کتاب سبزترین نذر داستان رزق است. رزقی که همه ما نیمههای شعبان دنبالش هستیم. حالا دوتا نوجوان زلال دستمان را می گیرند و می برند وسط چراغانی های شهر. آقای نوید ظریف کریمی، با سبزترین نذر، پا به دنیای خالص بچه ها گذاشتهاست. جایی که حتی امام زمان را هم میشود از پنجره قشنگتری صدا زد.
امیرمهدی پسر کلاس اولی مهربانی است که دلش میخواهد روز ولادت امام زمان کاری بکند. کتاب سبزترین نذر داستان این علاقه است. علاقه ای که از دل پاک امیرمهدی سرچشمه میگیرد و در کل صفحات کتاب جا باز میکند. نیمه شعبان است و امیرمهدی دنبال کاری توی مسجد میگردد تا بتواند برای امام زمانش انجام بدهد.
اما هرچه دور جعبه های میوه و محراب نماز میچرخد کاری از پیش نمیبرد. یک اتفاق، داستان کتاب را تغییر میدهد. یک دوستی زلال که امیرمهدی را با محمد پیوند میزند. و نویسنده از خلال همین دوستی مفاهیم خوبی مثل یاری کردن، مشورت گرفتن و ایده دادن را به ما نشان میدهد. هم چنین تصویرگری خوش آب و رنگ خانم نیره مهری فضای داستان را گرم تر میکند و 28 صفحه تمام رنگی چشمان ما را مینوازد.
کتاب سبزترین نذر که به همت انتشارات جمکران روانه خانه ها میشود، مناسب نوجوان است اما مهر زلالی که این بچه ها به امامشان دارند بزرگترها را هم با کتاب گره می زند. طوریکه اصلا متوجه تعداد صفحه نمی شویم. جملات روان و دلنشین نویسنده، تا آخر ما را همراه امیرمهدی و محمد و رویاهای شیرین نیمه شعبانشان نگه می دارد.
بهترین راه گفتگو با نوجوان امروز درآمدن از راه دوستی است. «سبزترین نذر» وقتی از آرزوی امیرعلی برای مکبر شدن و حتی غبطه خوردنش به مکبر مسجد می گوید، راه خوبی را برای همراهی با نوجوان هموار می کند. این راه وقتی هموارتر می شود که دوستی امیرمهدی و محمد شکل می گیرد و حالا یک دغدغه مشترک کتاب را پیش می برد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران