کتاب گوژپشت نتردام یکی از آثار ادبی برجستهی جهان است که در سبک رمانتیک نوشته و به قلم توانمند ویکتور هوگو (داستان نویس، شاعر و نمایشنامهنویس برجستهی قرن نوزده (1802-1885) فرانسه و صاحب آثاری چون بینوایان، مردی که میخندد، گوژپشت نتردام و...) به نگارش درآمده است. کتابی بسیار پرطرفدار و جذاب که به محض انتشار، از استقبال بسیار بالایی برخوردار گردید و بلافاصله براساس این رمان یک فیلم سینمایی ساخته شد. هوگو که از حس عاشقانهای برخوردار است و رئالیسمی حیرتانگیز، به این حس نیرو میدهد. در این رمان پارهای از گیراترین و حیرتبارترین صفحههایی را که در عمر خود نگاشته، به ارمغان آورده است. این اثر همواره مایهی هیجان و شیفتگی خوانندگان بسیاری بودهاست.
سرِبی شام زمین گذاشتن بسی رنج آوار است، اما بدتر از آن این است که آدم نداند کجا بخوابد. گرَنگوار چنین وضعی داشت. نه از نان خبری بود نه از مأوا. برای رفع این نیازها به هر سو می شتافت، اما بی نتیجه بود. از دیرباز این حقیقت را دریافته بود که ژوپیتر انسان را به اکراه آفریده و سرنوشت مرد فرزانه به گونه ای است که اصول و عقایدش راه به جایی نمی برند. اما هرگز این گونه درتنگنانمانده بود. صدای معده اش را می شنید و احساس می کرد که سرنوشت به ناحق با اصول و عقایدش سر ناسازگاری دارد.
قهرمان راستین این اثر کلیسای نتردام پاریس است. این بنا، که ساخت آن از 1163 تا 1345 به طول انجامید، از مهم ترین آثار گوتیک در فرانسه است، سبکی که هوگو علاقه خاصی به آن داشت. زمانی که هوگو اقدام به نگارش این اثر کرد شیوه های نوین معماری جایگزین شیوه معماری گوتیک می شد و این کلیسای جامع چنان رو به ویرانی بود که برخی مسئولان شهر قصد تخریب کامل آن را داشتند. اما هوگو، که ستایشگر این بنا بود، با نگارش این اثر ارزش و اعتبار آن را به مردم خاطرنشان ساخت
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران