
محصولات مرتبط
معرفی کتاب بچهای که نمیخواست آدم باشد!
کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد، به قلم زهرا موسوی یک کتاب طنز برای کودکان است که در نشر مهرستان به چاپ رسیده.
ماجرای کتاب «بچهای که نمیخواست آدم باشد» چیست؟
حدستان درست است. توی کتاب یک بچه پستانک به دهن هست که هر چند روز یک بار میگوید: «من که نمیخوام آدم باشم!»
این بچه البته آدم هم نیست. این حرفها مال بچه شتری است که همبازی پسر بچهای به نام آدی شده. بچه شتر که اسمش بچه است؛ گاهی وقتها از دست ادی کلافه میشود و میگوید همان بهتر که شتر است. ولی خودمانیم! همین کارهای آدی باعث شده بچه شتر به آرزویش برسد.
این بچه شتر از آن شترهایی است که دلش میخواهد کلی تجربه جدید داشته باشد. تجربههایی که مثلش را کمتر شتری دیده باشد. برای همین کلی ماجرا جدید را با صاحب تجربه میکند.
خاطرات این بچه ناآدم، چه طور زیاد شد؟
همه چیز از روزی شروع شد که بچه و آدی بعد از اشتباهی که کرده بودند از دست دو مرد فرار کردند. مردها ولی چوب دستشان گرفته بودند و خیال نداشتند تا لحظه کتک زدن این دو متهم رهایشان کنند. همین لحظه بود که یک مرد مهربان پیدایش شد. قلب بچه آنقدر از مرد مهربان خوشش آمد که حد نداشت. اصلا بعد از همین بود که بچه دلش خواست همیشه مرد مهربان را ببیند.
بچه که هنوز دنبال خاطرههای بزرگ و بیشتر بود؛ سفر جدیدی را با آدی شروع کرد. هرچند با کمی عذاب وجدان!
آن دو نفر خودشان فکرش را نمیکردند اما سفرشان آنقدر مهم شد که نویسنده کتاب تصمیم گرفت تمامش را یک جا بنویسد و آن را چاپ کند. مهمترین بخش ماجرای کتاب درباره همین سفر است.
اصلا چرا «بچهای که نمیخواست آدم باشد» را باید بخوانیم؟
تعریف کردن ماجراهای بزرگ و مهم برای بچهها، آن هم جوری که برایشان شیرین باشد؛ هنر و ظرافت زیادی را میطلبد. یکی از اتفاقات مهم تاریخ اعتقادی شیعیان، مربوط به واقعه غدیر میشود. روزی که حضرت علی علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر معرفی شدند. این کتاب با زبانی طنز، روشی خلاقانه و زبانی شیرین به تعریف ماجرای آن واقعه پرداخته.
طی این داستان مخاطب کودک علاوه بر آشنایی با واقعه غدیر، در کنار شخصیتهای اصلی کتاب بیش از پیش با خصوصیات امیرالمؤمنین و مهربانیهای ایشان آشنا میشود.
کتاب «بچهای که نمیخواست آدم باشد» را چه کسانی باید بخوانند؟
کتاب «بچهای که نمیخواست آدم باشد» برای گروه سنی «ب» و «ج» یعنی کودکان رده سنی 6 تا 9 سال نوشته شده است. اما! اگر بزرگتر از این حرفها هم بودید کتاب را بخوانید. مهم دل آدم است که جوان باشد.
هشدار! کتاب «بچهای که نمیخواست آدم باشد» را قبل از مصرف تکان ندهید!
در صفحههای آخر کتاب، کلی شتر و صاحبهایشان جایی کنار برکه غدیر ایستادهاند و منتظر رسیدن کسانی هستند که عقب ماندهاند. یکی از صفحات مهم تاریخ آنجاست. لطفا با تکان دادن کتاب، نظم شترها را بهم نزنید!
چه کسانی در انتشار خاطرات این بچه موثر بودند؟
خانم زهرا موسوی نویسنده خاطرات بچه است. وقتی نوشتن کتاب تمام شد؛ خانم فاطمه زمانه رو گفت: «کار تصویرگری کتاب با من.»
وقتی خانم زمانه رو با دقت تصاویر سفر را کشید؛ انتشارات مهرستان کتاب را دید. تصمیم گرفت کتاب را چاپ کند تا بچههای ایرانی با خواندن آن از آشنایی با بچه لذت ببرند و چیزهایی بیشتر از تاریخ یاد بگیرند.
از کوچولوها بپرسید!
بعد از خواندن کتاب «بچهای که نمیخواست آدم باشد»، از کودکتان بپرسید تا به حال دوست داشته جای یکی از حیوانات باشد؟ اگر جای بچه این کتاب بود؛ بعد از دیدن مرد مهربان چه میکرد؟ چیزی هست که دوست داشته باشد به مرد مهربان بگوید؟
به او بگویید مرد مهربان، هنوز هم حواسش به همه بچههای دنیا هست...
به قلم «رقیه پورحنیفه»
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران