هر پژوهشگر و متفکر بصیری با مطالعه در تاریخ صدراسلام پی خواهد برد که جریان انحرافات آن برهه در آنچه به ظاهر رخ داده خلاصه نمیشود، بلکه یک شبکه نفوذ سری به صورت حرفهای و کاملاً نامحسوس با سوء استفاده از بیبصیرتی آحاد جامعه اسلامی و دنیاطلبی برخی از صحابه، جامعه نو پای اسلامی را از مسیری که حضرت رسول(ص) تعیین فرموده بود، منحرف ساخته و با پایهگذاری بدعتی کور، خلافت را ـ که امری آسمانی و در ید خداوند متعال است - به امری زمینی و در ید مردم تبدیل کرد و از همین رهگذر شکافی تاریخی در امت واحده اسلام ایجاد شد که آثار شوم آن کماکان پابرجاست.
بر این اساس باید تاریخ به گونه دیگری ورق زده و روشن شود، کدام جریان مرموز از تشکیل تمدن اسلامی و پیشرفت آن، بیشترین هراس را داشته است؟ کدام شبکه فساد، گسترش و قدرتگیری حکومت اصلاحگر نبوی را خطری جدی برای اغراض و اهداف شوم خود میدانسته؟ به قدرت رسیدن علیبن ابیطالب(ع) ـ که در واقع پیروزی او، مقدمات گسترش عدالتی فراگیر در تمام پهنه جهان را در پی میداشت ـ منافع کدام جریان را به خطر میانداخته که با تمام توان از به حکومت رسیدن او جلوگیری کردند؟
پاسخ به این سؤالات را میتوان در کتاب منحصر به فرد «مادر مبازاران» دریافت.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران