آشنایی با زندگی نامه و کتاب های آنتوان دو سنت اگزوپری
خلبانی که شاعر شد: آنتوان دوسنت اگزوپری
آنتوان ماری روژه کنت دو سنت اگزوپری در سال 1900 در شهر لیون فرانسه چشم به جهان گشود. وقتی چهارسال سن داشت در حالی که فرزند ارشد خانواده بود، پدرش را از دست داد و به همین دلیل عنوان کنت از میراث خاندان قدیمیاش به نام او اضافه شد.
بله او خلبان بود. اگر شما هم مثل من اولین بار داستان "شازده کوچولو" را با صدای احمد شاملو و از روی یک کاست شنیده بودید، وقتی زندگینامه جذاب آنتوان دوسنت اگزوپری را میخواندید با ذوق میگفتید: وای خدای من اون یه خلبان بود!
اگزوپری خلبان بود!
آنتوان جوان و با استعداد اول راهی دانشکده هنر شد تا معماری بخواند اما در این مسیر توفیقی نداشت و جنگ بهترین دلیل بود تا او را به سمت شغل پر از ماجراجویی خلبانی هدایت کند و او گام به گام از تعمیرکاری و سرویس هواپیما به خلبانی در جنگ ارتقا یافت.
این روزها که از خلبانی حرف میزنیم حسی از تخصص و مدرنیته جلوی چشممان نقش میبندد اما صد و اندی سال پیش در آغاز اختراعات هوانوردی، پرواز یک معجزه بود و خلبانی نوعی از جادوگری و شجاعت بیمثال.
اینکه نویسنده باشی و در عین حال جزء غیورترین و شجاعترین سربازان جنگ جهانی، خود به خود یک قهرمانی محسوب میشود. حال آنکه قلم به دست بگیری و یکی از بزرگترین متنهای اثر گذار تاریخ را رقم بزنی دیگر نور علی نور است.
کتاب های اگزوپری
اولین قدمهای نویسندگی آنتوان دوسنت اگزوپری در سال 1926 دقیقا دو سال بعد از سانحه هوایی که در آن جمجمهاش صدمه دیده بود با نام "خلبان" منتشر شد.
در سال 1931 کتاب "پرواز شبانه" را با اقتباسی از شخصیت قهرمان جنگ و استاد خود "دیدیه دورا" نوشت.
"در زمین، ریویر (رئیس پست هوایی) به افرادش میآموزد که از مرگ نهراسند و به ماموریتی که به آنان واگذار شدهاست وفادار بمانند. آنها باید به نحوی عمل کنند که "گویی چیزی فراتر از ارزش زندگی بشر وجود دارد . "محمولهی پستی چیزی است مقدس و حتما باید هر روز در ساعتی معین به مقصد برسد. خلبانان عهده دار این مسئولیت اند و از آن آگاه اند و همین، دلیل زیستن آنهاست."
در دورهای از تاریخ که حمل و نقل بستههای پستی میتواند با پرواز ناگهان سرعتی غیر قابل باور نسبت به قطار و ماشین پیدا کند این خلبانان شب پروازند که این معجزه را رقم میزنند و کتاب "پرواز شبانه" داستان این مردان است.
در سال 1939 کتاب درخشان دیگر دوسنت اگزوپری منتشر شد. پس از سقوط هواپیمای دوسنت اگزوپری در گواتمالا و بازگشتش به فرانسه مجموعه روایتهای روزهای گذشته دوسنت اگزوپری در مجموعهای به نام "زمین انسانها" منتشر شد.
همنشینی آندره ژید با دوسنت اگزوپری و تقدیر آندره ژید از کتاب "زمین انسانها" به ما نشان میدهد که این نویسنده خلبان در قلب خود شاعری دارد که کم کم در نوشتار زیبای زمین انسانها در حال ظهور است.
خلبانها آن روزها زمین را ترک میکردند و بر تکه آهنی ناپایدار و شکننده جانشان را در بوته خطر میگذاشتند و شاید این حس بود که زمین را از دید اگزوپری جایی مقدس مینمایاند.
به این سبب بود که آن شب آوایی آرام، آخرین بار بر رهنمودها تاکید میکرد.هدایت هواپیما با قطبنما در اسپانیا روی دریای ابر بسیار خوشایند است اما ...و با لحنی آرامتر ادامه میداد: "ولی به یاد داشته باشید، زیر ابر، ابدیت در کمین است. و چنین بود که به ناگاه این جهان آرام، بدان همواری و سادگی که هنگام خروج از ابرها روی مینمود برای من ارزشی ناشناخته مییافت ."
شازده کوچولو، شاهکار اگزوپری
اما دیگر زمان آن فرارسیده بود که "شازده کوچولو" متولد شود. تنها و زیبا در یک سیاره، جایی در میان جهان بیانتها، در سال 1943 پس از سفری هوایی و پر ماجرا در میان خطوط نوشتههای آنتوان دوسنت اگزوپری، "Le Petit Prince" متولد شد. پسرکی زیبا رو، مهربان و پرسشگر و سوالهایی که جهان بینی انسان را در مورد عشق، هستی، مرگ، دوستی و... زیر و رو میکند.
خلبانی که هرگز نام او را نمیفهمیم در بیابانی برهوت سقوط میکند. هواپیما خراب شده و ساعتها به کندی میگذرند اما چیزی رخ میدهد که ان لحظه را تا ابد با شکوه میکند. هنگام طلوع خورشید صدایی کودکانه به او میگوید: "خواهش میکنم ... یک گوسفند برایم نقاشی کنید." و این آغاز دوستی خلبان و شازده کوچولویی از سیاره ب 612 است.
اگر کمی با زبان فرانسه مانوس بوده باشید، شیرینی و لطافت کلام و آن هنر تلفظ حروف شما را به تحسین بر میانگیزاند اما فارغ از کتابهای بسیاری که نویسندگان فرانسوی نوشتهاند به شکل معجزهآسایی شازده کوچولو "خوانده شدهترین" و "ترجمه شدهترین" کتاب فرانسویزبان جهان است و به عنوان بهترین کتاب قرن 20 در فرانسه انتخاب شده است.
عجیب نیست خود من تا به حال دهها نسخه از این کتاب را خریدهام و هدیه دادهام. همین الان نسخه نفیسی با تصاویری نقاشی شده از مانوئلا آدریانی که چاپ "کارگاه فیلم و گرافیک سپاس" است کنار دستم است و برای بار چند هزارم ورقش میزنم. با خلبان داستان روی کاغذ برای شازده کوچولو گوسفند میکشم. گل سرخی را میشناسم که مغرور است اما شازده کوچولو عاشقش شده، با روباهی که برای همیشه مفهوم دوستی را برایم تمام کمال توصیف کرد، دوباره دیدار میکنم و ماری که مرگ را میشناخت، میبینم.
پرواز بدون بازگشت اگزوپری
آنتوان دوسنت اگزوپری در سال 1944 بار آخری که قرار بود واقعا سفر آخرش باشد، سوار هواپیمایش شد و بعد بیآنکه هیچ وقت اثری از او پیدا شود مثل شازده کوچولو به ابدیت پیوست. این پایان زیبا لیاقت نویسنده خوش قریحهای بود که داستانی نوشت که همه بزرگترها را به خاطر آنکه کودکی و آن صافی و صداقت خود را فراموش کردهاند سرزنش کند. کتابی که به کودکان نشان دهد چقدر قشنگند و چقدر دوستی خوب است و جهان زیباست.
به قلم "زهره عواطفی حافظ"
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف: blog1 از سایت پاتوق کتاب تهیه کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران