کتاب تئوری ترور؛ واکاوی ریشههای تئوریک و عملی مجاهدین خلق نوشتهٔ علی بیافرین است و دفتر نشر معارف آن را منتشر و روانهٔ بازار کرده است. این اثر از مجموعهٔ کتاب فیروزهای دفتر نشر معارف است.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران سرشار از حوادثی است که مرور و تجزیه و تحلیل هر یک از آنها به دفتری مستقل نیازمند است؛ از روند شکلگیری آن گرفته تا پیروزی انقلاب و از آستانهٔ بیست و دوم بهمن سال 1357 تا امروز. بیتردید انقلاب اسلامی بهعنوان رویدادی بزرگ و تأثیرگذار قابل مطالعه است.
این انقلاب بنا بر ماهیت آن و ارزشهای قائم به ذات که برخاسته از اعتقادات اسلامی و رهبری امام خمینی است، در مسیر خود ناخواسته نیروهای غیرخودی را به چالش کشید. طیف این نیروها بهحدی گسترده و متنوع بود که در معادلات مادی شاید امکان بقای انقلاب دور از تصور بهنظر میرسید. تعارضات ریشهای این نیروها با مؤلفههای انقلاب بهگونهای بود که در هر مقطع از جریان رشد انقلاب، بخشی از این طیفها به رودررویی آشکار با آن میپرداختند. این طیفها علیرغم اختلافات ظاهری و صوری در رابطهٔ اهداف مشترک در مقابله با موضوعیت انقلاب، همواره با ائتلافهای آشکار و پنهان رودرروی انقلاب ایستادند.
سازمان مجاهدین خلق که بعدها از جانب مردم و رهبری انقلاب، سازمان منافقین شناخته شد، از جمله جریانهایی است که مطالعه درخصوص آن به دلایل ذکرشده از اهمیت خاصی برخوردار است. این سازمان در طول عمر خود حداقل پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از آفتهای جدی و در راستای شناخت خط اصیل انقلاب از قابلتعمقترین جریانهایی است که با مطالعه و مرور بر مواضع و عملکرد آنها و دریافت وجوه اشتراک در عملکرد آنها و پارهای از احزابی که هنوز خود را با مسیر انقلاب بهظاهر هماهنگ نشان میدهند، میتواند پیچیدگیهای خط نفاق و دشمنان درونی انقلاب را برملا سازد. این چرخش سازمان و انحرافات آن بیشتر از این نظر اهمیت دارد که انقلاب اسلامی کماکان در مسیر رشد خود هرگونه آفت مشابه را محتمل دانسته و برای هر دورهای از آن دشمنانی را با مشروعیتهای فرضی متصور است. جریانشناسی انقلاب اسلامی به ما کمک میکند تا فارغ از ادعاها در پروسهٔ عمل و در اصل تعبد به موضوع رهبری و انقلاب، خطوط نفاق جدید را کشف و برای جلوگیری از بروز وقایع تلخ گذشته و خسارتهای سنگین آن، به احساسهای پاک و بکر هشدار دهد و از بروز هر اتفاق مشابه در روند انقلاب جلوگیری کند. مجموعهٔ حاضر با عنوان تاریخچهٔ سازمان بر این اهداف بنا شده و معتقدیم کمی کنکاش در روند سازمان از یک جریان در ظاهر اعتقادی و مبارز بر علیه استبداد و امپریالیسم تا دگرگونشدن در مؤلفههای سرمایهداری و بعدتر مبتذلترین وجوه اخلاقی، نشان میدهد که خط نفاق از شبیهترین خطوط موازی با انقلاب اسلامی است که در هر دوره و مقطع با پوشش مناسب آمادهٔ رویارویی نهایی با خط رهبری و انقلاب است. کما اینکه سازمان مجاهدین توانستند برای مدت زمان قابلملاحظهای و با استفادهٔ ابزاری از بعضی شخصیتها تا چند قدمی امام نفوذ کرده تا با کسب مشروعیت از ایشان در آخرین سنگر و مرجعیت نفوذ نمایند. این مجموعه به ما این امکان را خواهد داد تا سازمان را از زاویهای تازهتر مورد ارزیابی قرار داده و فارغ از هر ساده انگاری به شناخت مصادیق پنهانی از خط نفاق با فاکتورهای زنده نزدیک شویم.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران