جستار چیست؟
جستارها بهعنوان یکی از محبوبترین گونههای ادبی نقش بسیار زیادی در بالا بردن سطح مطالعه جمعی دارند چرا که بسیاری از افراد به مطالعه و یادگیری علاقهمند هستند اما توان و حوصله خواندن متون علمی، انتقادی، فلسفی و ... سنگین و طولانی را ندارند. جستارها به چنین افرادی کمک میکنند که با مطالعه آشتی و علایق خود را پیدا کنند. علاوهبراین، آنها اساسا حاوی اطلاعات تاریخی، هنری، فرهنگی، علمی و ادبی بسیار مهمی هستند و در طول تاریخ، نویسندگان بسیار شاخصی دست به آفرینش چنین نوشتارهایی زدهاند. در ادامه این مطلب میخواهیم نگاهی عمقی به مبحث جستار نویسی داشتهباشیم و از ابتدا شرح دهیم که جستار چیست و چه تاریخچهای را پشتسر گذاشته است. با ما همراه باشید.
تاریخچه جستار نویسی
درباره تاریخچه جستار نویسی ساعتها میتوان صحبت کرد. اگر کمی در منابع مختلف در ارتباط با این شاخه ادبی جستجو کنید، با نام جستارنویسان بزرگی چون دیوید فاستر و میشل مونتی بر میخورید. اما جستار نویسی از کجا آغاز شد و بشر از چه زمانی فهمید که میتواند در این گونه ادبی خود را بیازماید؟
در پاسخ به این سوال مهم میتوان گفت که در اواخر قرن 16 میلادی و اوایل قرن 17، مجموعههای متعددی تحت عنوان Essay منتشر شد که از جمله آنها میتوان آثار مونتنی و فرانسیس بیکن را نام برد. اما Essay چه بود؟ مجموعه 3 جلدی که توسط مونتنی با عنوان Essays منتشر شد، در حقیقت شامل 107 نوشته نسبتا کوتاه بود که در سال 1580 انتشار یافت و در میان نوشتههای آن، عناوینی مثل «درباره دروغگویان»، «درباره دوستی»، «درباره ترس» و ... دیده میشد.
به کلیدواژه «درباره» دقت کنید! اگر به سراغ جستارهای قدیمی و حتی جدید بروید، میبینید اکثر آنها به شکل رسمی و اصولی «درباره» چیزی نوشته شدهاند و ماهیتی مقالهگونه دارند؛ اما نه آنقدر علمی و خشک.
فرانسیس بیکن هم چند مجموعه با عنوان Essays منتشر کرده که در آن نوشتههای کوتاهی در باب عشق، زیبایی، سفر و ... آورده است. اما اگر به شکل موشکافانهتر به این مسئله نگاه کنید، نمیتوانید با قاطعیت بگویید که اولین جستار در تاریخ ادب جهان به این نویسندگان تعلق دارد. چرا که اینها مواردی هستند که به شکل صریح توسط نویسنده، Essays خوانده شدهاند.
در حقیقت اگر کمی به عقبتر بروید، میتوانید در فرهنگ یونان، روم و حتی ایران هم نوشتههایی قدیمی را در این گونه ادبی ببینید. برای مثال بسیاری از ادیبان، رسائل خواجه عبدالله انصاری را از این نوع نوشتهها میدانند، بدون این که خود خواجه عبدالله هنگام نوشتن از گونهای ادبی به نام Essays یا جستار آگاهی داشتهباشد.
تاریخچه و سیر تحول جستار نویسی در ایران
حال که با تاریخچه جستار نویسی در غرب آشنا شدید، وقت آن رسیده کمی درباره شکلگیری روند این گونه ادبی در ادبیات ایران بدانید. یکی از بهترین و محبوبترین جستارنویسان ایران، شاهرخ مسکوب است که هم خاطراتش و هم متنهایی که در رابطه با شاهنامه مینوشت را به این قالب ادبی در میآورد. محمد قائد نیز یکی دیگر از جستارنویسان معروف ایرانی است که در دفترچه خاطرات و فراموشیاش، جستارهایی درباره سانسور، احمد شاملو، نوستالژی و ... نوشته است. البته خودش به این نوشتههایش «مقاله» میگوید، اما در بخشهای بعدی که در مورد تفاوتهای جستار و مقاله صحبت کردیم، متوجه میشوید که چرا نوشتههای محمد قائد به جستار نزدیکتر است تا مقاله.
داریوش شایگان نیز یکی از اولین جستارنویسان و اولین روشنفکران ایرانی است که این قالب ادبی جذاب را برای نوشتههای خود انتخاب کرد. از سوی دیگر، واقعنگاریها و سفرنامههای نویسندگانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی و مرتضی مطهری را میتوان بخشی از تاریخچه جستار نویسی در ایران دانست. احمد شاملو نیز جستارهای درخشانی را در سرمقالههای خود به چاپ رسانده است. در سالهای اخیر نیز مجلات بسیار حرفهای و قابل احترامی مانند ناداستان، داستان همشهری و ترجمان، اقدام به جمعآوری و چاپ جستارها کرده و در این مسیر مخاطبان زیادی را به جمع خوانندگان این گونه نوشتهها اضافه کردهاند.
اگرچه این گونه نوشتاری قدمت زیادی دارد، اما سده اخیر را میتوان درخشانترین دوران جستار نویسی در ایران دانست. چه بسیار نویسندگانی که در این مسیر، آثاری خواندنی به چاپ رسانیدند و چه بسیار مترجمانی که جستارهای تحسینشده در ادبیات اروپا و امریکا را به زبان فارسی ترجمه کردند.
تفاوت داستان و مقاله با جستار چیست؟
اما تفاوت جستار با داستان و مقاله چیست؟ بر اساس چه معیارهایی میتوان برخی نوشتهها را جستار خواند و برخی دیگر را در قالب داستان یا مقاله دستهبندی کرد؟
در پاسخ به این پرسش بنیادی، ابتدا باید بدانید که جستار چیست؟ جستار متنی است که اساسا با مقاله، رساله، جزوه و داستان تفاوت دارد و در کنار این تفاوت، ویژگیهای مشترکی نیز دارد که باعث میشود بسیاری از افراد نتوانند این گونههای ادبی را از یکدیگر تمیز دهند. جستار را میتوان نتیجه متنی از مشاهده موضوعی توسط نویسنده دانست و البته لزوما این نتیجه، محرک و انگیزه اصلی نویسنده برای نوشتن جستار نمیشود! بسیاری از اوقات نویسنده مینویسد تا تجربه کند، تا بتواند خرده تفکراتش را روی کاغذ بیاورد و ایدههایش را به مخاطب خود برساند. در واقع تنها تفاوت نویسنده جستار با خواننده جستار این است که نویسنده ترجیح داده که دست به قلم شود و اثری را خلق کند. نویسنده جستار در دنیای نوشتههای خود آزاد است که هر طور که میخواهد فکر کند و نظرش را در مورد موضوعی روی کاغذ بیاورد، بدون این که بخواهد از همان ابتدا دنبال منبع و رفرنسی برای نوشتههایش باشد. ایدههای نویسنده جستار میتواند موضوعات ساده و روزمره باشد و نیازی نیست حتما تاثیر علمی شگفتانگیزی روی بشریت بگذارد. فرق جستار با مقاله و داستان درست در همین ویژگیها است. نویسنده جستارنویس میتواند قصهای تخیلی بگوید، احساساتش را بیان کند و یا تحلیلی منطقی از یک پیشآمد داشتهباشد.
ساختار جستار چیست؟
جستار هم مانند هر گونه ادبی دیگری ساختار مخصوص به خود را دارد و در حقیقت نمیتوان هر متنی را جستار دانست. بسیاری از افراد بهدلیل منعطف بودن این گونه ادبی، هر نوشتهای را به آن میچسبانند و خود را جستارنویس میدانند. این در حالی است که برای نوشتن جستار هم باید اصولی را رعایت کرد.
جستارها از سه بخش مقدمه، بدنه و نتیجهگیری ساخته شدهاند. در ادامه ویژگیهای هر یک از این بخشها را اجمالا معرفی میکنیم.
مقدمه جستار چیست؟
هدف از مقدمهنویسی در جستارها، مشخص کردن موضوع جستار برای مخاطب است تا بتواند زمینهای کلی از موضوع را متوجه شود و با متن ارتباط برقرار کند. در هر مقدمهای باید حداقل یک جمله کلیدی، اساسی و مهم وجود داشتهباشد که کلیت جستار را شرح دهد. در حقیقت مخاطب با خواندن مقدمه قرار است به دنبال چیستی و ماهیت جستار و هدف از طرح مسئله اصلی را متوجه شود و در ادامه بداند نویسنده قرار است با چه روش و شیوهای با این سوال برخورد کند.
مقدمه جستارها دارای دو بخش اصلی هستند. یکی از این بخشها از مطالب کلی درباره موضوع اصلی آغاز میشود و به تدریج به مطالب و اطلاعات جزئیتر میرسد. بخش دیگر هم شامل هسته اصلی جستار است و در حقیقت اطلاعات همان جمله کلیدی را مطرح میکند. مهمترین بخش مقدمه، بخش دوم است که نویسنده باید تمام توانش را برای نگه داشتن مخاطب تا پایان جستار بگذارد. واضح است که هدف از نوشتن یک مقدمه خوب، ترغیب کردن خواننده به ادامه دادن مطلب است و آن چه که در ساختار محتوایی مقدمه اهمیت دارد، همین برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب است. مقدمه به مثابه دریچه ورودی جستار عمل میکند و باید بتواند خواننده را تا پایان جستار، با متن همراه کند. نویسندهها اصولا در مقدمه از یک بیت شعر جذاب، یک متن خاطرهانگیز، ضربالمثل، حکایت، داستان و هر چیز دلنشین دیگری استفاده میکنند تا مخاطب با متن، همذاتپنداری کند.
بدنه جستار
بخش مرکزی جستار را بدنه جستار میگویند. در حقیقت بدنه مهمترین و اصلیترین بخش متن است و نویسنده سعی میکند با رویکرد قیاسی، استقرایی و یا هر دو آنها شروع به توسعه موضوع اصلی کند. اما هر کدام از این رویکردها چه تفاوتی دارند؟
در نوشتن متن با رویکرد روش استقرایی، نویسنده یک هسته کوچکتر از تز اصلی متن را با نگاه منحصربهفردش بزرگتر میکند. در رویکرد قیاسی روش نویسنده کاملا متفاوت و از کل به جز میرسد. روند شکلگیری متن با رویکرد ترکیبی، از نام آن مشخص است. نویسنده در این روش تلاش میکند به شکل ماهرانهای بین دو رویکرد استقرایی و قیاسی حرکت کرده و مخاطب را از زاویه دیدهای مختلف با متن آشنا کند
بدنه جستار از پاراگرافهای مختلف تشکیل شده است که اصولا هر پاراگراف باید جنبهای از موضوع را تحت بررسی قرار داده و در عینحال با پاراگراف بعدی پیوند محتوایی داشتهباشد. تعداد این پاراگرافها نیز بسته به پتانسیل موضوع، توان نویسنده و مقدار عمق و بینش او میتواند متفاوت باشد. هر چند که نویسنده میتواند بدون محدودیت خاصی هر چقدر که میخواهد بنویسد، اما از آنجایی که جستارها متنهایی کوتاه هستند، بهتر است از زیادهگویی پرهیز شود تا خواننده بتواند به راحتی تا انتهای متن همراه نویسنده باشد.
نتیجهگیری جستار
جستارها برای پایان یافتن نیاز به نتیجهگیری دارند. نویسنده در بخش نتیجه جستار اساسا به جمعبندی نکتههای اصلی پرداخته و به مباحث مطرح شده نگاهی کلی میاندازد. در این بخش باید تز اصلی جستار مجددا مطرح شود تا ضمن فهماندن اهمیت آن به مخاطب، هدف از کلیت روندی که طی شد را مشخص کند. بخش نتیجهگیری در حقیقت حسن ختام جستار است و نویسنده میتواند با طرح پرسشی جدید، ذهن مخاطب را برای متنهای بعدی آماده کند.
انواع جستار چیست؟
جستار نویسی بهعنوان یک گونه ادبی پرکاربرد و مهم انواع مختلفی دارد که نویسندگان با اتکا به آنها مقاصدشان از نوشتن یک متن جستاری را مشخص میکنند. در ادامه هر یک از آنها را اجمالا توضیح میدهیم.
جستار روایی (narrative essay)
جستارهای روایی اصولا برای مخاطبان جذابیتهای زیادی دارند چرا که اساس این نوع جستار یک موتیو یا تم مرکزی دارد که قرار است نویسنده تمام روایت خودش را حول محور آن شکل دهد و پیش ببرد. در جستار روایی همچون داستان شخصیت، اتفاق، فراز و فرود و دیالوگ وجود دارد اما شکل ساختاری آن با داستان کوتاه متفاوت است.
داستانها اصولا حول محور یک موتیو خاص پیش نمیروند و همه چیز برای آنها از پیش تعیین نشده است. این در حالی است که جستارهای روایی بر محوریت یک نقطه مرکزی شکل میگیرند. علاوهبراین، در داستانها پس از این که گره ماجرا گشوده شد، مخاطب رها میشود ولی در جستار، مخاطب اصلا قرار نیست دنبال تعلیق یا گرهای خاص باشد و با پایان یافتن جستار، همه چیز برایش واضح میشود.
جستار متعین یا تعریفی (definition essay)
یکی از انواع پرکاربرد جستار، جستار تعریفی است که در آن نویسنده در اصل معنای یک عبارت یا اصطلاح را به مخاطبان توضیح میدهد. این مفاهیم میتواند مانند عشق، غم، شادی و ... انتزاعی بوده و یا مانند کتاب، درخت و ... عینی باشد. نویسنده این نوع جستارها سه بخش را در مطلب خود منعکس میکند:
- بیان عبارت یا اصطلاحی که قرار است تعریف شود.
- ارائه اطلاعاتی صریح و روشن در مورد عبارت مذکور و تعریفات نویسنده
- ذکر حقایق، استدلال، مثال، داستان، حکایت و هر چیز دیگری که بتواند مفهوم را به شکل بهتری به مخاطب برساند.
جستار توصیفی (discriptive essay)
در جستارهای توصیفی همانطور که از نامش پیدا است؛ قرار است موضوعی مانند تجربهای شخصی، موقعیتی خاص، مکانی معین و یا هر چیز دیگری توسط نویسنده وصف شود. تفاوت جستارهای توصیفی با جستارهای تعریفی در این است که جستارهای توصیفی تماما موضوعات را به شکل عینی و ملموس با حواس پنجگانه وصف میکنند و این در حالی است که در جستارهای تعریفی ممکن است موضوعی انتزاعی مورد توجه نویسنده قرار بگیرد. خواننده با مطالعه جستارهای توصیفی در حقیقت به دنبال وصف موضوعی از دیدگاه و بینش نویسنده است و میخواهد ابهاماتی برایش روشن شود.
جستار انتقادی (critical essay)
جستار انتقادی این روزها میان نویسندگان محبوبیت ویژهای پیدا کرده است. در این جستارها، نویسنده میخواهد مطلبی را با نگاه خودش که میتواند علمی یا احساسی باشد، ارزیابی، تحلیل و بررسی کند. نویسنده جستارهای انتقادی معمولا با ذکر شاهد مثالهای منطقی و بیان استدلالهای قابل پذیرش، سعی میکند نکات و ایدههای موجود در مطلب را تحلیل کرده و با یک نگاه انتقادی زاویه دید مخاطب را تغییر دهد.
جستار توضیحی (expository essay)
جستار توضیحی نوعی دیگر از این گونه ادبی است که نویسنده در آن به شکل جامع و کامل به بررسی و ارزیابی یک ایده، موضوع و یا حتی استدلالی خاص برای اثبات آن ایده میپردازد و هدفش تفهیم عمیق و آسان آن به مخاطب است. برای مثال نویسندهای که میخواهد یک تئوری علمی یا فلسفی را برای مخاطبش تبیین کند، از جستار توضیحی بهره میگیرد. به این صورت که با شیوههایی مانند تصویرسازی، تحیلی و تفسیر آن ایده فلسفی را برای مخاطب راحتفهمتر کرده و دریچهای جدید رو به او میگشاید.
جستار تحلیلی (analytical essay)
هدف نویسنده از نوشتن جستارهای تحلیلی در حقیقت توضیح کامل، جامع و جزء به جزء یک موضوع یا مفهوم برای درک بیشتر و آسان مخاطب است. اما تفاوت آن با جستارهای توضیحی چیست؟ در جستارهای توضیحی نویسنده تلاش میکند یک موضوعی واحد را با توضیحات بیشتر، به کمک تصویرسازی و تفسیر به مخاطب بفهماند اما در جستارهای تحلیلی نویسنده اجزای مختلف یک موضوع را موشکافانه بررسی میکند تا بتواند کلیت یک مفهوم را برای مخاطب قابلفهمتر کند.
جستارهای علت و معلولی (cauase and effect essay)
در آغاز این نوع جستارها، نویسنده دلایل و علل یک پیشآمد را مورد بررسی قرار میدهد و در وهله بعدی به سراغ نتایج یا همان معلولهای آن علت میرود. این سیر تدریجی به مخاطب اجازه تحلیل شخصی میدهد و به نوعی خواننده میتواند خود را در روند رسیدن به نتیجه دخیل کند. آنها هم میتوانند به شکل مستقل نوشته شوند و هم میتوانند در حد چند پاراگراف از جستارهای دیگر را اشغال کنند. اصولا دانشجویان و اساتید دانشگاهی از این نوعی جستارها برای سازماندهی مطالب و نظراتشان بهره میبرند.
جستار جدلی (argumentative essay)
هدف نویسنده از نوشتن جستارهای جدلی بیان برهانهایی از هر دو سوی دیدگاه نسبت به یک مسئلهای است که بین دو یا چند طیف ایجاد مناقشه کرده است. به بیان سادهتر، نویسنده میخواهد با نوشتن جستار جدلی نظریات دو طرف یک مسئله مناقشهبرانگیز را در مقابل یکدیگر قرار دهد. حال ممکن است نویسنده نگاهی بیطرف به ماجرا داشتهباشد و هر دو دیدگاه را متعادل بنویسد و یا بالعکس، نظریاتش طرف یک دیدگاه را بگیرد. این مسئله به عقیده نویسنده بستگی دارد و کسی نمیتواند او را در این باره شماتت کند. نویسنده برای نوشتن جستار توضیحی نیاز به تحقیق بسیار زیادی دارد چرا که یا قرار است با استدلالهای محکم یک برهان را ثابت کند و اگر چنین نباشد هم قرار است تمامی براهین هر دو دیدگاه را بیان کند. منطقا در چنین نوشتاری اصطلاحا نباید مو لای درز استدلالهای نویسنده برود!
جستار قیاس و تقابل (compare / contrast essay)
نویسنده در جستارهای قیاسی و تقابلی، زمانی که «قیاس» را به کار میبرد، در حقیقت قصد دارد عناصر مشابه با عنصر اصلی را بررسی کند. در مقابل زمانی که قصد استفاده از «تقابل» را دارد، میخواهد عناصر متفاوت را مورد بررسی جزئی قرار دهد. با این تعریف، تکلیف جستارهای قیاس و تقابل مشخص است. نویسنده با نوشتن چنین جستارهایی میخواهد دو موضوع را از راه قیاس، تقابل یا هر دو آنها تفسیر و بررسی کند. در حقیقت جستار نویس ابتدا دو یا چند موضوع که با یکدیگر ارتباط محتوایی و معنادار دارند را انتخاب میکند و سپس به بررسی و تحلیل عناصر مشابه و متفاوت آنها مینشیند. شاید تصور کنید نوشتن چنین جستاری ساده و بیفایده است، اما اشتباه نکنید! نویسنده جستارهای قیاس و تقابل، سراغ بدیهیات نمیرود و قرار است به مخاطب از دریچهای متفاوت و غافلگیرکننده موضوعات را نشان دهد.
جستار تبیینی (explicatory essay)
جستارهای تبیینی از دسته جستارهای تخصصی به شمار میروند. در این نوع جستارها نویسنده برای توضیح، تفسیر و یا تحلیل متنی ادبی مانند داستان، شعر، نمایشنامه، رمان و یا هر اثر ادبی دیگری دست به نوشتن مطلبی میبرد. در حقیقیت جستار نویس هنگام نوشتن جستارهای تبیینی عموما قرار است ابیات یا جملاتی از یک اثر ادبی را بهطور کامل بر اساس فرضیهای مشخص بررسی کند.
منظور از فرضیه چیست؟ مثلا نویسنده بر اساس یک یا چند بیت فرضیهای درباره ویژگیهای ظاهری رستم مطرح میکند و در طول جستار تبیینی خود سعی در تحلیل و بررسی این موضوع دارد. نتیجهگیری حائز اهمیت بسیار زیادی در این شکل از جستارها است. همچنین نویسنده برای ادعاهای خود باید منابع تاییدشدهای را ارائه دهد.
جستار فرایندی (process essay)
جستار فرایندی نوعی از نوشتار است که در آن نویسنده قصد دارد کار یا مهارتی را به مخاطب آموزش دهد. این کار یا مهارت میتواند یک تکنیک ریاضی، یک دستور پخت غذا و یا یک مهارت فنی باشد. در این شکل از جستارها نویسنده تلاش میکند مخاطب را برای رسیدن به هدفی خاص از کاری معین راهنمایی کند و او را تا انتهای مسیر برساند. از این رو این جستارها همیشه مخاطبان خود را دارند و از رونق نمیافتند.
جستار اقناعی (persuasive essay)
هدف از نوشتن این نوع جستار، از نامش هم پیدا است. نویسنده با نوشتن جستارهای اقناعی به دنبال قانع کردن مخاطب با حقایق و استدلالهای منطقی است تا او بتواند دیدگاه و ایدهای را بپذیرد یا یک کنشی خاص را انجام دهد. نویسندگان این نوع جستارها برای نگارش ابتدا حول محور موضوعی که میخواند صحبت کنند، کاملا تحقیق کرده و در این مسیر تمام تلاششان را در جهت آگاهی از همه جوانب امر صرف میکنند. نویسندههای جستارهای اقناعی به تدریج در مییابند برای این که بتوانند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند، باید به مسئله مورد نظر با دو دیدگاه مخالف و موافق نگاه کنند تا تفاوتهای هر دو رویکرد را متوجه شوند و مخاطب را نسبت به درستی یکی و نادرستی دیگری قانع کنند.
کلام پایانی
هر چند جستار نویسی نه فقط در ایران، که در جهان قدمتی دیرینه دارد، اما سالهای اخیر را میتوان نقطه اوج جستار نویسی دانست. در این سالها نویسندگان زیادی آگاهانه اقدام به نوشتن جستار کرده و خود را جستارنویس میدانند و این در حالی است که پیش از این اصلا قالبی تحت عنوان جستار تعریف نشده بود. در حقیقت امروزه با تعاریف فعلی میتوانیم بسیاری از نوشتههای قدیمی را در این قالب بگنجانیم، بدون آن که نویسندگان آن مطالب بدانند در لحظه نگارش، در حال خلق چه اثری هستند.
منابع
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران