کتاب گم شدن در انفرادی سه جستار نوشته ریچل اویو، نویسنده نشریه نیویورک تایمز است که با ترجمه آرش رضاپور و علی امیری منتشر شده است. این کتاب به شما کمک میکند بفهمید چیزهایی که در فکرتان است درست نیست.
کتاب گم شدن در انفرادی، به شما میگوید آنچه که همه میپندارند صحیح است، صحیح نیست. جستارهای این کتاب شما را به دنیایی میبرند که در آن تبعیض هنوز وجود دارد و با این حال، باز هم پیدا کردن مرز میان صحیح و غلط مشکل است.
جستار اول درباره بحثهایی است که درباره موضوع مرگ مغزی در آمریکا شکل گرفته است؛ ماجرا از یک اشتباه پزشکی آغاز شد که سبب شد نوجوانی سیاهپوست از دنیا برود. پزشکان و دادگاه معتقدند که بیمار مرگ مغزی مرده است اما خانواده بیمار اعتقاد دارند که او زنده است. این جستار هم ماجرای مادری است که اجازه نمیدهد دستگاهها را از بدن دخترش جدا کنند. زیرا که باور دارد دخترش زنده است. بعد از این ماجرا هم البته علائم حیاتی در وجود او دیده میشود.
جستار دوم درباره دختری به نام هانا است. او ناپدید شده و همه در تکاپو برای پیدا کردن او هستند. بعدا معلوم میشود که او به یک اختلال نادر روانی به نام گسست دچار است. این اختلال سبب میشود تا انسان هویتش را فراموش کند. با اینحال روانپزشکان چندان نتوانستهاند آن را توضیح دهند یا درمانی برایش پیدا کنند.
در جستار سوم داستان آلبرت وودفاکس را میخوانیم. او که به جرم دزدی گرفتار شده است، بر اثر اتفاقاتی به عضویت گروه پلنگ سیاه درمیآید. گروهی با آرمانها و اهداف ضدنژادپرستانه. اما به دلیل سابقه گروه، قاضی حکم به حبس ابد آلبرت و دو نفر دیگری میدهد که همراه با او دستگیر شدهاند. آلبرت وودفاکس 40 سال از زندگیاش را در زندان گذرانده است. اما در این مدت مطالعه کرده، تفکر کرده و اتفاقاتی پیرامونش رخ داده است که سبب شده او به یک ضدنژادپرست واقعی تبدیل شود. او برای سیاهپوستان آمریکا نماد مبارزه و ایستادگی تبدیل شده است. اما با اینحال، همچنان مردم محلهشان او را به چشم دزد نگاه میکنند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران