بی نام پدر داستان زندگی یکی از بدنام ترین و فاسدترین تیمسارهای رژیم شاهنشاهی است. کسی که عامل مستقیم انگلیس، موسس انجمن بهایی، عامل سرکوب کردها و قاچاق مواد مخدر در سراسر ایران است. یکی از شخصیت های کتاب او را «یک اژدها» می داند و شخصیتی دیگر او را فاسق و کافر معرفی می کند.
داستان رمان "بی نام پدر" در دو برهه زمانی و در سه خط داستانی در هم تنیده روایت می شود. در ابتدا، داستان تیمسار که برای سرکوبی غائله کردها به کردستان فرستاده شده و ماجرای ازدواجش با دختری کرد روایت می شود در ادامه داستان ماجرای فرزندش که از وجود تیمسار بی خبر است روایت می شود و این روایت ها در نقطه ای طلایی به هم می رسند و مخاطب را شگفت زده می کنند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران