آیا به زندگی در میان فجایع در ظاهر آزادی بخشی عادت کرده ایم که هر روز بیشتر از پیش، روح بلندپرواز انسانی مان را به بند می کشند؟
آیا هنوز می توانیم بی دغدغه، لب هایمان را به نشانه لبخندی کش دهیم، آن هم زمانی که کودکی معصوم، دستهایش را در برابر دوربین عکاسی بالا می برد؟ ادواردو گالئانو، نویسنده، فیلسوف و ادیبی زاده شده در سرزمین استثمارها و تبعیدها، "دنیای وارونه" ای را به تصویر می کشد که در آن مردگان، آیینه ای در دست، از این سو به آن سو می خرامند؛
دست های آلوده به خون، حکم های حکومتی امضا می کنند و کودکان فقیر، اگر جان خود را به ضرب گلوله ای شلیک شده از ناکجا آباد از دست ندهند، از شدت گرسنگی، کار و یا سرما، تلف می شوند.
اما باز در اوج استیصال پرنده خوشبختی بشریت، گالئانو، مدینه فاضله ای را ترسیم می کند که می توان آن را ساخت؛ اگر یاد بگیریم حق "رویا داشتن" نیز، حقی است که می بایست میان حقوق طبیعی انسانی که سازمان ملل اعلام می کند، قید شود ... .
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران