"باش" قصه دل بستن و دل کندن است، قصه نرفتن و رفتن، نرسیدن و رسیدن. قصه معجزه های کوچک و بی صدایی که آرام آرام درونت جا می گیرند. قصه آدم ها، وقتی سرگردان و حیران بین عمودهای جاده زندگی می دوند و نشانه های دل بریدن را عمود به عمود در خودشان پیدا می کنند.
"باش" روایت آرامش است پس از تمام نباشم و نباشد ها ...
"باش" تمنای یافتن نور است و پیدا کردنش در دل ...
نباشم ... نباشد ...
باش ...!
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران