loader-img
loader-img-2
بنر بالا - خرید قسطی
پاتوق کتاب

کتاب ارتداد - (داستان فارسی) نشر سوره مهر

5 / -
like like
like like
برچسب ها :

چرا باید رمان ارتداد را خواند؟ یادداشتی بر کتاب ارتداد، نوشته وحید یامین پور

رمان ارتداد به قلم وحید یامین پور و از انتشارات سوره مهر است که سال 1398 وارد بازار کتاب شد و  در قفسه رمان‌­های انقلاب، جایگاه خوبی برای خودش پیدا کرد. یامین پور در دومین اثر خودش دست به حرکتی بدیع و جذاب زده است و همین مسئله باعث شده تا ارتداد رمانی متفاوت با دیگر رمان‌­های انقلابِ پیش از خودش باشد.

ارتداد (در سه فصل «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت»)، روایت شک است و این شکِ ناشی از شوک، نه تنها گریبان شخصیت‌های داستان را می‌­گیرد بلکه از همان صفحات ابتدایی کتاب، خواننده را هم به شک و تامل می­‌اندازد که آنچه می‌خواند چه نسبتی با واقعیت دارد؟

یامین پور به شکلی آشنازدا، خلاف مسیر تاریخ حرکت کرده و با دست‌کاری تاریخ در سال 57، روایتی خیالی اما قابل تامل به خواننده عرضه می­‌کند. پرداخت ادبی و خیالی او از تاریخ انقلاب باعث می­‌شود هنگام خواندن کتاب، مدام چنین سوالی در ذهن مخاطب تکرار شود: اگر این «خیال» رنگ «واقعیت» به خود گرفته بود، چه می­‌شد و چه سلسله حوادثی به دنبالش پیش می‌­آمد؟

داستان ارتداد نه از سُرور و شکوه صبح بیست و دوم بهمن 57، بلکه از حزن، حبس و سرخوردگی شکست انقلاب شروع می‌شود! روزی که قرار بود درخشان‌­ترین روز در پیشانی تاریخ این سرزمین باشد اما در نهایت به روزی سیاه و شوم تبدیل شد! در روایت وارونه نویسنده از تاریخ، امام خمینی (ره) همان روز به دست رژیم پهلوی کشته شده و جریان سازمان یافته انقلاب به شدیدترین شکل ممکن سرکوب می‌­شود. کشتار بی حساب و کتاب رژیم، در کوچه‌­ها و خیابان­‌ها جوی خون راه می‌اندازد و بیشتر نیروهای مبارز یا کشته شده و یا آواره این خانه و آن خانه می­‌شوند. آفت­‌های این شکست، زندگی زن و شوهر جوان و مبارزی به نام دریا و یونس را هم دست‌خوش تغییراتی کرده و باعث می‌­شود دریا در راستیِ آرمان‌­های انقلاب و تحقق وعده­‌ها دچار تردید شود. به تدریج او به این نتیجه می‌­رسد که نهضت انقلاب نه از طریق دعوت و بیداری توده­‌ها بلکه این‌بار از راه مبارزه مسلحانه باید آغاز شود.

عشق در همه آثار هنری، جاذبه‌­ای است که می­‌تواند مخاطب را تا پایان داستان همراه خود کند. عشق، همان موتور محرّکه‌ای است که به مضمون داستان‌­ها عمق و بُعد می­‌دهد و روایت داستانی را پرکشش و جذاب می­‌کند. ارتداد هم بدون شک، رمانی با درون‌مایه سیاسی و اجتماعی است اما عشق در این میان بهانه‌­ای است برای نمایش مبارزه. عشق در این­جا همچون زندگی، بخشی از مبارزه است نه مانعی در مقابل آن.

«ما می­‌جنگیدیم، تمرد می­‌کردیم، مخفی می­‌شدیم، می­‌دویدیم، از دیوار بالا می‌­رفتیم، شعار می‌­نوشتیم و گاهی لا به لای کوچه­‌های پرتلاطم شهر، حادثه عشق رخ می­‌داد»

اما آنچه ارتداد را خواندنی‌­تر می‌­کند، نثر پرکششی است که می‌­تواند احساسات عمیقی را به خواننده منتقل کند. یامین پور به واسطه بهره‌­گیری از دایره واژگانی گسترده‌­اش، توانسته دیالوگ‌­های ماندگار، جملات نغز و واگویه‌­های ذهنی قابل تاملی از دریچه نگاه یک مبارز انقلابی بسازد. جملات نابی که بدون شک صدای نویسنده لابلایشان شنیده می­‌شود و ارزش بارها خواندن دارد.

با این حال، ارتداد نقاط ضعفی هم دارد که نمی­‌شود بی اعتنا از کنار آن گذشت. ارتداد همان قدر که شروعی طوفانی دارد و در همان صفحات آغازین خود حس کنجکاوی خواننده را تحریک می­‌کند، در پایان‌­بندی دچار ضعف است. پایان کتاب بیشتر از آنکه انقلابی و رهایی‌­بخش باشد، ایرانیزه شده است! برخی از وقایع داستان در نگاه خواننده چندان باورپذیر نیست و شاید بتوان اوج این باورناپذیری را در پایان کتاب دانست. ضعف در پایان داستان بیشتر ناشی از ضعف داستان در شخصیت­‌پردازی و کاستی در نشان دادن ابعاد مختلف شخصیت آدم­‌های داستان است. آدم­‌هایی مانند دریا، حاج احمد و حاج مهدی که خودشان را نه به واسطه کنش­گری در موقعیت‌­های مختلف بلکه اغلب از طریق دیالوگ­‌ها به مخاطب می‌شناسانند. هم‌چنین به نظر می‌­رسد داستان در بخش‌­های زیادی به دلیل واگویه‌­های شخصیت اصلی، فلسفه‌زده و گرفتار اطناب شده‌است.

ارتداد با همه ضعف­ها و کاستی‌­هایش، پنجره جدیدی در ادبیات انقلاب و در ذهن علاقمندان این حوزه ایجاد کرد. وحید یامین پور در نگاهی نو و «ساختارشکنانه»، با به تصویر کشیدن ایرانِ بدون انقلاب اسلامی در فرم داستانی نشان داد چطور لحظه­‌ای شک و تردید بی‌­موقع، می‌­تواند منجر به شکست، سرخوردگی و انحطاط جریانی عظیم و خروشان شود.

 گزیده ای از کتاب ارتداد

«شب پیش، ما شاد بودیم و هیجان‌زده. دریا بلند می‌­خندید. گونه‌­هایش گل انداخته‌بود. ده روز از دوازدهم بهمن، از برگشتن امام، می‌­گذشت. ده شب، هر شب بوی اسپند و عود کوچه‌­ها را معطر می‌­کرد. اما صبح روز بیست و دوم بهمن، همان صبح بارانی، با ابرهایی که بوی حادثه می­‌دادند، بلورهای رویاهای ما تکه­‌تکه شد. همان صبحی که دریا سراسیمه به خانه وارد شد و گفت امام را شبانه از مدرسه رفاه دزدیده‌اند و هرکسی را که آن اطراف بوده با خود برده‌اند... ماجرا برای ما تمام شده‌بود. پیروزی، درست در کوتاه‌­ترین فاصله، از دست‌­های ما سُر خورد و افتاد در چاهی که انتهایش ناپیدا بود!»

به قلم "زهراسادات طباطبایی"

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "ارتداد - (داستان فارسی)" می نویسد
۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک