این نمایشنامه نویس تازه ترین اثر خود با عنوان «فرمانِ خاتون» را نیز بر مبنای همین سابقه و با نگاهی به نمایش سنتی ایرانی (تخت حوضی) نوشته است. وی در مقدمه خود در این کتاب تاکید کرده است که در نمایشنامه های این کتاب تلاش کرده تا راهی میان تلفیق سبک ها و نگاه های مدرن نمایشنامه نویسی و هنر سنتی نمایشنامه نویسی در ایران پیدا کرده و از این رهگذر نویسندگان و مخاطبان جوان را به تلفیقی از این دو هنر راهنمایی کند.
کتاب «فرمان خاتون» شامل شش نمایشنامه با عنوان کچل و پهلوان، فرمان خاتون، طاووس، گازر، کدام یک از ما و طاووس است که همگی با هدف نگاهی تازه و دوباره از سوی هنرمندان و علاقه مندان به هنر نمایش به داشته های ملی ما در این هنر نگارش یافته است.
وی پیش از این درباره تلاش خود در زمینه ثبت نمایشنامه های کلاسیک ایرانی عنوان کرده بود: «ما متأسفانه دچار نوعی دوگانگی غلط شده ایم. یعنی بخشی به طور کلی تئاتر ایرانی را مرده فرض می کنند و قبول ندارند و بخشی دیگر مخالف تئاتر فرنگی هستند. مشکل اما اینجاست که ما هیچ وقت فضای بحث ایجاد نکرده ایم. از طرفی فکر می کنم عدم عمیق شدن روی بحث نمایش هم مهم است. جالب است که این تضادها در کشورهایی مثل هند، چین و یا ژاپن درباره نمایش های سنتی و قدیمی شان وجود ندارد. آنها به خوبی از نمایش های خود محافظت کرده اند و خیلی زود این نمایش ها را ثبت جهانی کردند و همچنان در کنار گونه های دیگر تئاتر، این گونه کارها را هم اجرا می کنند. اما ما مشکلی که داریم عدم شناخت است.»
یکی از ویژگی های «فرمان خاتون» استفاده از نمادهای سنتی داستان های ایرانی، شخصیت هایی مانند کچل و یا سیاه، در شکل گیری آن است. عاشورپور در زمینه استفاده از این شخصیت ها به پژوهش های سابق خود در این زمینه تکیه داشته است. وی در این نمایشنامه ها شخصیت کچل را نمادی از عیاری و جوانمردی و سیاه را نمادی از انسان های به ظاهر لوده ای گرفته که با ظلم رایج در زمانه خود مبارزه می کند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران