
محصولات مرتبط
معرفی کتاب آقا چیک چیکی
«آقا چیک چیکی» یکی از کتابهای مجموعه «ماجراهای مردم شهر عجیب» است.
شهر عجیب، شهری است شبیه شهرهای ما. مردمش هم شبیه ما، گاهی مرتکب اشتباهاتی میشوند. در ابتدای کتاب نویسنده به این نکات درباره شهر اشاره میکند تا کودک مخاطب، خودش را به شخصیتهای کتاب نزدیک ببیند.
آقا چیک چیکی عکاس این شهر است.
در این شهر همه کسانی که با هم دعوا میکنند برای پیدا کردن مقصر میروند پیش او. آقای چیک چیکی با دوربینش از آنها عکس میگیرد.
او قدرت دیدن چیزی را در عکسهایش دارد که مقصر را نشان میدهد.
در نتیجه عکاسی او حسابی شلوغ است. یک روز دو مرد بعد از دعوا رفتند عکاسی. عکسشان عجیب بود. آنقدر عجیب که آقای چیک چیکی نمیدانست چه کسی مقصر واقعی است. آن عکس، شروع ماجرای آقا چیک چیکی شد...
آشنایی کودکان با مفهوم قضاوت نکردن در کتاب آقا چیک چیکی
آقا چیک چیکی با کارهایش و عاقبت آن به بچهها یاد میدهد هر وقت که جواب چیزی را نمیدانستند؛ فقط به ندانستن خودشان اقرار کنند.
پشیمانی آقا چیک چکی و ماجراهایی که برایش درست شد نشان میدهد که اگر همان روز اول به ندانستن خودش اعتراف کرده بود؛ کار و کاسبیاش خراب نمیشد.
گاهی کودکان ما از گفتن حقیقت میترسند. آنها مثل آقا چیک چیکی، به این فکر میکنند که نظر دیگران درباره آنها چه تغییری خواهد کرد؟
اگر از کودکی درباره این مسئله برایشان صحبت کنیم؛ در سالهای بعدی خصوصا در نوجوانی که با شدت بیشتری به دنبال تائید شدن از سمت دیگران هستند، برای دیده شدن یا حفظ موقعیتشان دست به هر کاری نمیزنند.
نکته دیگری که در این کتاب به کودکان نشان داده میشود. بحث قضاوت و اشتباه است.
معمولا دعوا و مرافعه ترکیبی است از اشتباه طرفین. اینکه کودکان از سنین پایین یاد بگیرند در هر بحثی، تنها به دنبال مقصر نباشند؛ باعث میشود اشتباهات خودشان هم به چشمشان بیاید و از حالا متوجه باشند که آنها هم مثل مردم شهر عجیب گاهی اشتباه میکنند. باید با شناختن نقصهای خودشان تلاش کنند تا ایراداتی که متوجهشان هست را اصلاح کنند. در نتیجه از حالا با مقوله نقدپذیری مانوس شوند.
این کتاب به قلم افسانه موسوی گرمارودی نوشته شده. تصویرگر آن غزل فتحالهی و ناشر آن انتشارات طلایی است.
به قلم "رقیه پورحنیفه"
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران