کتاب اخلاق ربانی 39 - غرور (سلسله جلسات اخلاق، عرفان، معارف اسلامی آقا مجتبی تهرانی) نشر موسسه فرهنگی پژوهشی مصابیح الهدی
- ناشر : موسسه فرهنگی پژوهشی مصابیح الهدی
- تعداد صفحه : 415
- قطع کتاب : رقعی
- نوع جلد : نرم
- سال چاپ : 1402
- دسته بندی : اخلاق عرفان و تصوف
- شابک : 9786006940939
محصولات مرتبط
غرور از جمله موضوعاتی است که نمی توان کسی را پیدا کرد که با آن درگیر نباشد. اوّل، شیطان قسم خورده است تا آنجایی که می تواند تمامی ابنای بشر را گمراه کند که یکی از بهترین ابزارهای آن غرور است. دوّم، غرور در کنار آن که موضوعی اخلاقی است موضوعی روانی و اجتماعی است که با شخصیّت هر انسان و اجتماعی بودن او ارتباط دارد. سوّم، این مبحث ارتباط شدیدی با عقل انسان دارد. از غرور تعبیر به جهل مرکّب می شود؛ یعنی کسی که به موضوعی جهل دارد، در حالی که فکر می کند، علم داشته و مسیر صحیحی را می پیماید.
در ابتدای مباحث کتاب اخلاق ربانی غرور، استاد گران قدر به تعریف مفهوم غرور می پردازد.
غرور از لحاظ لغوی به معنای فریب خوردن است که مرکّب از دو چیز است: اوّل، اعتقاد به اینکه امری برای انسان نافع و خیر است. دوّم، علاقه مندی و حبّ به آن امر.
رذیلۀ غرور با قوای درونی انسان ارتباط تنگاتنگی دارد و ترکیبی از رذیلۀ عقلانی با رذایل شهوت و غضب به صورت مجزا و با هم است که امام علی(ع) می فرماید: «أَحْمَقُ الْحُمْقِ الِاغْتِرَارُ».
از آنجایی که فردی که مبتلا به غرور شده است، به عیب و خطای خویش جهل دارد. اگر کسی استغفار کند، به معنای آن است که به خطای خود پی برده است؛ بنابراین استغفار از این جهت نقطۀ مقابل غرور است.
موضوع اصلی کتاب اخلاق ربانی غرور، در حقیقت در مورد دو عامل اصلی مغرور کنندۀ انسان و بسط آن دو است.
اوّلین عامل، حیات و زندگی دنیایی است که در آیات و روایات متعدّدی به آن اشاره شده است که تعابیری چون دنیا و حیات دنیا در آیات به صورت تفکیکی و با هم آمده است. در حقیقت هوای نفسانی انسان منشاء فریبندگی دنیاست. دوّمین عامل، شیطان است که در ادامۀ بحث به تفصیل به آن پرداخته شده است.
انسان در رابطه با حیات دنیا به این دلیل فریب می خورد که حبّ به ذات دارد و دنبال جاودانه زیستن و خوب زیستن است. امّا برای رسیدن به این دو هدفش دنبال دنیایی می رود که نمی تواند زندگی خوب و جاودانه ای برای او فراهم کند و او را از این هدفش هم دور می کند. البتّه فریب خوردن انسان قابل قبول نیست؛ چون به دلیل حجّت باطنی عقلی دید که دنیا امکان تامین اهداف او را ندارد و هم به صورت ظاهری مشاهده کرد که دنیا فناپذیر است.
با وجود آن که دنیا دو زبان پند و فریب دارد، انسان به علّت برخی دلایل به زبان فریب دنیا تکیه می کند. آن دلایل عبارتند از: هماهنگی لذّات دنیوی با خواسته های نفسانی انسان و باور نداشتن به لذّات اُخروی.
در ادامه، حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) وارد بحث قیاس های شیطانی می شود که عمده ترین بحث بوده و به صورت متناوب تا انتهای مباحث در مورد آن ها صحبت می شود.
به صورت پایه می توان گفت که که شیطان سه قیاس برای مغرور کردن انسان دارد. دو قیاس آن توسّط ملّاصدرا(ره) بیان شده است. قیاس اوّل، این است که لذّات دنیا نقد و لذّات آخرت نسیه بوده و نقد بهتر از نسیه است. اگرچه قسمت اوّل این قیاس شیطانی، صحیح است که لذّات دنیا نقد و لذّات اُخروی نسیه است، امّا در این کتاب بحث خواهد شد که آیا هر نقدی بهتر از نسیه است یا نه؟
قیاس دوّم، این است که لذّات دنیا یقینی و لذّات آخرت مشکوک است و امر یقینی بهتر از مشکوک است که هر دو قسمت این قیاس باطل است و به تعبیری فساد آن بیشتر از قیاس اوّل است که در بحث انجام شده و مدارکی مبنی بر مشکوک نبودن آخرت و لذّات آن ارائه می شود.
قیاس سوّم که توسّط خود استادمعظّم(ره) مطرح می شود، این است که آخرتی نیست و اگر هم باشد، اهل دنیا برنده هستند. در این قیاس، شیطان به صورت پیچیده تری عمل می کند و شرایط مناسب اهل دنیا و عذاب نشدن آن ها را به عنوان شاهد مثالی برای مقرّب بودن آن ها در درگاه الهی بیان می کند.
پس از بیان این قیاس های کلّی مباحث وارد قیاس های اختصاصی شده و ابتدا قیاس های شیطانی مربوط به مؤمنین به صورت کلّی مطرح شده است؛ یعنی شیطان با این قیاس ها موجب مغرور شدن مؤمنین و فریب خوردن آن ها می شود که عبارتند از: مؤمن و موحّد به جهنّم نمی رود، گناه بندگان در برابر رحمت حقّ هیچ است، رجا به رحمت و مغفرت الهی برای توجیه گناهان. قیاس آخر نیز چند زیرمجموعه از جمله ایجاد غرور نسبت به شیعه و ولایی بودن، ایجاد تبعیض در عبادات و اطاعات و معصیت را به صورت عبادت و طاعت جلوه دادن دارد.
در ادامه برای توضیح قیاس های شیطانی بحثی پیرامون تأثیر غرور روی عقل نظری مطرح می شود که در حقیقت کمک کار شیطان مبنی بر فریب خوردن انسان است. غرور ابتدا موجب تبدیل باور انسان به حق، به شک نسبت به آن می شود. سپس شک به حق به باور نسبت به باطل تبدیل می شود، گام سوّم، باطل تراشی در برابر حق و در نهایت موجب بسط باور باطل در یک حوزه به سایر حوزه ها خواهد شد.
در کنار عقل نظری، غرور روی عقل عملی هم تأثیر می گذارد و موجب از بین بردن حسّ تشخیص نسبت به حُسن و قبح اعمال، برعکس کردن حسّ تشخیص نسبت به حُسن و قبح اعمال، تزلزل در دین و بی دینی، به بازیچه گرفتن دین و در نهایت، مسخره کردن متدیّنین و دین را فریب دانستن می شود که برخی از مغرورین، منافق شده و برخی کافر و مرتد می شوند.
در ادامۀ مباحث به برخی از روش های پیشگیری و درمان غرور اشاره می شود که تأمّل در سرنوشت مغرورین، مبارزه با آرزوهای خام، کسب تقوای عملی و خود را در پناه خدا قرار دادن از آن جمله است.
بخش نهایی بحث در مورد مغرور شدن مؤمنین در چند حوزه است که اوّلین آن ها در حوزۀ عمل است؛ یعنی شیطان مؤمنین را به عملشان مغرور می کند. ممکن است شیطان انسان را به کیفیّت عمل اطاعتی اش مغرور کند، ممکن است موجب مغرور شدن انسان در مورد اصل عمل طاعتی شود، به صورتی که از سایر اعمال غافل شود که شرایط متنوّع و متداولی دارد.
حوزۀ بعدی، مغرور شدن مؤمنین، به علم است که شیطان می تواند افراد را با قیاس هایی به علوم مختلف از جمله کلام و فلسفه، فقه و اصول و اخلاق مغرور کند، به نحوی که از سایر علوم و همچنین هدف غایی علم آموزی غافل کند. در مورد غرور علمی، مباحث بسیار زیبایی مطرح می شود که نشان دهندۀ توجّه اسلام به جزییات ریز، ولی مهمّ است.
حوزۀ سوّم، مربوط به کلام و قلم است که افراد با توجّه به داشتن صلاحیّت علمی و نفسانی به سه دسته تقسیم می شوند که گروهی هر دو را دارند، گروهی هر دو را ندارند و گروهی با وجود داشتن صلاحیّت علمی، از صلاحیّت نفسانی برخوردار نیستند. شیطان برای مغرور کردن هر سه دسته روش های مخصوصی دارد که در مجموع نیّت آن ها را به جای الهی بودن به سمت رضایت مخاطب و هوای نفس سوق می دهد. در ادامۀ این بحث چند نکتۀ زیبا در مورد گفتن و نوشتن بیان می شود که به نظر می رسد، از آن غفلت داریم، اگرچه بسیار ساده و قابل اجرا هستند.
حوزۀ چهارم، مربوط به کسانی می شود که به سیر و سلوک معنوی خود مغرور می شوند. این افراد نیز همان تقسیم بندی سه دسته ای را که در مغرورین به بیان و قلم بود دارند. در مراتب سیر و سلوکی، افراد می توانند به توبه، اجابت دعاهایشان، ستایش های معنوی مردم، شهرت معنوی پیدا کردن، طرفدار داشتن در امور معنوی، روابط نسبی و سببی با افراد مهم و توانایی جسمی و بدنی شان مغرور شوند.
حوزۀ پنجم که به صورت کلّی است و با سایر حوزه ها هم پوشانی دارد، مربوط به مغرورین به وضع موجود است؛ یعنی فردی به حالت فعلی خودش مغرور شده و خیال کند که تا آخر ادامه دارد که شامل موضوعات مادّی حقیقی و اعتباری شخصی، موضوعات معنوی شخصی و موضوعات اجتماعی مادّی و معنوی می شود.
حوزۀ ششم هم مربوط به مغرور شدن نسبت به سخن یا عمل دیگران است.
در ادامه، راه هایی که در اواسط بحث برای درمان و پیشگیری غرور به آن ها اشاره شد، در جلسۀ آخر به فطانت که فضیلتی ضدّ غرور است پرداخته می شود و در کنار معنای آن چهار معرفتی که مقدمۀ آن است بیان می شود. انسان با کسب معرفت نسبت به خدا، معاد و آخرت، حیات دنیا و شیطان می تواند مانع مغرور شدن اش بشود. همچنین توصیه هایی مبنی بر کاهش غفلت انسان در آخر بحث مطرح می شود.
در پایان و با مطالعۀ این کتاب در تمامی مباحث اخلاقی به استمداد از پروردگار به عنوان بهترین راه غلبه اشاره می شود، امّا با مجموعۀ کاملی از مباحثی مواجه می شویم که می تواند ما را در شناسایی روش های مغرور شدن و تدبّر در آن ها راهنمایی کند تا در دنیا، بیچاره و در آخرت زیانکار نشویم که امام صادق(ع) فرمودند: «الْمَغْرُورُ فِی الدُّنْیَا مِسْکݠݠݠِینٌ وَ فِی الْآخِرَةِ مَغْبُونٌ…»
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران