«بگو راوی بخواند» درباره جوانی نابینا به نام عمران است که برای شفا گرفتن به شام هدایت می شود تا حضرت رقیه (س) را ببیند و از دستان گره گشای این دردانه امام حسین (ع) شفای چشمانش را بگیرد، اما وی زمانی به شام می رسد که حضرت رقیه سلام الله علیها از داغ و غصه به شهادت رسیده اند.
عمران از طریق شامیان، از جفاکاری که نسبت به اهل بیت روا شده و واقعه کربلا باخبر می شود و کم کم خود نیز داغدار این سوگ عظیم می گردد. او در می یابد که طبیب سه ساله چشم هایش زیر خاک خفته و او باید سیه پوش این واقعه باشد. در آخر عمران از این که هنوز کور است و چشم هایش شامیان خائن و جفاکار را نمی بیند، راضی است. او اگر چه چشم هایش را بدست نیاورده، اما بصیرتی نو نسبت به امام حسین علیه السلام و واقعه عاشورا و اهل بیت علیهم السلام بدست آورده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران