نویسنده در رمان پاریس، پاریس!، سعی داشته تا بر اساس مستنداتی زنده و از نظر دورمانده به برملا کردن وجوهی از تاریخ معاصر ایران و موقعیت و دیدگاه برخی روشنفکران دوران پهلوی بپردازد.
وی کتاب پاریس، پاریس!، را با لحنی توصیفی آغاز کرده و زبانی ساده را در بیان رویدادهای داستانی به کار گرفته است.
در این کتاب که از زبان راوی سوم شخص روایت می شود، دیالوگ ها همراه با گویش هایی که با دقت نویسنده گزینش شده اند، نقشی موثر در القای فضای داستانی دارند.
مولف در ادامه گفت: نخستین تحصیلکردگان فرنگ که به ایران بازگشتند، دچار چالشی عظیم شدند و روشنفکران ما در این دوران نیز از این ماجرا مبرا نبودند. در روند این تحقیقات به خوبی پیداست که تاریخ ما سرشار از ناگفته هایی است که واقعا ارزش افشا شدن و واقع بینی را دارند. مثلا وقتی از واقعه کشف حجاب حرف می زنیم، واقعا نمی دانیم که قهرمان اصلی آن کیست
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران