بهترین رمان های عاشقانه
رمانهای عاشقانه آری یا خیر؟
خیلیها عشق را آنقدر مقدس میدانند که برای تعریف و شناختش هیچ راهی را مناسب و شایسته نمیدانند؛ حتی داستانها و رمانهای عاشقانه را عامهپسند مینامند و سطحی نازل برای آنان در نظر میگیرند. در کنار این خیلیها، عده دیگری هم هستند که اصلا به عشق اعتقادی ندارند که هیچ، آن را دروغی انسانی میپندارند که آدمها از آن برای رسیدن به منافع شخصیشان استفاده میکنند.
در مقابل این دو دسته کسانی هستند که عشق را مقدس میدانند و در عین قداست برای آن ارزشی وجودی قائلند. ارزشی که میتواند خودش را در هر قالبی بریزد و با شرایط وفق دهد. مثلا در قالب داستانها و رمانهای عاشقانه، غزلوارهها، فیلمها و ... قالبهایی که در همه آنها حداقل وجود دو انسان کافیست تا آن قالب شکل بگیرد. در این میان، ادبیات و نویسندگان ادبی به شکلی اعجابانگیز از عشق بهره بردهاند. بهرههایی که بسیاریشان جاودانه شد، عدهای مهر عامهپسندی خوردند و برخی از دنیای ادبیات طرد شدند.
رمان عاشقانه
شاید بتوان گفت رمانهای عاشقانه یکی از محبوبترین انواع ادبی در بین رمانهاست که دلخواهان فراوانی دارد. رمانهای عاشقانه عجیبند بسیار عجیب؛ رمانهایی هستند که با حضور تنها یک نفر میتوان یک رمان عاشقانه نوشت؛ چرا؟ به همان دلیل که عشق در هر قالبی میتواند خود را جای بدهد، برای هر موجودی یا شیئی، با هر تعداد نیز میتواند تعریف شود.
یکی دیگر از عجایب رمانهای عاشقانه این است که میتوانند در کنار هر موضوع دیگری همچون ژانر وحشت، فانتزی، جنایی، علمی- تخیلی به راحتی قرار گیرند و آنچنان با آنها درهمآمیزند که کشش و تعلیق و نقطه اوج و پایان آن را در دست گیرند.
فضا در رمانهای عاشقانه بیشتر محدود به فضای جسمی و اروتیک شخصیتهای داستان میشود الا رمانهایی که بخواهند از عشق استفادههای دیگری مثل گرفتن نتیجه اخلاقی یا استفاده از بهرهوریهای تعلیقی عشق داشته باشند.
جالب است بدانید که کارشناسان ادبی بر این باورند که شروع ژانر عاشقانه احتمالاً به قرن هجدهم بازمیگردد؛ اما محبوبیت این ژانر به قرن نوزدهم و جین آستن و خواهران برونته برمیگردد.
عشق با وجود انکار بسیاری در طول تاریخ همچنان تکتاز با اسبی براق و خستگیناپذیر به پیش میراند، عرصه ادبیات را از آن خود میکند و سربلند به پیش میراند.
این مطلب به معرفی بهترین رمانهای عاشقانه پرداخته؛ بهترینهایی که از نظر هر فرد ممکن است بهترین دیگری روی دست آن را زده باشد یا بزند.
برترین رمان های عاشقانه
1. چشم هایش
از همان ابتدای آفرینش عشق، چشمها نقش بسیار مهمی را در داستانها و رمانهای عاشقانه ایفا کردهاند. چشمهایش معروفترین اثر بزرگ علوی بلکه یکی از معروفترین رمانهای عاشقانه ایرانی است که دقیقا با همین عنوان به نگارش درآمده است.
این رمان نگاهی عمیق به جامعهی ایران در دوران استبداد رضاشاه پهلوی دارد؛ بزرگ علوی در رمان چشمهایش، تصویری هنرمندانه از زندگی نقاشی برجسته ملقب به استاد ماکان را ارائه میدهد که در تقابل با حکومت دیکتاتوری پهلوی اول قرار میگیرد. چشمهایش یکی از بهترین رمانهای عاشقانه ایرانی است که با کششی فراوان به موضوع عشق، هنر و مبارزه برای این دو میپردازد. مخاطب چشمهایش در طول خواندن رمان با چالشهای اخلاقی و اجتماعی فراوان و متفاوتی روبرو میشود.
قسمتی از کتاب چشم هایش:
زنی با قد متوسط موقر و خوشاندام وارد حیاط شد و به طرف سرسرا رفت چند قدمی که نزدیک شد، نگاهی پر از تعجب به سرسرا انداخت. معهذا راهش را ادامه داد. از یکی از شاگردها که از پله ها پائین میآمد چیزی پرسید. من فورا پنجره اطاقم را باز کردم و پرسیدم: «خانم، چه فرمایشی داشتید؟»
دلم تاپ تاپ می کرد به زور خودم را نگه داشتم. حس میکردم واقعهای که سالها چشم به راهش بودم دارد اتفاق میافتد گویی به خودم مژده میدادم یافتمش صاحب چشمها را پیدا کردم این آن چشمهایی است که استاد مرا عذاب داده اما هنوز خود چشمها را ندیده بودم.
2. شب های روشن
کل داستان شبهای روشن در چهار شب روایت میشود. داستان در شبی روشن آغاز میشود؛ شبهای روشن ویژگی کلانشهر سنپترزبورگ است که به دلیل داشتن بیشترین عرض جغرافیایی در کره زمین، خورشید در تابستانها بهصورت کامل غروب نمیکند و شب تا صبح نیز هوا روشن است.
جوان که دلبسته دخترک میشود، اگرچه در ظاهر عشقش ناکام میماند؛ اما همین عشق باعث میشود او از انزوایش خارج شود و راهی نو در پیش روی زندگیاش باز میشود.
قسمتی از کتاب شب های روشن:
هیچ میدانید کار من به کجا کشیده بود؟ میدانید، من مجبورم که سالگرد رؤیاهای خود را جشن بگیرم، سالگرد آنچه را که زمانی برایم دلچسب بود، امّا در واقع هرگز وجود نداشت، زیرا این جشن یادآور رؤیاپردازیهای بیمعنیِ وهمگونه گذشته است، رؤیاهای احمقانهای که دیگر وجود ندارند، زیرا چیزی ندارم که جایگزین آنها کنم؛ آخر رؤیا را باید تجدید کرد.
3. گتسبی بزرگ
جی. گتسبی میلیونری اسرارآمیز است که به دلیل تعدد مهمانیهای باشکوه و بینظیر که برپا میکند معروف شده است. اسکات در گتسبی بزرگ میکوشد تا جلال و شکوه جامعه ثروتمند را در دید مخاطب بشکند. گتسبی با این که همه چیز دارد از ثروت و قدرت و مقام، اما در آرزوی یک چیز است و آن به دست آوردن دیزی است. راوی داستان، دخترعموی گتسبی نیک است. گتسبی هم آدم قابل ترحمی است و هم انسانی که هر کاری میکند تا به خواستهاش برسد و این دو نقش تعریف شده برای گتسبی را خود خواننده انتخاب میکند که با کدامشان زمان را دنبال کند.
قسمتی از کتاب گتسبی بزرگ:
تنها چیزی که توی اتاق اصلا تکان نمیخورد کاناپه خیلی بزرگی بود که روی آن دو زن جوان انگار شناور شده بودند، سمت بالا درست مثل بادکنک نخ بسته. هردو سفید پوشیده بودند و لباسشان چنان چین و تابی داشت که انگار بعد از پرواز کوتاهی در اطراف خانه تازه پفشان دررفته بود. گویا چند لحظهای ایستاده بودم و به شترق پترق پردهها و غیر غیر تابلویی که روی دیوار بود گوش میدادم.
بعد صدای بومبوم آمد. چون تام بیوکنن پنجرههای پشتی را بست و باد حبس شده توی اتاق از نفس افتاد و پردهها و قالیها و آن دو زن جوان آهستهآهسته عین بادکنک آمدند پایین روی زمین...
4. مادام بوآری
اگر اغراق نباشد، یکی از برترین و بهترین رمانهای عاشقانه در ادبیات فرانسه را باید مادام بوآری دانست. کتاب عاشقانهای که نه تنها در فرانسه بلکه در ادبیات کل جهان فراگیر شد.
کارشناسان بر این باورند که نثر قوی فلوبر در محبوبیت این رمان بسیار مؤثر بوده است.
این رمان درباره زنی به نام اما بوآری است، زنی که تنها به دنبال لذت در زندگی است. اما همسر یک پزشک گمنام ساکن یک شهرک دورافتاده است، اما شخصیتی بسیار با صلابت، سنگین و اجتماعی دارد.
مادام بوآری علاوه بر نثری عاشقانه و احساسی به موضوع مهم دیگری به نام انسانشناسی نیز میپردازد. عشق، امید، انتظار و روابط اجتماعی، مسائلی است که در این رمان به صورت عمیق و دقیق فلوبر به آنها پرداخته است.
قسمتی از کتاب مادام بوآری:
گردنش از یقه تاشده پیرهن بیرون بود. گیسوانش را فرق نازکی از وسط باز میکرد که به پیروی از انحنای سر کمی فرورفتگی داشت. دو دسته موی سیاهش آنچنان صاف بود که هرکدام به نظر یک تکه یکپارچه میآمد و پس از آن که روی شقیقههایش چین برمیداشت در پشت سر در یک گلگیس درشت محو میشد این نوع چین را، که نوک گوشهایش بفهمینفهمی از زیرشان بیرون میزد پزشک روستایی نخستین باری بود که به عمرش میدید. گونههای دختر صورتی بود مثل مردها عینکی بیدسته داشت که آن را میان دو دگمه پیشسینهاش فروکرده بود.
5. آناکارنینا
برخی منتقدان آناکارنینا را بهترین رمان عاشقانه تاریخ دانستهاند. رمانی که در آن نویسنده بزرگ لئو تولستوی کوشیده تا شرح حال روابط میان خانوادههای روسی در قرن نوزدهم را روایت کند.
البته که عشق تنها بخشی از این رمان پرماجرا است. مباحث اخلاقی، مذهبی و هویتی از جمله موارد دیگری هستند که در خلال داستان به آنها پرداخته میشود.
اساس این رمان بر پایه زندگی سه زوج شکل میگیرد و داستان کتاب از جایی شروع میشود که آنا و ورونسکی به شدت به همدیگر دل میبازند و پس از آن است که آنا دنیای اطراف خودش را به شکل متفاوتی میبیند. حال دیگر عشق پرشور او به ورونسکی همهچیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
آنا زنی جذاب و خوشسیماست و عصیان و ایستادگی او در برابر سنتهای جامعه و سختیهایی که متوجه او میکند باعث شده آنا بر سر زبانها بیفتد. آنا یکی از مهمترین زنان جهان دنیای ادبیات است.
قسمتی از کتاب آناکارنینا:
لوین تقریباً همسن اوبلونسکی بود و دوستی صمیمانه آنان تنها به سبب خوردن یک فنجان قهوه یا یک لیوان نوشیدنی نبود. لوین دوست و رفیق اوایل جوانی او بود. بهرغم وجود صفات و سلیقه، آنان به یکدیگر علاقمند بودند درست همانند کسانی که از اوایل دوره جوانی با هم بودهاند؛ اما با وجود این دوستی درست مانند اشخاصی که در زندگی خود خطمشیهای متنوعی را برگزیدهاند هر کدام از آنان هر چند هنگام بحث حتی خط مشی طرف مقابل را توجیه میکرد اما در قلب خود آن خط مشی را ناچیز میشمرد.
6. عشق سال های وبا
عشق سال های وبا یکی از بهترین رمانهای عاشقانه است. داستان این رمان در مورد فلورنتینو، جوانی لاغر اندام و نحیف از خانوادهای متوسط است. او فرزند نامشروع مردی است که صاحب یک شرکت کشتیرانی است و در کودکی پدرش را از دست داده و با مادرش که مغازهای خرازی دارد زندگی میکند.
نثر صادقانه و روان مارکز در این کتاب بیشتر از صد سال تنهایی است. بنابراین اگر تازه به جرگه کتابخوانان وارد شدهاید از عشق سالهای وبا شروع کنید.
قسمتی از کتاب عشق سال های وبا:
با وجود اینها هیچ کجای آن خانه از نظر پاکیزگی و آراستگی به کتابخانه آنجا نمیرسید که نمازخانه دکتر اوربینو بود تا هنگامی که کهولت سن او را از آنجا به درآورد. در خلوت، آنجا او روی دیوارهای دور میز چوب گردو و صندلی چرمی براق متعلق به پدرش را پر از قفسههای کتاب کرده بود؛ حتی از چهارچوب پنجرهها نیز برای گذاشتن کتاب استفاده میکرد و سه هزار جلد کتاب خود را که همگی دارای جلد چرمی طلاکوب بودند و آرم خانوادگی او روی آنها چاپ شده بود، به طور مرتب در قفسه ها چیده بود.
7. تاریخ عشق
کتاب تاریخ عشق روایت رمان در زمان گذشته و آینده در حال حرکت است. توسط چندین شخصیت و چندین قالب اعم از نامهها، خاطرات روزانه، رمان در زمان و ... روایت می شود.
مادر آلما سینگر نویسنده است ولی مبتلا به تنهایی است و او تلاش میکند تا برای مادرش راه چارهای پیدا کند. او فکر میکند علاج مادرش دیدار با نویسنده کتابی است که مادرش مشغول به ترجمه آن است.
آن سوی نیویورک، پیرمردی به نام لئو گورسکی تلاش میکند تا کمی بیشتر زنده بماند. او روزهایش را با فکر و خیال دربارهی عشق از دست رفتهاش سپری میکند؛ عشقی که شصت سال پیش، قریحه و قدرت نوشتن یک کتاب را در او به وجود آورد. گرچه لئو از این موضوع بیخبر است، کتابش با گذر از اقیانوسها و نسلها و با تغییر زندگیهای بی شمار، از گزند زمان مصون مانده است.
قسمتی از کتاب تاریخ عشق:
آگهی فوتم را که بنویسند فردا یا پسفردا در آن خواهند گفت: از لئو گورسکی آپارتمانی پر از کثافت به جا مانده است. عجیب است که تا به حال زنده به گور نشدهام. خانه بزرگی نیست باید تمام تلاشم را بکنم تا راه میان تخت و توالت توالت و میز آشپزخانه میز آشپزخانه و در ورودی را باز نگه دارم. امکان ندارد بتوانم از توالت تا در ورودی بروم باید از راه میز آشپزخانه بروم. بدم نمیآید تخت را گوشه چپ زمین بیسبال، توالت را ایستگاه اول، میز آشپزخانه را ایستگاه دوم و در ورودی را ایستگاه سوم آن تصور کنم اگر در رختخواب باشم و زنگ در را بزنند باید توالت و میز را دور بزنم تا به در برسم. اگر برونو پشت در باشد بدون کلامی او را به داخل راه میدهم و در حالی که غریو جمعیت نامرئی در گوشم طنین میاندازد به دو به رختخواب برمیگردم.
8. بلندیهای بادگیر
امیلی بلندیهای بادگیر را با زبانی بسیار ساده نگاشت، زبانی که در ابتدای امر از استقبال آنچنانی برخوردار نشد اما به مرور زمان جای خود را در دنیای ادبیات پیدا کرد. روایت عشق و انتقام و خشم و نفرت است. این کتاب بارها به عنوان برترین رمان عاشقانه در ادبیات انگلیس انتخاب شده است.
جالب است بدانید عنوان اصلی کتاب «وادِرینگ هایتس» است به همین معنای «بلندی های بادگیر»، اما واقعیت این است که وادِرینگ هایتس نام مکانی است که داستان در آن روی میدهد (و البته مشخصات جغرافیاییاش طوری است که در «بلندی» واقع شده است و «بادگیر» هم هست).
قسمتی از کتاب بلندی های بادگیر:
پس از نوشیدن اولین فنجان چای در حالی که منتظر دومین فنجان بودم شروع به صحبت کردم عجیب است از این متحیرم که چگونه عادت، باعث شکل گیری سلیقهها و عقاید مختلف میشود. برای خیلیها وجود شادی و خوشبختی در این شکل زندگی انزواطلبانهای که شما دارید قابل تصور نیست؛ اما به جرئت میتوانم بگویم که بودن در میان خانواده و به خصوص داشتن همسری چنین دوست داشتنی که بر قلب و خانهتان حکومت میکند...
9. مادام کاملیا
مادام کاملیا مشهورترین اثر الکساندر دوما با روایتی پرکشش از عشقی نافرجام میان مردی از طبقه اشراف و زنی عیاش است. در این رمان مرد جوان اصیلی به اسم آرمان دووال عاشق زنی زیبا به نام مارگریت گوتیه میشود. مارگریت به دلیل ولخرجی، عیاشی و سبکسریاش میان مردم شهر مشهور است. اما هیچکدام از اینها جلودار آرمان نیست. این جوان مرفه در یک نگاه دلباختهی زنی پردردسر شده است و این شروع جدالی چند طرفه میان پول، مرگ، حسادت و دلدادگی خواهد بود.
قسمتی از کتاب مادام کاملیا:
شاید به نظر خیلیها مسخره باشد اما دلسوزی و نیکخواهی من در حق زنان بی حد و حصر است و حتی به خودم زحمت نمیدهم بر سر این دلسوزی بحث کنم.از آن روز به بعد دیگر هرگز نتوانسته ام زنی را در نگاه اول تحقیر کنم.
10. یک زندگی
کتاب یک زندگی داستان زندگی یک زن به نام ژانت است که از کودکی تا سالخوردگیاش را روایت میکند. ژانت اتفاق بسیار در زندگی برایش میافتد اما او در تلاش خستگیناپذیر به پیش میرود.
قسمتی از کتاب یک زندگی:
پاهایش تیر میکشیدند تب کرده بود. برخاست. پابرهنه با بازوان عریان در جامهای دراز که در آن به شبح میمانست از برکه نور کف اتاق گذشت، پنجره را باز کرد و نگاه کرد. شب چنان روشن بود که میشد همه چیز را چنان که در روشنایی روز باشند دید دخترک دیار کودکیاش را بازشناخت.
پیش از هر چیز روبه رویش چمنزاری گسترده بود که در نور شبانگاهی به زردی گره مینمود. دو درخت تنومند و نوک تیز در مقابل کاخ قد برافراشته بودند. یکیشان درخت چنار بود که در شمال قرار داشت و دیگری زیزفون بود در جنوب.
به قلم "نجمه نیلی پور"
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف: blog1 از سایت پاتوق کتاب تهیه کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران