کتاب اقتصاد سیاسی جهانی- (نظریه و کاربرد)، در سه بخش و 12 فصل تنظیم شده است. مقدمه و نگاهی اجمالی به بحث، دیدگاه های نظری اعم از لیبرالیسم و رئالیسم، نتیجه گیری و توضیحات پایانی بخش های اصلی این کتاب به شمار می آیند. این تحقیق نقش آفرینان عرصه بین المللی و سیاست های آن ها را معرفی می کند و مخاطبان خود را با رویکردهای بانک جهانی، سازمان بین الملل، صندوق بین المللی پول و شرکت های چند ملیتی در حوزه اقتصاد سیاسی جهان آشنا می کند. بحران های بدهی، توسعه بین المللی و جریان سرمایه و کنترل های تحولاتی که این بحران ها در نظام بین المللی ایجاد کرده اند از مضامین این پژوهش اند. کتاب اقتصاد سیاسی جهانی- (نظریه و کاربرد)، یافته های جدیدی را در حوزه جهانی سازی و پیشرفت مطرح، و بازگو می کند که مدیریت و هدایت اقتصاد جهانی به کدام سو کشیده می شود.
کتاب اقتصاد سیاسی جهانی- (نظریه و کاربرد)، چندین مشخصه متمایز دارد. اول آنکه، پیش زمینه بسیار مناسبی برای طرح نظریه های اقتصاد سیاسی بین الملل، بحث درباره موضوعات مطرح این رشته در دیدگاه تاریخی و بررسی تعامل نظریه و عمل فراهم می آورد. بدون چارچوب سازمان دهنده یک نظریه، بحث درباره ی تجارت، سرمایه گذاری خارجی، توسعه و دیگر موضوعات مهم اقتصاد سیاسی بین الملل، چیزی جز تجمیع مجموعه ای از شواهد پراکنده نخواهد بود. دوم آنکه، این کتاب بر سه مبحث اصلی مرتبط با جهانی سازی، روابط شمال ـ شمال و روابط شمال ـ جنوب متمرکز است. سوم آنکه، بر نقش سازمان های اقتصادی بین المللی مانند سازمان جهانی تجارت، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در مدیریت اقتصاد سیاسی جهانی تأکید می کند. همچنین به سازمان های منطقه ای مهم مانند اتحادیه اروپا (EU)، نفتا (NAFTA) و معاهده بازارهای مشترک جنوبی (Mercosur) توجه زیادی دارد. چهارمین تاکید این کتاب، روابط منطقه ای و همچنین جهانی در اقتصاد سیاسی بین الملل است. بخش اعظم بیشتر متون اقتصاد سیاسی بین الملل بر موضوعات جهانی تمرکز کرده و فاقد بحث هایی نظام مند درباره ی روند حرکت به سمت منطقه گرایی هستند. از آنجاییکه این روند بی گمان بر مدیریت اقتصاد سیاسی جهانی تأثیرگذار است، یک فصل کامل از کتاب حاضر به منطقه گرایی و جهانی سازی در تجارت اختصاص یافته است. با تشکیل نفتا (NAFTA)، روابط تجاری و اقتصادی دو بازار بزرگ در دنیای تجارت – یعنی جامعه اروپا و ایالات متحده آمریکا− به طور فزاینده ای تحت کنترل و تمشیت قراردادهای منطقه ای درآمد. کشورهای کمترتوسعه یافته هم در حال تهیه قراردادهای منطقه ای تجاری خود هستند و دو کشور بزرگ آمریکای جنوبی، یعنی برزیل و آرژانتین، به عضویت مرکاسور (Mercosur) درآمده اند. در آسیا، اَپک (APEC) (شامل ژاپن، چین و همچنین ایالات متحده آمریکا) قصد دارد تا سال 2010 یک میدان آزاد و باز برای تجارت و سرمایه گذاری برای کشورهای توسعه یافته و تا سال 2020 برای کشورهای کمتر توسعه یافته ایجاد کند. از آنجایی که منطقه گرایی علاوه بر تجارت، بر حوزه های دیگر نیز اثر می گذارد، لذا در بخش سوم و در فصول مربوط به روابط پولی، سرمایه گذاری خارجی و توسعه بین الملل، به روند منطقه گرایی توجه هایی شده است. کتاب حاضر، اساساً بر رابطه بین منطقه گرایی و جهانی سازی در اقتصاد بین الملل تاکید خاص دارد. پنجمین مبحث این کتاب به مسائل شمال ـ جنوب می پردازد. در این کتاب، به جای بحث درباره ی این موضوعات در بخشی جداگانه، به چند دلیل، مباحث مربوط به شمال ـ شمال و شمال ـ جنوب تا حد ممکن در تلفیق با هم آورده شده اند. سه دیدگاه اصلی نظری، باید برحسب رویکردشان به اقتصاد سیاسی بین الملل ارزیابی شوند که این امر مورد همه کشورها، چه فقیر و ثروتمند، یکسان است. بنابراین فصول سوم تا پنجم درباره رویکرد هر دیدگاه به موضوعات شمال ـ جنوب و همچنین شمال ـ شمال بحث می کند. دیدگاه ساختارگرایان تاریخی (که در فصل پنجم به میان خواهد آمد) تقریباً به طور انحصاری بر طبقات و کشورهای فقیرتر و استثمارشده تمرکز می کند و برای کفایت در تحلیل، لزوماً باید از جنوب هم صحبت کرد. همچنین در بخش سوم، بحث های مربوط به روابط شمال ـ شمال و شمال ـ جنوب یکی می شود، چراکه روند جهانی سازی در تجارت، سرمایه گذاری خارجی و روابط پولی بر همه مناطق جهان اثرگذار بوده است. دو فصل به طور کامل به کشورهای جنوب اختصاص داده شده است. در فصل هفتم که درباره بدهی های خارجی و بحران های مالی است، به موضوعات اثرگذار بر کشورهای کمترتوسعه یافته پرداخته می شود. با این وجود حتی در این فصل هم مباحثی را در مورد اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق مطرح کرده ایم. فصل یازدهم به بحثی تفصیلی درباره ی راهبرد های جایگزین برای بهبود توسعه کشورهای کمترتوسعه یافته اختصاص دارد. ششم آنکه کتاب حاضر موضوع کشورهای نوظهور اروپای شرقی، اتحاد جماهیر شوروی سابق و چین را به خوبی تحت پوشش قرار می دهد. این کشورها در حال گذار از اقتصاد برنامه ریزی متمرکز به اقتصادهای بازارمحور هستند که به طور معمول فرایند مشکلی بوده است. این کشورها به عنوان بخشی از این تغییر، در حال ایجاد پیوندهای اقتصادی نزدیک تر با کشورهای صنعتی پیشرفته هستند و به اعضای فعال تر سازمان های اقتصادی بین المللی تبدیل می شوند. در بخش سوم درباره اقتصادهای با برنامه ریزی متمرکز و البته در حال گذار، همراه با دیگر کشورها بحث می شود. نکته آخر آنکه اگرچه این کتاب لزوماً و تقریباً بر همه ی جنبه های اقتصاد سیاسی بین الملل تمرکز می کند، اما از بحث در مورد روابط بین امنیت بین المللی و موضوعات اقتصادی غفلت نکرده است. حوادث اخیر مانند پایان جنگ سرد و حملات تروریستی به مرکز تجارت جهانی در نیویورک میزان درهم تنیدگی که مسائل امنیتی و اقتصادی می توانند با هم داشته باشند را برجسته کرده است.
خلاصه اینکه، رهبران سیاسی و محققان روابط بین الملل در سال های اخیر، به ویژه از زمان پایان جنگ سرد، به موضوعات اقتصاد بین الملل توجه بیشتری کرده اند. کتاب حاضر بر دیدگاه های نظری مهم و موضوعات عینی در اقتصاد سیاسی بین الملل و تعامل نظریه و عمل تاکید دارد. برای ارزیابی برخی از تغییراتی که در اقتصاد بین الملل در حال وقوع هستند، بر سه موضوع اصلی تمرکز می کنیم: جهانی سازی، روابط شمال ـ شمال و روابط شمال ـ جنوب. فصل دوم با تأکید بر توسعه مؤسسات بعد از جنگ جهانی دوم، نظری گذرا بر توسعه تاریخی اقتصاد سیاسی جهانی دارد. در فصل های سوم تا پنجم، فروض پایه و تحول تاریخی سه دیدگاه نظری مهم در اقتصاد سیاسی بین الملل و رویکرد هر دیدگاه به روابط شمال ـ جنوب و همچنین شمال ـ شمال بررسی می شود. فصول ششم تا یازدهم هم به روابط پولی، بدهی خارجی و بحران های مالی، تجارت جهانی، منطقه گرایی در تجارت، شرکت های چندملیتی و توسعه بین المللی اختصاص داده شده است.
عناوین بخش ها و فصول مختلف کتاب اقتصاد سیاسی جهانی- (نظریه و کاربرد)، عبارتنداز:
بخش اول: مقدمه و نگاهی اجمالی
فصل1. مقدمه
فصل2. مدیریت اقتصاد جهانی پس از جنگ جهانی دوم: چارچوبی نهادی
بخش دوم: دیدگاههای نظری
فصل3. دیدگاه رئالیستی
فصل4. دیدگاه لیبرال
فصل5. دیدگاه ساختارگراهای تاریخی
فصل6. روابط پولی بین الملل
فصل7. بدهی خارجی و بحرانهای مالی
فصل8. روابط تجارت جهانی
فصل9. منطقه گرایی و رژیم تجارت جهانی
فصل10. شرکت های چندملیتی و تولید جهانی
فصل11. توسعه بین المللی
بخش چهارم: توضیحات پایانی
فصل12. روندهای فعلی در اقتصاد سیاسی جهان
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران