کتاب دختران آفتاب نوشتهی امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند، شامل داستانهایی پیرامون دختران و زنانی است که به قصد زیارت امام رضا (ع) رهسپار مشهد میشوند. کتاب دختران آفتاب از جمله شاخصترین آثار داستانی با محوریت زن، خانواده و جامعه است که در سال 1382 توسط انتشارات سروش به چاپ رسید. این کتاب تاکنون سی و نه بار تجدید چاپ شده است.
کتاب دختران آفتاب نوشتهی مشترک سه نویسنده با محوریت امیرحسین بانکی، از جمله مهمترین کتابهایی است که بعد از نزدیک به دو دهه از انتشار، همچنان طرفداران خود را دارد. داستان این کتاب با روایت مریم، دختر یکی از بازیگران مطرح سینما آغاز میشود. مریم از زندگی شخصی خود ناراضی است و در تصمیمی ناگهانی و بدون اطلاع خانوادهاش، همراه با دوستان همدانشگاهیاش در قالب اردوی زیارتی، راهی مشهد میشود. پیش از این اتفاق، مریم که از محیط خانوادگی و کشمکش با مادرش خسته شده است، حتی به فکر فرار از خانه میافتد اما در نهایت تصمیم میگیرد که با دوستان همدانشگاهیاش به مشهد برود. به دلیل تصمیم ناگهانی مریم و عدم اطلاع به عوامل اردوی مشهد، صندلی خالی برای مریم وجود ندارد اما با مساعدت و همکاری فاطمه (یکی از مسئولان برگزاری اردو)، جایی برای مریم در نظر گرفته میشود.
(هشدار: پاراگراف بعدی میتواند پایان داستان را فاش کند.)
اردوی مشهد و زیارت حرم امام رضا (ع) برنامهای دهروزه است ولی بیش از پرداختن به برنامه، «دختران آفتاب» به بحث و گفتگوی میان دختران و زنانی میپردازد که در قالب سفر مشهد با هم، همسفر شدهاند. به دلیل وجود سلایق گوناگون فرهنگی در اردو، دختران و زنان دربارهی مسائل و مشکلات مختلفشان اعم از جایگاه زن در جامعه، حجاب، روابط دختر و پسر، اشتغال دختران و زنان، شیوهی تفکر افراد و غیره با هم بحث و گفتگو میکنند. انتهای داستان با واقعهی انفجار در حرم امام رضا (ع) تلاقی میکند و فاطمه در این واقعه شهید میشود. با شهادت فاطمه، یکی از دختران بدحجاب درون اردو، چادر فاطمه را به یادگار برمیدارد و داستان به پایان میرسد.
کتاب دختران آفتاب علاوهبر شاکلهاش که بر مستندنگاری استوار است، با فراز و فرودهای داستانی برای علاقهمندان حوزهی ادبیات بهشدت خواندنی خواهد بود.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران