محصولات مرتبط
رمان گرگ ها از برف نمی ترسند، که به گفته نویسنده، 15 سال است روی نگارش آن کار می کند، از روستای کوچک 5 خانواری حکایت دارد که در دره های محصور کوهی در سبلان واقع شده است.
موضوع رمان درباره طبیعت و زلزله است. داستان در سبلان رخ می دهد، زلزله ای به وقوع می پیوندد و در پی آن برف سنگینی می بارد. شخصیت های اصلی داستان، 2 دوست نوجوان به نام های فتاح و یوسف هستند و البته در کنار آنها، گرگ نیز به عنوان یک شخصیت نمود پیدا کرده و نقش پررنگی هم دارد.
ویژگی بارز کتاب گرگ ها از برف نمی ترسند، پرداخت جزییات صحنه های زلزله و پیامدهای آن است، به طوری که خواننده را آهسته آهسته به عمق داستان می برد و وقتی خواننده به خود می آید، خود را در فضای ویران شده روستا و در میان آواری از خشت و گل می بیند.
با وقوع پس لرزه ها تن خواننده نیز به لرزه می افتد و هنگامی که تقلای 2 نوجوان را که هیچ امیدی به امدادرسانی ندارند چرا که فکر می کنند روستایشان فراموش شده است برای نجات خانواده شان می بیند سنگینی فاجعه را هر لحظه بیشتر احساس می کند؛ 2 نوجوانی که علاوه بر تحمل دیدن صحنه های دلخراش فاجعه باید با گرگ هایی که با استشمام بوی احشام به روستا سرازیر شده اند نیز بجنگند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران