کتاب آن سوی مرگ - (سه خاطره از تجربه مرگ) نشر دفتر نشر معارف
- ناشر : دفتر نشر معارف
- تعداد صفحه : 352
- قطع کتاب : رقعی
- نوع جلد : نرم
- سال چاپ : 1401
- دسته بندی : کتاب
- شابک : 9786004412049
محصولات مرتبط
کتاب "آن سوی مرگ"، اثری خواندنی به قلم جمال صادقی و با همکاری محمدحسین حاجی دهآبادی، در 350 صفحه، نخستینبار در اسفند 1396 توسط دفتر نشر معارف به چاپ رسید.
آن سوی مرگ با استقبال چشمگیر مخاطبان، تاکنون بیش از هشتاد بار تجدید چاپ شده و حدود 160 هزار جلد از آن به فروش رفته است.
"آن سوی مرگ" در قالب سه مصاحبه، گفتگویی میان نویسنده و تجربهگران مرگ موقت را به تصویر میکشد. نثر روان و بیتکلف و موضوع جذاب کتاب، خواننده را به سفری در ورای مرزهای دنیای مادی میبرد و حقایقی بنیادی درباره مرگ و زندگی را مطرح میسازد.
ایدهی نگارش کتاب "آن سوی مرگ" ماحصل سفری معنوی و فلسفی به گوشه و کنار ایران، با هدف یافتن انسان است. این کتاب که در ادامهی رمانهای "نگین بدل"، "آخرین یادگار" و "دوازده ثانیه" به عنوان اثری دیگر از این نویسنده نگاشته شده، خواننده را با تجربیات شگفتانگیز افراد مختلف از دنیای پس از مرگ همراه میکند.
صادقی در ابتدای کتاب به بیان دغدغهی خود در شناخت انسان و رازهای هستی میپردازد. دغدغهای که او و دوستش را به سفری در سراسر ایران میکشاند. در طول این سفر، با افرادی روبرو میشوند که هر یک داستانهای حیرتانگیزی از تجربیات نزدیک به مرگ خود را بازگو میکنند. توصیف این تجربیات، نویسنده را به مطالعه و تحقیق عمیقتر در مورد عالم پس از مرگ وا میدارد و زمینهساز نگارش کتاب "آن سوی مرگ" میشود.
او در این کتاب، ضمن روایت مشاهدات تجربهکنندگان، به دنبال یافتن پاسخ سوالات ذهنی خود و رفع ابهامات موجود در این زمینه همراه با نیتی خیرخواهانه است. "آن سوی مرگ" با رویکردی داستانی و جذاب، خواننده را به تأمل در ماهیت مرگ، چیستی روح و رازهای عالم پس از مرگ دعوت میکند. این کتاب، اثری ارزشمند برای کسانی است که به دنبال درک عمیقتر از معنای زندگی و سرنوشت انسان پس از مرگ هستند.
با پیشرفت حوزهی پزشکی که منجر به تحولات قابل توجهی در زمینه احیای بیماران شده، شاهد افزایش افرادی هستیم که مرگ موقت را تجربه کردهاند و پس از بازگشت به حیات، روایتهای شگفتانگیزی از مشاهدات خود در لحظات مرگ ارائه میدهند. هر چند در سالهای اخیر، با رونق بیان این تجربیات، پذیرش آنها برای مخاطبان آسانتر شده، اما ممکن است با مطالعهی بعضی از روایات کتاب این سوال در ذهن خواننده ایجاد شود که این گفتهها تا چه میزان میتوانند صحت داشته و با حقیقت منطبق باشند! همچنان که برخی از منتقدان نقدهایی از این دست، به کتاب "آن سوی مرگ" وارد میدانند.
صادقی برخلاف اعتقاد قلبی خویش در صحت روایات، در مقام یک محقق صراحتا بیان میدارد که امضایش را زیر هیچکدام از مصاحبهها نمیگذارد زیرا معتقد است نمیتواند به طور قطع مرز گفتههای راویان را بین رویا، توهمات ناشی از دارو و یا مشاهدات واقعی تشخیص دهد. و البته مایل نیست برای کتابی که با نیت تقرب به خدا نگاشته روزی در محضر خداوند شرمنده و معذب باشد. با این وجود، در نهایت تاکید دارد که نگارش روایات را بدون صحتیابی و تحقیق از شاهدان عینی و کتابهای مرجع و روایات، به رشتهی تحریر درنیاورده است.
حجتالاسلام مصطفی امینیخواه، سخنران عالم و برجستهای هستند که به این شبهات به خوبی پاسخ دادهاند. ایشان در سلسله سخنرانیهای خود با عنوان "آن سوی مرگ" که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، به بازخوانی، بررسی و شرح این کتاب در فضایی صمیمی پرداختهاند. حجت الاسلام امینیخواه با تطبیق دقیق مشاهدات سه راوی کتاب با آیات و روایات، آموزههای دین و سیره علما و بزرگان، به غنای این اثر کمک شایان توجهی نمودهاند. به نحوی که یکی از عوامل مهم در پرفروش شدن "آن سوی مرگ" را میتوان سلسله سخنرانیهای ایشان دانست که مخاطبان خود را با اطمینان قلبی بیشتری نسبت به صحت و سقم مطالب کتاب رهنمون و تشویق میکنند.
صادقی در این کتاب، با دغدغهمندی و لحنی صمیمی، به روایت تجربیات پرداخته. این روایتها که گاه با جزئیات شگفتانگیزی همراه هستند، برای خواننده دریچهای نو به سوی رازهای عالم پس از مرگ میگشایند. گرچه لحن غیررسمی و صمیمی نویسنده در نگاه اول ممکن است متناسب با موضوعی به این ظرافت نباشد، اما همین لحن، جریانی سیال، گرم و دلنشین به کتاب میبخشد و مخاطب را به عمق داستان میکشاند. ساختار مصاحبهای کتاب نیز به پویایی و تنوع آن افزوده و خواننده را در سیر و سفری جذاب در میان تجربیات مختلف افراد از دنیای پس از مرگ همراه میکند.
روایت اول کتاب "آن سوی مرگ" داستانی خواندنی و تأملبرانگیز از تجربهی نزدیک به مرگ دختری جوان ارائه میدهد که دریچهای نو به سوی درک ماهیت مرگ و عالم پس از مرگ میگشاید.
در این داستان، راوی پس از یک حادثه ناگوار به کما میرود و در این میان، تجربهای شگفتانگیز از عالمی فراتر از دنیای مادی را از سر میگذراند. او در این سفر معنوی، با مفاهیمی همچون وجود برزخ، ماهیت روح، و حقیقت مرگ آشنا میشود. وجود برزخی در این روایت به عنوان "وجود اثیری" معرفی میشود که در مقایسه با جسم مادی، از وسعت حواس و قدرت ادراک بسیار بالاتری برخوردار است. راوی در این عالم، حسی کاملتر از بودن را تجربه میکند و از قید و بندهای جسم مادی رها میشود.
یکی از نکات قابل توجه در این تجربه، آگاهی راوی از اعمال و رفتار خود در زمان بستری بودن در بیمارستان است. او حتی از افکار و نیات کادر درمانی نیز آگاه میشود. این امر نشاندهنده ارتباط عمیق روح با دنیای مادی، حتی در زمان جدایی از جسم است. در نهایت، راوی پس از این سفر شگفتانگیز و تجربهای عمیق و روحانی به دنیای مادی بازمیگردد و با شفا یافتن از بیماری، زندگی جدیدی را آغاز میکند. تجربیات او در این سفر، نگرشی نو به مرگ و معنای زندگی به او میدهد و او را به درکی عمیقتر از وجود خدا رهنمون میشود.
روایت دوم کتاب "آن سوی مرگ" بازگوکنندهی تجربهی مهندسی متدین و موفق است که خواننده را در قضاوت و پذیرش صحت تجربیاتش آزاد می گذارد.
هدف او از بیان این داستان، به چالش کشیدن ذهن خواننده و وادار کردن او به تفکر عمیقتر در مورد مسائل مربوط به مرگ و آخرت است. مهندس در این داستان از وجود جسمی لطیف به نام "جسم اثیری" سخن می گوید و آن را به گونه ای توصیف میکند که گویی درک انس گرفتن با آن برای انسان در عالم مرگ امری بسیار طبیعی است. او جسم اثیری را از روح مجزا می داند و معتقد است که انسان از سه بخش "جسم مادی"، "جسم اثیری" و "روح" تشکیل شده است.
به گفتهی او، روح در "جسم اثیری" سکنی دارد و هنگام مرگ، "جسم مادی" از روح جدا می شود اما "جسم اثیری" همراه روح باقی می ماند و ظاهری شبیه به انسان زنده دارد. مهندس احساسی را که پس از مرگ نسبت به "جسم مادی" خود داشته، اینگونه بیان می کند: "هیچ علاقه ای به آن نداشتم. از نظر من، آن فقط لاشه ای زشت، بدبو، سنگین و دل بهم زن بود." او در ادامه به قدرت های خارق العادهای که بعد از تجربهی مرگ به دست آورده، مانند "ذهن خوانی" و "القاء" اشاره می کند.
در بخش دیگری از این روایت، مهندس بهشت برزخی را به تصویر میکشد و از ارواحی سخن میگوید که به دلیل ناتوانی در رها کردن "جسم مادی" خود، بر فراز قبرشان ایستاده و نظاره گر نابودی آن هستند. او همچنین از گشت و گذار در شهر با "چشم های روحانی" و خاطرات خود از عالم پیش از تولد و علومی که در آنجا فرا گرفته، صحبت کرده و اطلاعاتی بسیار قابل توجه و جذاب در مورد ساکنان زمین پیش از پیدایش انسان، از جمله اجنه، ارائه می دهد. روایتی که او از شیطان، زندگی و سرنوشت او مطرح میکند، در عین جذابیت پاسخی روشن برای بسیاری از سوالات مبهم در این مورد است. مهندس همچنین نکاتی شنیدنی در مورد عالم فرشتگان، هشدارهای آنها در مورد وسوسه های شیطان و تلاششان برای محافظت از انسان ها در برابر خطرات را بیان می کند. مهندس در بخش پایانی داستان، صحنه هایی از القائات شیطانی و مشاهدهی حقایق در ورای اتفاقات روزمره را به تصویر می کشد.
روایت سوم کتاب "آن سوی مرگ" به روایت تجربهی استاد دانشگاهی میپردازد که در تجربهی مرگ موقتش، در عالم برزخ وارد شده و با حقیقت اعمال خود در دنیا مواجه میشود.
راوی از سرگردانی، غم، وحشت و پشیمانی بیاندازه و تاثیرگذاری که پشت سر گذاشته سخن گفته، برزخ را مکانی عذاب آور برای افراد گناهکار به تصویر میکشد، جایی که افراد با اعمال خود روبرو می شوند و پیامدهای ناگوار آنها را به وضوح مشاهده می کنند. او مواجههای غمانگیز با وکلای کسانی که در دنیا به آنها ظلم کرده بود را تجربه میکند که جز استیصال و درماندگی برایشان پاسخی ندارد.
با وجود تجربهی هولناک او از عذابها و سختیهای برزخ، داستان به تاریکی مطلق ختم نمیشود. در بخشی از تجربهاش به خاطر عمل خیری که به نیت مادر خود انجام داده بود، به بهشت برزخی سفر میکند و زیباییها و نعمتهای آن را مشاهده میکند. روایت سوم "آن سوی مرگ" درسهای آموزندهی بسیاری برای خواننده دارد. این تجربه همچنان که بر اهمیت تقوا، پرهیز از گناه و انجام اعمال نیک تاکید میکند به مخاطب خود یادآوری میکند که در زندگی دنیا، باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد چرا که تمام اعمال در عالم آخرت به حساب میآیند.
برشی از کتاب آن سوی مرگ
"امروزه، افرادی اصرار دارند به دیگران بقبولانند که خداوند کسی را به جهنم نمیبرد. دلیلشان این است که خدا، خیلی مهربان است و راضی به مجازات بندگانش نمیشود. همان گونه که یک پدر، حاضر نخواهد شد فرزندش را به سختی مجازات کند، هر قدر هم که آن فرزند، بد باشد. این حرف و نظایر این حرف نوعی مغلطه است، نوعی سفسطه است. تفسیری شطینت آمیز یا لااقل ساده لوحانه از مهربانی خداست. البته که خداوند بسیار مهربان است بیش از آنچه من و شما تصور کنیم مهربان است. اما نباید فراموش کرد که خداوند به همان اندازه عادل است. عدالت خداوندی ایجاب میکند که افراد بد مجازات شوند. مگر میشود خداوند کسی را که آدم میکشد یا دزدی میکند و یا باعث ریختن آبروی مردم میشود را بدون مجازات رها کند؟ نمیشود. امکان ندارد. مگر اینکه آن اشخاص بدکار، حقیقتاً توبه کنند..."
به قلم "فائزه حیدرپور"
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران