خرگوشها سرگرم جشن خرگوشی با هویجهای فراوان بودند که ناگهان دو تا از بچهخرگوشها ناپدید شدند. عدهای این جشن را باعث گمشدن خرگوشها میدانستند و در مقابل بعضی دیگر حاضر نبودند به خاطر این مسأله پیشپاافتاده دست از خوشیها و پایکوبی در جشن خرگوشها بردارند. همین موضوع باعث دودستگی خرگوشها شده و در این میان روباهها که در همان دشت زندگی میکنند از این آب گلآلود ماهی میگیرند.
جشن خرگوشها اولین جلد از یک مجموعه سهجلدی با نام ماجرای دشت مرموز است که محمد میرکیانی آن را نوشته و انتشارات بهنشر در زیرمجوعه رمان برای نوجوانان چاپ کرده است.
داستان در دشتی اتفاق میآفتد که در آن علاوه بر خرگوشها، روباهها، کلاغها و موشها زندگی میکنند. همه این حیوانات از دره ددان و دیو دوشاخ آتشینی که در آن پنهان است میترسند؛ دیوی که همه اتفاقات بد زیر سر اوست و فقط در شرایط خاصی که با خواندن داستان متوجه آن میشوید، شیشه عمرش میشکند.
جشن خرگوشها داستانی نمادین درباره مبارزه با دشمن است که در آن با فصلهای کوتاه، یکیدرمیان، سراغ زندگی خرگوشها و روباهها میرود. نویسنده بهخوبی توانسته بدون پیامهای گلدرشت، اهمیت دانایی و دستکمنگرفتن دشمن را گوشزد کرده و به مخاطب نوجوان خود در زمینه عواقب راحتطلبی و نیز امکان وجود نیروهای نفوذی در لباس دوست آگاهی دهد.
به قلم «فاطمهالسادات شهروش»
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران