
چگونه کتاب بنویسیم؟
در حوزه نویسندگی برای کسی که میخواهد دست به قلم شود، اولین سؤالی که پیش میآید این است: آیا من استعداد نویسنده شدن دارم؟ آیا من میتوانم نویسنده شوم؟ و اگر میتوانم، چگونه نویسنده شوم؟ اگر آرزوی نویسنده شدن دارید، ما در این مطلب به شما کمک میکنیم تا آرزویتان محقق شود به شرط آنکه خودتان هم بخواهید. بله درست خواندید. اگر خودتان بخواهید! بگذارید برویم سر اصل مطلب.
یکبار برای همیشه این قضیه را برای خودتان حل کنید!
اگر سالهاست منتظر این هستید که معجزهای رخ دهد و کلماتی که در ذهنتان است، بر قلب سپید کاغذ نشانده شود و شما اثری خلق کنید، سخت در اشتباهید! چرا؟ چون معجزه اصلی، خود شما هستید! معجزه، درون خود شماست و جایی بیرون از خودتان نباید به دنبال آن باشید.
واقعیت این است که هر کدام از ما از همان بچگی رؤیاهایی را در سر پرورش دادهایم، رؤیاهایی که بعضیهایشان به نتیجه رسیدهاند و ما متوجه شدهایم که رؤیای واقعی ما نبودهاند و رؤیاهایی که هنوز به خیلیهایشان نرسیدهایم. اما اگر دقت کنید بعضی از این رؤیاها هستند، که انگار همیشه با ما در حرکتند. در هر زمان و مکانی که باشیم ما را دنبال میکنند و انگار که در ما درونماندگار شدهاند.
اولین راه برای آنکه تشخیص دهید آرزویی که در سر دارید واقعی است یا نه؟ کنکاش درون خودتان است. اگر آرزویی درون شما ماندگار مانده و همیشه با شما همراه است بدانید که باید بیشتر به آن دقت کنید و برای رسیدن به آن تلاشتان را مضاعف کنید.
شاید برای شما نویسندگی یکی از همین آرزوهاست؛ آرزویی که اتفاقا خیلیها دلشان میخواهد آن را تجربه کنند و به شهرت برسند؛ اما باید بدانید مثل ادب که آداب دارد، رسیدن به آرزوی نویسنده شدن هم آدابی دارد که از هر زمانی که آن را در وجودتان احساس کردید و خواستید که به آن لباس تحقق بپوشانید باید تلاش کنید تا آدابش را رعایت کنید.
چگونه نویسنده شویم؟
برای نویسنده شدن دو اصل بسیار اساسی و مهم را باید در نظر بگیرید:
- بسیار خواندن
- بسیار نوشتن
ذهن ما گنجینهای است که به مرور زمان بنا به مطالعات، زندگی زیسته علمی، اجتماعی و خانوادگیمان پر میشود از کلمات متعدد؛ کلماتی که خیلیهایشان را به دلیل عدم استفاده، دور از دسترس ذهنمان قرار میدهیم و دائره المعارفی را برای خودمان در گفتوگوهای روزانه و نوشتهجاتمان تدوین میکنیم.
دو اصل مهم در نویسندگی و داستان نویسی
خواندن و نوشتن دو اصل مهم در نویسندگی است.
برای آنکه بتوانیم متنهای خوبی بنویسیم باید در همان زمینه بهصورت مداوم و مستمر مطالعه کنیم. اگر بخواهیم یک داستان بنویسیم، تا ندانیم چهطور داستان مینویسند، قادر نخواهیم بود که اصول اولیهاش را رعایت کنیم.
ما در هر زمینهای که قصد نویسندگی داریم باید اطلاعات کافی در مورد آن داشته باشیم تا بتوانیم با تلفیق پیشداشتههای ذهنی و تجربیاتمان به آن سر و سامان دهیم و تبدیل به مطلبی خواندنی کنیم. باید بدانیم که هر نویسنده ابزار اصلیاش برای نوشتن، کلماتاند.
پس انبان کلماتمان باید همیشه پر باشد. باید گنجینۀ سرشاری از کلمات در ذهنمان داشته باشیم. یکی از کارهایی که در این زمینه کمکمان میکند مطالعه است. ما با مطالعه، کلمات جدید و معانیشان را یاد میگیریم و چرخه حیات کلماتمان را فعال نگه میداریم.
پس برای نویسندهشدن اولین کاری که باید انجام دهیم این است که زمینۀ علاقهمان را پیدا کنیم و در همان زمینه بهطور مستمر و پیوسته و هدفدار مطالعه کنیم.
وقتی که ذهن و قلبمان آغشته به کلمات شد، باید بتوانیم از آنها درست استفاده کنیم. نباید بگذاریم روی هم تَلانبار شوند. باید بهموقع ازشان استفاده کنیم تا چرخۀ ذهنیمان را فعال نگه داریم. ولی کمی دقیقتر که بنگریم متوجه میشویم ظرف ذهنمان هم گنجایشی دارد و برای اینکه بتوانیم از ظرفیت گنجایش آن بهخوبی استفاده کنیم، باید ورودیها و خروجیهای آن را با دقت زیر نظر بگیریم.
اگر بتوانیم همان طور که برای مطالعهمان برنامهریزی میکنیم برای نوشتنمان هم برنامه بریزیم، میتوانیم بهجرئت بگوییم در نوشتن به اهدافمان میرسیم. پس اگر نوشتن را بهعنوان یک حرفه انتخاب کردهایم، باید هر روز بخوانیم و بنویسیم و همین رمز موفقیتمان است.
البته به نظرم ذکر یک نکته در همینجا خالی از فایده نیست. برای مطالعه، تنها به نیازهای خودتان مراجعه کنید. مراقب باشید در دام و تله زیاد خواندن و بیثمر خواندن نیفتید. بیشترین چیزی که در مطالعه میتواند به ما کمک کند این است که خوب بخوانیم، مستمر بخوانیم و با تمرکز بخوانیم. اگر ما خط مطالعاتیمان مدام در حال سرگشتگی باشد هر چند تعداد زیادی کتاب هم بخوانیم، برایمان بیفایده خواهد بود. ما باید بدانیم که زیاد خواندن مهم نیست بلکه چه چیز خواندن و متمرکز خواندن، بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و باید به آن دقت داشته باشیم.
راهنمای نوشتن داستان و رمان
بهعنوان یک داستاننویس، باید بدانید که همۀ داستانها تکراریاند و چیزی که آنها را از هم جدا میکند، تعداد و نوع شخصیتها، مکان و زمان وقوع حوادثشان است.
پس اگر در مطالعاتتان و بعد در نوشتنهایتان به تکرار موضوع داستانها برخوردید اصلا نگران نباشید؛ کافی است داستان خودتان را بنویسید.
از این بهبعد، اهمیت امور روزمره و تکراری زندگیتان باید رنگ و روی دیگری برایتان پیدا کند. چون همین حوادثِ تکراریاند که لحظهها و صحنههای داستانتان را شکل میدهند. به شکل ظاهری و خصوصیات همۀ اشخاص زندگیتان دقت کنید. به صحبتها گوش کنید؛ همینها به سادگی میتوانند مایۀ دیالوگهای داستانیتان شوند.
کافیست کمی از روال زندگی عادی فاصله بگیرید و گوش و چشمتان را در جایی مناسب قرار دهید تا بتوانید برای نوشتن داستانهایتان ایده، شخصیت، مکان و زمان وقوع پیدا کنید.
چند نکته کاربردی درباره نویسندگی
- برای آنکه دستتان به نوشتن عادت کند، شروع کنید به نوشتن خاطرات روزانهتان؛ روزانهنویسی از جمله مهمترین، پرکاربردترین و اثرگذارترین شیوههای عادت به نوشتن بدون زخم و خونریزی است.
اگر هر روز به خودتان عادت دهید، بنویسید ذهنتان در راه نوشتن پویا میماند. تعداد کلمات استفاده شده در مطالب روزانهنویسی آنچنان اهمیتی ندارد. شما میتوانید از صد کلمه شروع کنید و به صدهزار کلمه برسانید. مهم این است که هر روز خودتان را موظف به نوشتن کنید. حتی اگر تنها یک جمله باشد. پس از همین الان یا یک دفتر بردارید یا یک فایل در صفحه کامپیوتر یا گوشیتان باز کنید و هر روز بنویسید. - برای اینکه بنویسید به دنبال موضوع خاصی نباشید؛ اما اگر دلتان میخواهد موضوع خاصی را مقدمه نوشتنتان کنید، چند پیشنهاد برایتان دارم.
اول اینکه از زیست خودتان بنویسید. قسمتی از اتفاقات روزانهتان که شما را زیادی غمگین و یا بسیار خوشحال کرده همان را بنویسید. یا بنویسید اگر چه اتفاقی میافتاد روز شما بهتر از چیزی که گذشت میشد.
اگر زیست خاصی ندارید یا اصلا نمیخواهید که در مورد خودتان بنویسید، هر روز پنج عکس بگیرید و سعی کنید در مورد یکی از آنها بنویسید. این کار فایدههای بسیاری دارد: از جمله اینکه باعث میشود به اطرافتان دقیقتر نگاه کنید، تمرکزتان بیشتر شود و نگاه زیباشناسانهتان به دنیایی که شاید به آن عادت کردهاید تقویت شود.
جالب است بدانید یکی از آفتهای ما اهالی کلمه این است که گاهی دچار روزمرگی میشویم و آنقدر به محیط اطراف و آدمهایی که در ارتباط با ما هستند عادت میکنیم که هیچ روزنهای برای نگاه جدید به آنها برای خودمان باقی نمیگذاریم. - یکی دیگر از راههایی که به شما میتواند برای نوشتن ایده بگیرید این است که در حد یک دقیقه هر روز با چشمهای بسته کارهایتان را انجام دهید. بدون اینکه چشمهایتان را باز کنید یا استرس داشته باشید که بدون چشم نمیتوانید کاری از پیش ببرید، چشمهایتان را ببندید و در آرامش کامل از انجام یک کار ساده شروع کنید. بعد از اینکه چشمهایتان را باز کردید، احساستان را بنویسید. این کار همچنین باعث پرورش قوه خلاقیت شما خواهد شد.
- کار دیگری که برای پرورش خلاقیت خودتان میتوانید انجام دهید این است که برای آدمها، اشیاء، مکانها و زمانها اسمهای جدیدی انتخاب کنید. این کار به خلاقیت شما کمک میکند و باعث میشود مثل کودکی که هنوز هیچ اسمی از دنیایی که واردش شده نمیداند، کنجکاوانه و پرسشگرانه به اطرافتان نگاه کنید و از کلماتی که در انبار ذهنتان سالهاست بایگانی کردهاید برای انتخاب اسمها استفاده کنید.
- سعی کنید در مکالمات روزانهتان، کلمات و تعارفات تکراری را کمتر به کار ببرید. مثلا به جای سلام، صبح بهخیر و یا تعارفات و تشکرات معمول از کلمات دیگری استفاده کنید.
شروع نوشتن با 5 کتاب آموزش نویسندگی
1. سفر نویسنده اثر کریستوفر ووگلر
در این کتاب نویسنده شما را با مفاهیمی تحت عنوان «سفر قهرمان» آشنا میکند که برگرفته از روانشناسی عمقیق کارل یونگ و مطالعات اسطورهشناسی جوزف کمبل است. ووگلر در این کتاب تلاش کرده تا اندیشهها و مطالعات اسطورهشناسی را به داستانگویی معاصر پیوند دهد و اصول طراحی داستان را به شما بیاموزد. البته که او معتقد است سفر قهرمان چیزی کمتر از کتاب راهنمای زندگی نیست؛ در واقع شما با خواندن این کتاب راهنمایی کامل از هنر انسان بودن را فراخواهید گرفت.
سفر نویسنده گونهای مشاهده است، شناسایی طرحی زیبا که شامل مجموعه اصول حاکم بر اداره زندگی و دنیای داستانگویی است.
هدف اصلی نگارش این کتاب این بوده که بر اساس عناصر بلندپروازانه اسطورهای، راهنمایی آسانیاب و واقعبینانه برای نویسندگان فراهم کند.
شما با خواندن این کتاب یاد میگیرید که چطور مثل یک نویسنده بزرگ از همان ابتدا داستانهای درست و ماندگار بنویسید.
2. چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟ اثر استفِن سوروم و الدرید یوهانسن
محور این کتاب بر روی فعالکردن کودک درون و خاطرات کودکی شماست. نویسندگان این کتاب در تلاش هستند تا احساسات شما و حواس پنجگانه شما را به عنوان یک نویسنده فعال کنند، تا دوباره همه چیز را از نو ببینید، گوش بدهید، بخوانید، لمس کنید و بچشید.
کتاب چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم با تمرکز بر پرورش قوه خلاقیت، به شما میآموزد که چطور از حصارهایی که بزرگسال درونتان دور قلم و ذهن و تفکر شما میکشد تا شما را از دنیای خلاقیت و نوآوری قلمی دور کند، بگذرید و خودتان را در دستان کودک درونتان رها سازید. شما با خواندن این کتاب یاد میگیرید که چطور رها و آزاد و بدون سانسور، با خیالپردازی و گرهگشایی از ذهن و بدون ترس از قضاوت شدن داستان خودتان را بنویسید.
این کتاب ضمن ارائه راهکارهای عملی به شما تکالیفی میدهد تا لحظاتی فارغ از چارچوبهای همیشگی به پرورش شخصیت، زمان، مکان و ایده داستانتان بپردازید.
3. پرنده به پرنده اثر آن لاموت
خانم آن در صفحه 52 کتاب، خاطرهای از دوران کودکی برادرش ذکر میکند و میگوید: «سی سال پیش برادر بزرگترم در تلاش بود مطلبی درباره پرندهها بنویسد، او سه ماه وقت داشت؛ اما سه ماه گذشت، موقع تحویل کارش رسید و او هنوز هیچ کاری برای تحقیقش انجام نداده بود. آن زمان بود که پدرم کنارش نشست، دستش را دور شانه برادرم انداخت و گفت: «رفیق، پرنده به پرنده؛ دانه به دانه؛ یک به یک هر بار فقط درباره یک پرنده بنویس و تمام.»
کتاب پرنده به پرنده یک خودآموز برای نوشتن و داستاننویسی است. نویسنده در این کتاب شما را با زندگی تجربی خودش در حوزه نویسندگی همراه میکند و گام به گام با شما پیش میآید تا لذت شیرین نویسندگی را با تمام وجود دریابید. این کتاب به شما کمک میکند که اگر در تله کمالگرایی برای نوشتن گیر افتادهاید، دست از ترس و قضاوت خودتان بردارید، بدون وقفه بنویسید تا بتوانید جهان کلمه و داستان خودتان را کشف کنید. شما باید هر طور هست بنویسید حتی اگر قرار نیست جایی کتابتان را به چاپ برسانید!
4. رمان نویسی در وقت اضافه اثر محسن سلیمانی
شما در این کتاب در ابتدا با فلسفه نوشتن رمان آشنا خواهید شد؛ اینکه چرا رمان مینویسیم و آیا نوشتن رمان نیازمند استعداد خاصی است یا خیر. این کتاب به ما میآموزد که رمان نویسها چطور آدمهایی هستند و ما را با ابزارهای مختلف نویسندگی آشنا میکند.
نویسنده کتاب «رمان نویسی در وقت اضافه» قدم به قدم، به شما میآموزد که چطور برای داستانتان طرح بنویسید، چطور برای داستانتان ایده پیدا کنید؟ طرح نهایی رمانتان را بنویسید یا ننویسید؟ و در ادامه انواع رمانها را برای شما توضیح میدهد و از شما میخواهد که قبل از هر چیز خودتان را بشناسید تا بتوانید رمان خودتان را بنویسید.
نثر این کتاب بسیار روان است و با توضیحات مفصلی که نویسنده ارائه داده است شما میتوانید به راحتی با او همراه شوید و از بودن در جهان داستان لذت ببرید.
5. کتاب ذن در هنر نویسندگی اثر: ری بردبری
ری بردبری در کتاب «ذن در هنر نویسندگی» میگوید: نویسنده قبل از هر چیز باید برانگیخته باشد. باید آکنده از تب و شوق باشد. بدون چنین نیرویی بهتر است برود دنبال میوهچینی و یا فعلگی که قطعا برای سلامتی جسمیاش هم بهتر است.
نویسنده با ذکر نکاتی بسیار عملی و دقیق علاقمندان به نوشتن داستان را بر سر شوق میآورد که با صبوری و تمرین زیاد از نوشتن داستان لذت ببرند. او با مطرح کردن یک شعارچهارگانه جهانی جدید را به روی شما باز میکند: کارکردن، خود را رها کردن، فکر کردن و خود را بیشتر رها کردن.
او میگوید: یک نویسنده موفق چیزی که نیاز دارد این است که زیاد تمرین کند. مثل هر هنرمند دیگری که تمرین هنرش را میکند. مثل نقاش، خطاط، ورزشکار. او میگوید: کار ما این است که بکوشیم تا حقیقتی را که در وجود تکتک ما نهفته است رها و آزاد کنید.
ری بردبری معتقد است شکست خوردن از آنجایی آغاز میشود که انسان دست از کار میکشد و کنار میرود. کار نکردن یعنی منقبض شدن، عصبی شدن؛ قبض از ندانستن ناشی میشود و یا از سعی برای دانستن. کاری که به ما تجربه میدهد منجر به ایجاد اعتماد به نفس و در نهایت خود را رها کردن میشود. تا اینکه بعد از مدتی ضربآهنگی طبیعی پیدا میکند.
توصیه آخر
اگر نویسندگی و داستاننویسی را آرزویی درونماندگار در شخصیت خودتان یافتهاید، تعلل نکنید. زودتر دست به کار شوید. هر روز صداها، عطرها، تصاویر، بوها و طعمهای متفاوت را در وجودتان ذخیره کنید. تا بتوانید برای نوشتن، هر لحظه آنها را فراخوان کنید و پازل داستانیتان را با آنها تکمیل کنید.
به قلم «نجمه نیلی پور»
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف: blog1 از سایت پاتوق کتاب تهیه کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران