کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا در 5 فصل نوشته شده است. این کتاب روایتگرِ ماجرای فروشگاهی به همین نام است که مردم نامههایشان را به داخل آن میاندازند و از صاحب آنجا کمک میخواهند؛ درحالیکه سالهاست هیچکس به آن مکان عجیب پا نگذاشته است. این اثر پرفروش در سال 2012 جایزهٔ Chūōkōron را به دست آورد. در کتاب کیگو هیگاشینو، ابتدا با «شوتا»، «آتسویا» و «کوهی» آشنا میشویم؛ 3 دزد تحتتعقیب که بهدنبال جایی برای گذراندن شب میگردند. دست سرنوشت مغازهٔ «نامیا» را در مقابلشان میگذارد و آنها هم از این فرصت استقبال میکنند؛ بیخبر از آنکه زندگیشان پس از این شب کاملا دگرگون میشود. «نامیا» بهنظر متروک میآید. مجلههای موجود در فروشگاه به چندین دهه قبل تعلق دارند و اگر شمعی برای روشنکردن نبود، 3 دوست مجبور میشدند تمام شب را در تاریکی بگذرانند. آنها بعد از بررسی شکاکانهٔ همهچیز، مشغول شوخی دربارهٔ محصولات بهداشتی و نوشتافزاری که همهجا به چشم میخورد هستند که ناگهان پاکتی وارد مغازه میشود. صاحب این بستهٔ مرموز کسی به اسم «خرگوش ماه» است، اما صرفنظر از اسم عجیب فرستنده چرا باید کسی در نیمهشب نامهای به درون فروشگاهِ نامیا بیندازد؟
سینماگران چینی در سال 2017 یک اقتباس سینمایی از این رمان را روی پردهٔ سینما بردند که با استقبال خوبی روبهرو شد؛ در ژاپن نیز قصهٔ فروشگاه نامیا، الهامبخش اثری سینمایی بود که سال 2012 اکران شد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران