سفرنامه هایی از جنس لطافت از سرزمین عشق: معرفی 3 سفرنامه قاجاری
خانم مارگریت دوراس در کتاب «نوشتن و همین و تمام» بر این اعتقاد است که: «مردها تحمل این را ندارند؛ تحمل زنی را که بنویسد. عذاب آور است برای مرد، دشوار است.»
مسأله نوشتن طی اعصار مختلف از دغدغههای فکری و اصلی انسان بوده؛ چرا که نوشتن بعد از گفتار، بهترین و مؤثرترین راه برای برقراری ارتباط با همنسلان و آیندگان بوده است؛ مسألهای که جنسیتبردار نبوده، نیست و نخواهد بود. موضوعی که با ورود مشهود زنان نویسنده به دنیای کلمات و نوشتن، مورد دغدغه و شکایت بسیاری از مردان نویسنده قرار گرفت.
شاهد مثال این حرف، نمونههای جهانی از نویسندگان زنی هستند که به دلایل مختلف، سالها با اسم مستعار مردانه به فعالیت نویسندگیشان ادامه دادند. این مسأله بخصوص در قرن 18 و 19 اوج گرفت. خواهران برونته، با نام های مستعار کوریر، الیس و آکتون؛ نویسنده داستان زنان کوچک، لوئیزا می الکات با نام مستعار مادلین بی استرن؛ ماری آن ایوانس خالق اثر آدام بد با نام مستعار جورج الیوت؛ جی کی رولینگ نویسنده داستان مشهور هری پاتر با نام مستعار روبرت کالبریث از جمله زنان مشهور در سطح جهانی هستند که آثار خود را با نام مستعار به چاپ رسانده اند. زنانی که پس از نشر کتابهایشان و اقبال عموم به کلمات و نوشتههایشان شهرت جهانی یافتند.
در ایران نیز در همین زمان که با دوران پادشاهی قاجار همزمان است، زنان از محدودیتها، خانهنشینیها و جامعهگریزیِ فرمایشی، رنجهای فراوانی میبردند؛ اما از آنجا که زنان ایرانی از هوش، ذکاوت و استعداد حل مسئله برخوردار بودند، اجازه ندادند که سلطه محدودیتها، عقل، درایت، روحیه هنرمندی و جسارت در اجتماع را از آنها سلب کند.
انجام سفرهای بیرون از شهری بدون محارم و به صورت مستقل از جمله مسائلی بوده که زنان در دوران قاجار به آن اهتمام ویژهای داشتهاند.
به دنبال همین سفرها بوده که عدهای از زنان خوشقلم، به نگارش خاطرهها و اتفاقاتی که در طول سفر برایشان اتفاق میافتاده، اقدام کرده و حاصل آن سفرنامههایی به قلم زنان شده است.
سفرنامههایی که پر است از شخصیتها، مکانها، زمانها، بوها و طعمها و گرما و سرمای فصلها، شرح خیانتها و عشقها، مرگها و زندگیها.
چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیه خانم شیرازی؛ سه روز به آخر دریا، سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری؛ خانم! فردا کوچ است، سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله) از جمله کتابهای انتشارات اطراف است که در زمینه سفرنامهنویسی با نثر قاجاری به چاپ رسیده است.
این کتابها هر کدام به سفر یکی از خانمهای دوران قاجار میپردازند؛ این سفرنامهها کتابهای خوشخوانی هستند که با توجه به نثر خاصشان مخاطب را شهر به شهر، کاروانسرا به کاروانسرا و اشتر به اشتر همراه با خود به سفر خواهند برد.
چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیهخانم شیرازی، همزمان با حکومت ناصرالدین شاه نگاشته شده است. در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از کرمان، رفتن به بمبئی و سختیها و ماجراهای سفر حج و عتبات مینویسد و در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نوع نگارشش تغییر میکند.
سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری، سه روز به آخر دریا، که نویسنده اش مشخص نیست، سفرنامه سفر شاهزاده خانم برای یک سال از طبس به قصد زیارت عتبات عالیات و مکه است. از همان آغاز سفرنامه میفهمیم که راوی زنی باسواد و نکتهسنج و تیزبین است که تمایلی به زیادهگویی ندارد. هر چند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان میکند که با دیگران.
در سفرنامه خانم! فردا کوچ است که سومین جلد از این سفرنامه هاست، شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله است که سفرش را چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصم الملک درآمده شروع می کند ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدین شاه است و خاطراتی را از او ذکر می کند.
اما ویژگی مهم نوشتههای زنان مخصوصا سفرنامهها و خاطرهنوشتهها جزئینگری و توجه به مسائلی است که طعم روزمرگی و زیستن را به کام مخاطب شیرین مینشاند.
بخشی از کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا
صبح چهارشنبه دوم بار کردیم. هفت فرسخ راه آمدیم. در راه دو نفر سنی از شتر افتادند، مردند. در همین منزل آنها را دفن کردند. در این بیابان خار مغیلان بسیار و کهور و غیره بود. آب هم در این منزل نبود. شب ماندیم. طلوع صبح پنج شنبه سوم بار کردی. شش فرسخ راه آمدیم. در این منزلها سنگلاخهای غری بود. از مکه که بیرون آمدیم. شبها چنان سرد است که با لحاف میخوابیم. بنده سرما خوردم. سه روز است تب کردم. الهی خداوند مرا در غربت ناخوش نکند.
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف ارسال رایگان: blog1 از پاتوق کتاب خریداری کنید.
به قلم "نجمه نیلیپور"
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران