ارنست همینگوی: زندگی نامه و آثار
ارنست همینگوی، برنده جایزه نوبل ادبیات، از نویسندگان برجسته آمریکاست. در این مطلب با زندگینامه و کتابهای همینگوی بیشتر آشنا میشوید.
همینگوی کیست؟
ارنست میلر همینگوی در سال 1899 میلادی در یکی از شهرهای ایالات متحده آمریکا متولد شد. در کنار پدری پزشک و مادر معلم، دوران اولیه زندگی را گذراند و در آغاز نوجوانی وقتی تنها پانزده سال داشت بارقه های علاقه به نویسندگی در او پدیدار شد.
این عشق به نویسندگی اما بیهیچ تجربه واقعی ممکن نبود، پس داوطلبانه به میدان جنگ رهسپار شد. اما به دلیل کمبود توان بینایی، همینگوی به عنوان سرپرست گروهی از رانندگان آمبولانس به میدان جنگ جهانی اول وارد می شود.
وداع با اسلحه
داستان کتاب "وداع با اسلحه" به شکل بسیار ظریفی بازتاب روشنی از اتفاقات آن سالهای زندگی همینگوی است.
"او نشست و گفت: "یه خبر خوب، تو قراره مزین بشی، میخوان بهت مدال شجاعت بدن، اونا فقط میتونن به تو مدال برنز بدن. برای این که بد طوری زخمی شدی. اونا میگن اگه بتونی ثابت کنی یه اقدام قهرمانانه انجام دادی، مدال برنز تبدیل به نقره میشه. در غیر این صورت همین برنز رو میدن. دقیقا برام تعریف کن چطوری شد که زخمی شدی ، آیا دست به اقدام متهورانهای زدی؟ گفتم: "نه، وقتی داشتیم پنیر میخوردیم ترکیدیم." – دست از شوخی بردار. تو باید یه کار متهورانه چه قبل و چه بعد از زخمی شدن کرده باشی. سعی کن به یاد بیاری."
این چند سطر از کتاب ضد جنگ وداع با اسلحه دقیقا شرح حال یک اتفاق واقعی از دوران حضور همینگوی در میدان جنگ است. در واقعیت گویا در یکی از سنگرها گلوله توپی زیر پایش منفجر میشود. همینگوی از هوش میرود. دو سرباز ایتالیایی، که دوستانش بودند، در کنارش کشته میشوند. یک سرباز دیگر هر دو پایش قطع میشود. همینگوی چون به هوش میآید سرباز زخمی را بر دوش میگیرد تا او را به جایی برساند. همین که از سنگر بیرون میآید نورافکنی روی آنها میافتد و مسلسل آتش میکند. دو گلوله به پای او میخورد. سرباز بی پا از روی دوشش میافتد و جان میدهد.
اما بعد از روزهای جنگ و درمان و تلخیهای آن، زندگی نوری بر روزهای "هِم" میتاباند. حالا با همسرش در پاریس ساکن شده است و به قول خودش به کار تمام وقت آموختن نثر نویسی مشغول است.
سبک نوشتاری که نوشتههای همینگوی پس از این دوره دیده میشود آنچنان درخشان است که پس از سالها این روزها در جهان پر از شلوغی و فضاهای مجازی نرمافزاری با نام “Hemingway Editor” وجود دارد که متنهای انگلیسی را بررسی می کند و با قانون طلایی این استاد و پدر ادبیات مدرن یعنی: "آنچنان سره و تمیز نوشتن که هیچ کلمهای نیاز به ترجمه نداشتهباشد و همه کلمات آن باشند که خواننده میخواند نه بیشتر نه کمتر." او میخواهد در نوشتهاش هیچ "حیلهای" به کار نرفته باشد، کلماتی که بار عاطفی قراردادی دارند نیامده باشد، صفت و قید به حداقل رسیده باشد، هر آنچه خود خواننده می داند یا باید بداند حذف شده باشد.
خود همینگوی می گوید: "در آن زمان می کوشیدم بنویسم و گذشته از دانستن اینکه آدم به راستی چه حس می کند، نه اینکه چه قرار است حس کند و چه به او آموختهاند که حس کند، بزرگترین مشکل من این بود که آنچه را واقعا در عمل روی میدهد روی کاغذ بیاوریم، واقعا چه چیزهایی آن عاطفهای را که آدم حس کرده است پدید آورده اند."
پس از پاریس و زندگیهای مشترکی که هر از چندگاهی همینگوی آغاز میکرد در برههای از زندگیاش سفرهایی به سرزمینهای دور و وحشی را آغاز کرد. شکار و طبیعت گردی بخش بزرگی از زندگی او را در بر گرفت و حاصل این سفرها را میتوان در برخی کتابهایش من جمله "برفهای کلیمانجارو" و " تپههای سبز آفریقا" دید.
برف های کلیمانجارو
کتاب "برف های کلیمانجارو" داستانی کوتاه و بسیار غمگین از مردی از دنیای مدرن که در ثروت غرق است و ناگهان طبیعت وحشی او را اسیر آن خشونت و توحش قدرتمند خود میکند و به آرامی و بدون هیچ سر و صدایی همه چیز را از او میگیرد.
"بیشتر دراز کشید و چند لحظه بیحرف از خلال بخاری که از فرط گرما از زمین میجوشید به کناره بوتهها نظر دوخت. چند آهوی کوچک و سفید روی شنهای زرد صحرا در جست و خیز بودند و خیلی دورتر یک گورخر میچرید که در زمینه سبز علفها شکل لکهای سفید را داشت."
اما به جز شکار و طبیعت و ماهی گیری مسابقات گاوبازی یک هیجان خشن دیگر بود که بعد از جنگ همینگوی به آن علاقه مند شد.
مرگ در بعد از ظهر
کتاب "مرگ در بعد از ظهر" کتابی غیرداستانی درباره تاریخ، مراسم و سنتهای گاوبازی اسپانیایی است که در سال 1932 منتشر شد. همچنین حاوی تفکر عمیقتری در مورد ماهیت ترس و شجاعت است.
"آن هنگام که همهی جنگها به پایان رسیده بود، تنها جایی که میشد تقابل مرگ و زندگی را دید، میدان گاوبازی بود."
پیرمرد و دریا؛ داستان کوتاهی شاهکار
اما اوج جهان داستانی ارنست همینگوی داستان کوتاه و نه کوچکی است به نام "پیرمرد و دریا".
در سال 1954 میلادی زمانی که همینگوی جایزه نوبل ادبیات را برد در گفت و گویی با خبرنگار مجله تایم گفته است: "من کوشیدهام یک پیرمرد واقعی بسازم و یک پسربچه واقعی و یک دریای واقعی و یک ماهی واقعی و بمبکهای واقعی؛ اما اگر آنها را خوب از کار دربیاورم، هر معنایی میتوانند داشته باشند. سختترین کار این است که چیزی را راست از کار در بیاوریم و گاهی هم راستتر از راست."
در جایی از کتاب پیرمرد و دریا میخوانیم: "هدف ماهی این بود که دور از دامها و بندها و نابکاریها در ژرفای آب تاریک بماند. هدف من این بود که جایی بروم که هیچ کس نرفته است و او را پیدا کنم. اکنون به هم رسیدهایم و از ظهر تا کنون با هم بودهایم و هیچ کس نیست که به داد هیچ کداممان برسد."
سانتیاگو پیرمرد داستان در یک مبارزه درونی میخواهد به دریا برود و ماهی بزرگی را به دام بیندازد. اما مدتهاست که هیچ ماهی صید نکرده و آوازه بدیمنی و پیری و ناتوانیاش همه جا را پر کردهاست. مبارزه سانتیاگو با نا امیدی و ناتوانی جسمیاش جان مایه داستانی است عمیق و زیبا که به هنر نثر پیراسته و یکدست ارنست همینگوی جاودانه میشود. به قول بزرگی :"نوشته خوب خبری است که خبر میماند."
دیگر آثار همینگوی
آثار ارزشمند دیگری نیز به قلم ارنست همینگوی منتشر شد که نام برخی از مهمترینها را در ادامه خواهم آورد:
- در زمان ما (In Our Time)
- مردان بدون زنان (Men Without Women)
- برنده هیچ نمی برد (The Winner Take Nothing)
- خورشید همچنان می دمد (The Sun Also Rises)
- داشتن و نداشتن (To have and Have Not)
- ستون پنجم و چهل و نه داستان کوتاه (The Fifth Column and Forty-nine short stories)
- زنگ ها برای که به صدا در می آیند (For Whom the Bell Tolls)
- بهترین داستان های جنگ تمام زمان ها (The Best War Stories of All Time)
- در امتداد رودخانه به سمت درختها (Across the River and into the Trees)
آن مرد چهارشانه و خوش قیافه با آن هیبت ورزشکارانه که همیشه شبیه جهانگردهای آماده به کار لباس میپوشید، به دنبال کشف حقیقت راز مرگ و زندگی همه جا را زیر پا گذاشته بود و سختترین تمرینها و تلاشها را برای تیز کردن قلمش به کار بسته بود تا نثری پیراسته و سر راست را به ادبیات جهان معرفی کند و در پایان در سن 61 سالگی با تفنگ دو لول محبوبش به زندگی خود پایان داد.
به قلم "زهره عواطفی حافظ"
کتابهای معرفی شده در این مطلب را میتوانید با کد تخفیف: blog1 از سایت پاتوق کتاب تهیه کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران