کتاب مکث روی ریشتر هفتم نوشتۀ محمدرضا آریانفر است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.
محمدرضا آریانفر چه در مقام نویسنده و چه در مقام نمایشنامهنویس، از یک ویژگی بارز در نگارش متنهایش بهره میبرد که آن چیزی جز به تصویر کشیدن روایتهای عاشقانه نیست. او سعی دارد در متنهای خود به انحاء و شیوههای گوناگون تصاویری از پیوند و دوستی و عشق را به تصویر بکشد؛ خواه این در خلال روایتی از یک داستان تاریخی و با ادبیات و بیان تاریخی باشد و خواه در روایت داستانی امروزین و با استفاده از ساختار زیستی در جامعه شهری و انسان گذشته از تاریخ.
مجموعه نمایشنامه «مکث روی ریشتر هفتم» نیز بر پایه همین تفکر و نگاه، شامل تازهترین نمایشنامههایی است که آریانفر پس از انتشار آخرین رمان خود با عنوان بانوی مه آنها را منتشر کرده است. در نمایشنامه نخست از این مجموعه با عنوان «ابریشم و آتش» آریانفر به بهرهگیری از زبانی باستانی و دستمایههای داستانی و ساختارهای روایتی کهن، روایتی عاشقانه را در بستر داستانی کهن روایت میکند که حتی خوانش آن نیز بهدوراز فضاسازی نمایشی لذتبخش است.
آریانفر در نمایشنامه دوم با عنوان «گاهی یادم میرود که عاشقم» نیز در اقدامی قابلتوجه داستانی عاشقانه از سرزمین هندوها را روایت میکند. این نمایشنامه به زیبایی در متن روایت عاشقانه خود، رنگ و بو و نور سرزمین جادویی هندوستان و آدابورسوم ویژه شرقی رایج در رفتارهای مردم آن را به تصویر کشیده است.
نکته جالبتوجه در این متن سادگی و روانی رایج در روایت آن است که بدون هیچ استعاره و ایهامی به صورتی سرراست و مستقیم رای خود را با مخاطبش در میان میگذارد. نکته قابلتوجه در این متن اما رعایت شیوههای بیانی انحصاری هندوها در ساختاربندی جملات آن است. به عبارت سادهتر آریانفر ساختار و پیشساختههای ذهنی مخاطبانش در مورد ادبیات و نوع نگاه هندوها را در این متن بر هم نریخته، بلکه با استفاده از همان به استقبال مخاطبش میرود.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران