید، اصطلاحی است برای توصیف آثاری که ماهیت سوبژکتیو واقعیت را و اینکه چگونه ممکن است توسط نیروهای قدرت دستکاری شود، میکاود. این نیروها میتواند بیرونی باشد مانند یک حکومت توتالیتر و یا درونی باشد. فرانتس کافکا یکی از مهمترین نویسندگان داستان با مضامین پارانوئید است.
از آثار مهم داستان پارانوئید
- محاکمه اثر فرانتس کافکا
- قصر اثر فرانتس کافکا
- باشگاه مشتزنی اثر چاک پالنیک
19. تربیتی | bildungsroman
رمان تربیتی که گاهی به آن coming-of-age نیز گفته میشود، ژانری ادبی است در سنت رماننویسی اروپایی که تمرکزش بر بلوغ، رشد روانشناختی و ارزشی، و شکلگیری جهان عاطفی - ذهنی قهرمان داستان از نوجوانی تا بزرگسالی است.
از رمان «سالهای شاگردی ویلهلم مایستر» اثر گوته، بهعنوان اولین رمان با ژانر داستان تربیتی نام برده میشود.
برخی از آثار رمان تربیتی
- دیوید کاپرفیلد اثر چارلز دیکنز1850
- زنان کوچک اثر لوییزا می آلکات
- کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی
20. الهامبخش | inspirational
ژانر الهامبخش یکی از آن دسته ژانرهای داستانی است که بهویژه در سالهای گذشته، رشد پیدا کرده است. از اینرو گرچه داستان الهامبخش میتواند زیرژانری از هر ژانر داستانی دیگری باشد، برای فروشندگان کتاب و کتابخانهها راحتتر است که آن را یک ژانر مجزا در نظر بگیرند. البته به لحاظ آکادمیک این ژانر مورد توافق و پذیرش نیست.
ژانر الهامبخش شامل رمانهایی میشود که هدف اصلی آنها به تصویر کشیدن نمونهای از تغییر در زندگی شخصیتهای اصلی است تا خوانندگان را بدان تشویق کند.
البته طبقهبندی یک کتاب در ژانر الهامبخش دشوار است؛ زیرا انتخاب شخصی، سلیقه و باورهای فردی عواملی هستند که بر روشی که یک کتاب میتواند الهامبخش خواننده، باشد تاثیر دارد.
داستان الهامبخش گاهی با دستههای دیگر داستانی مانند داستان مسیحی، داستان الهیاتی، داستان شهودی و داستان لطیف همسان یا همراه میشود. اما بههرحال داستان الهامبخش گستردهتر است و همانطورکه گفته شد، میتواند طیف وسیعی از ژانرهای داستانی را در خود جای دهد.
از نمونه آثار ژانر الهامبخش
- کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو
- پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید اثر میچ آلبوم
- زماندار اثر میچ آلبوم
به قلم «قاصدک حسینی»
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف: blog1 از سایت پاتوق کتاب تهیه کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران