کتاب شالونادژ (قلب زمین) نوشتهٔ مریم مقانی است و نشر معارف آن را منتشر کرده است. «میتوان برای هر موجودی قلبی تصور کرد؛ برای زمین هم و هرکس قلب زمین را تصرف کند، بر جهان حکومت خواهد کرد…»
سپهر، در چهاردهسالگی یکی از ده شناگر ماهر کشور است. او در اوج موفقیت و در آستانه ورود به مسابقات جهانی شنا، بهخاطر سفر تحقیقاتی والدینش به خارج از کشور، مجبور میشود همراه خواهرش به شهر کوچک و دورافتاده عقیق سفر کند تا مدتی در کنار پدربزرگشان بمانند، اما به محض ورود به شهر، سپهر متوجه میشود زمینِ زیر پایش میلرزد؛ انگار که در حال تپیدن است! هیچکس جز سپهر این تپش را احساس نمیکند و حالا او با بزرگترین چالش زندگانیاش روبهروست: انتخاب میان نجات زندگی خودش و نجات قلب زمین!
رمان یکی از راههای انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سالها نویسندگان در داستانشان بازگو کردهاند.
داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران