قیام 15 خرداد، زمینهساز انقلاب اسلامی
قیام 15 خرداد، نقطه عطف مسیری بود که در نهایت به انقلاب اسلامی منجر شد. این قیام بهخودیخود و به یکباره شکل نگرفت و در طی ماهها قبل از آن زمینههایی موجب ایجاد آن شد. قیام خونین 15 خرداد و مبارزات مردمی آن سالها را باید در برگهای تاریخ جست. اتفاقات بسیار زیادی خشم و خروش مردم را به همراه داشت و نتیجه آن، قیام مردم و کشتار وسیع حکومت در 15 خرداد 1342 بود. کشتاری که بذر خشم مردم را بارورتر کرد و ثمره آن 15 سال بعد در انقلاب اسلامی خود را نشان داد. در ادامه این مطلب میخواهیم کتاب تاریخ قیام 15 خرداد را ورق بزنیم. با ما همراه باشید.
زمینههای قیام خونین 15 خرداد
قیام 15 خرداد به یکباره شکل نگرفت و زمینههای بسیار زیادی در شروع آن که منجر به انقلاب اسلامی شد، موثر بودند. این زمینهها عبارتاند از:
تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
اولین زمینه شروع قیام 15 خرداد، تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که از مفاد آن میتوان به حق رای قانونی زنان و حذف شدن قید سوگند به قرآن در مراسم تحلیف اشاره کرد. امام خمینی و مراجع عظام تقلید از مخالفان سرسخت این لایحه بودند و طی سخنرانیها و تلگرافهایی به محمدرضاشاه و اسدالله علم، اعتراض شدیدالحن خود را اعلام کردند. امام خمینی در طی سخنرانیهای خود اذعان داشت که این قانون میتواند خطر نفوذ فرقه بهاییت در ارکان دولت را به همراه داشته.باشد. در نهایت هم با وجود فشارهای بسیار زیاد روحانیان، هیئت دولت در 7 آذر 1342 مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را از دستور کار خارج کرد.
انقلاب سفید
انقلاب سفید دیگر زمینه شروع قیام خونین 15 خرداد بود. طرح اصول شش گانه و انقلاب سفید از بحث برانگیزترین و جنجالیترین طرحهایی بود که توسط محمدرضا پهلوی در سال 1341 شمسی مطرح و در مجلس به رفراندوم گذاشته شد. انقلاب سفید در رفراندوم مذکور در تاریخ 6 بهمن 1341 با رای قاطع پیروز شد، اما امام خمینی، روحانیون و احزاب شدیدا به مخالفت با آن برخاستند.
از جمله مفاد این اصول شش گانه میتوان الغای رژیم ارباب رعیتی با تصویب اصلاحات ارضی ایران، تصویب مصوبه فروش سهام کارخانههای دولتی تحت عنوان ضمان و پشتوانه اصلاحات ارضی، تصویب مصوبه قانون ملی کردن جنگلهای کشور، تصویب مصوبه سهیم کردن کارگران در سود منافع کارگاههای صنعتی و تولیدی سراسر کشور، تصویب لایحه اصلاحی قانون انتخابات در کشور و تصویب مصوبه ایجاد سپاه دانش جهت تسهیل اجرای قانون تعلیمات عمومی و اجباری را نام برد. دلیل مخالفت روحانیون، بر پا کردن طرحی موسوم به سپاه دانش بود؛ خصوصا موقعیتی که تقریبا 90 درصد مردم ایران بیسواد بودند و امام خمینی اهداف پشت پردهای را برای این طرح متصور بود. اهدافی مانند نفوذ فرهنگ امریکایی در ایران، اسلامزدایی از جامعه ایرانی و استقرار نظام سرمایهداری در ایران.
امام خمینی معتقد بود که برنامههای اصلاحی رژیم، موسوم به انقلاب سفید از طرف امریکا و رژیم صهیونیستی هدایت شده و قرار است تامینکننده منافع کوتاه مدت و بلند مدت آنان باشد، بنابراین با اجرای آن منافع ملی ایرانیان به خطر میافتد. در همین راستا امام خمینی دلایل مخالفت جدی خود را در اعلامیهای مفصل بیان کرد و آن را بیاعتبار دانست. رژیم پهلوی بعد از مخالفت امام خمینی و پشتیبانی روحانیون از او، در وضعیت پیچیدهای قرار گرفت و برای بیرون آمدن از این باتلاق، طرح حمله به مدرسه فیضیه را پایهریزی کرد.
حمله به مدرسه فیضیه قم از زمینههای قیام خونین 15 خرداد
حمله به مدرسه فیضیه قم فاجعهای بود که در عصر روز دوم فروردین 1342 مصادف با سالروز وفات امام صادق شکل گرفت. در این روز مراسم سوگواری از طرف آیتالله گلپایگانی در مدرسه فیضیه برقرار بود و ماموران مسلح شاه برای اجرای نقشه حمله به مراسم در بیرون مدرسه فیضیه آمادهباش بودند. در همان دقایق ابتدایی مراسم واعظی به نام شیخ انصاری برای سخنرانی روی منبر رفت و با صلواتهای بیدلیل و خارج از ادب مجلس عدهای مواجه شد. در حقیقت اخلالگران وظیفه داشتند با صلوات فرستادنهای بیجا در روند مجلس اختلال ایجاد کنند. در نهایت هم پس از پایان سخنرانی شیخ انصاری یکی از اخلالگران فریاد «برای سلامتی شاهنشاه آریامهر صلوات» سر داد و با خروش مردم، درگیریها آغاز شد. اخلالگران با چوب و چاقو به جان طلاب حاضر در مدرسه فیضیه افتادند. به اینصورت که هر کدام از ماموران به سمت طلاب میرفتند و از او میخواستند فریاد «جاوید شاه» سر دهد. هر کسی از این مورد سرپیچی میکرد، با حمله کماندوهای رژیم پهلوی مواجه میشد.
عدهای از طلاب توانستند خود را به طبقه بالای مدرسه فیضیه برسانند و با پرتاب سنگ به ماموران حمله کنند. ماموران هم از پا ننشستند و به سمت طبقات بالایی حرکت کردند و پس از دقایقی درگیری، تعدادی از طلاب را به پایین انداختند. مرحوم دوانی در خاطراتش از آن حمله میگوید: «دهها نفر از طلاب و مردم عادی مجروح شدند و مشخص نشد چند نفر به شهادت رسیدند.» ماموران شاه سپس کتابها و قرآنها را پاره و لوازم طلاب را به حیاط مدرسه پرتاب کردند.
فاجعه مدرسه فیضیه و خشم ناشی از آن باعث شد مبارزات مردم ایران وارد مرحله جدیدی شود و امام خمینی بهعنوان رهبر این مبارزات توانست تدابیری برای استفاده از این نهضت بیندیشد. روزهای پس از این فاجعه، امام خمینی و دیگر روحانیون و مراجع در محکومیت حرکت رژیم پهلوی بیانیهها و اعلامیههای بیشماری صادر کردند و موجب تغییر بینش مردم عادی نسبت به رژیم پهلوی شدند.
سخنرانی روز عاشورای امام خمینی از زمینههای قیام 15 خرداد
تیر آخر، سخنرانی روز عاشورای امام خمینی بود. در آغاز محرم سال 1342 شمسی، قم به عنوان یک پایگاه مردمی ضد رژیم پهلوی درآمده و مبارزات مردمی شکل تازهای به خود گرفته بود. عصر روز 13 خرداد همان سال، برابر با عاشورای حسینی، امام خمینی با حضور در مدرسه فیضیه سخنرانی کوبنده و انتقادی علیه رژیم پهلوی انجام داد و در طی آن پرده از جنایات این رژیم برداشت. مردم حضوری گسترده و عجیب در این مراسم بهم رسانیده بودند و سرتاپا سخنان امام خمینی را به گوش جان میسپردند.
شروع قیام 15 خرداد
توالی این اتفاقات در چند ماه باعث شکلگیری نهضتی جدید در مبارزات مردم شد و با دستگیری امام، زمینه شروع قیام خونین 15 خرداد فراهم شد.
دستیگری امام و شروع قیام خونین 15 خرداد
پس از سخنرانی کوبنده امام خمینی، رژیم پهلوی از حضور گسترده مردم و اعلام حمایتشان از امام خمینی احساس ترس کرد. اسدالله علم، نخستوزیر وقت، دریافت که تنها راهحل برای جلوگیری از گسترش تظاهرات و مبارزات مردم پس از سخنرانی روز عاشورا، دستگیری امام خمینی است. به همین ترتیب پس از دستور اسدالله علم کماندوهای رژیم پهلوی در شب 15 خرداد 1342 مناطق مختلف قم را محاصره و در صبح همان روز امام خمینی را دستگیر کردند. امام توسط نیروهای رژیم پهلوی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی به تهران منتقل و در پادگان قصر زندانی شد.
درگیری و کشتار مردم
خبر دستگیری امام پس از مدتی کوتاه در شهر قم پخش شد و دیری نپایید که مردم قم به نشانه اعتراض به خیابانها آمدند. این شورش خیابانی سرآغاز قیام 15 خرداد بود. خبر به سرعت به مردم سرتاسر کشور رسید. به همین ترتیب مردم تهران نیز بلافاصله به خیابانها هجوم آوردند، شعارهایی بر ضد رژیم وقت سر دادند و به برخی از مراکز دولتی حمله کردند. در این شرایط اسدالله علم تنها راه برخورد با بحران پیش رو را سرکوب مردم میدانست.
قیام مردمی 15 خرداد به حدی بود که رژیم تصور میکرد اگر در اسرع وقت سرکوب نشود، خطر سقوط رژیم کاملا محتمل است. بسیاری از مردم قم، تهران و ورامین در طی این سرکوبها مجروح و شهید شدند. تعداد دقیقی از شهدا در دست نیست، اما بر طبق اسناد ساواک در طی سرکوبها صدها تن جان خود را از دست دادند. امام خمینی این روز را تا همیشه عزای عمومی ملت ایران اعلام کرد.
اتفاقات بعد از قیام خونین 15 خرداد
اتفاقات بعد از قیام 15 خرداد هم به نوبه خود جالب توجه است، چرا که میتواند روند آگاهی مردم و شکلگیری مبارزاتشان را تا پیروزی انقلاب اسلامی بهخوبی نشان دهد.
واکنش حکومت پهلوی
رژیم پهلوی یقینا تنها نظارهگر قیام مردم نبود و دست به واکنشهای مختلفی زد. این واکنشها عبارتاند از:
اعلام حکومت نظامی
اولین واکنش رژیم پهلوی نسبت به قیام مردم، اعلام حکومت نظامی بود که در همان ساعات اولیه قیام آغاز شد. کابینه اسدالله علم در ساعت 5 عصر روز 15 خرداد ماه جلسهای فوری تشکیل داد و پیرامون وقایع اتفاقیه تصمیماتی گرفت. آنان که بسیار نسبت به قیام مردم وحشتزده شده بودند، هیچ راهحلی جز حکومت نظامی و سرکوب به نظرشان نرسید. اسدالله علم در این جلسه اذعان داشت تصمیمشان بر این بوده روز شنبه امام خمینی را در قم و آیتالله قمی را در مشهد دستگیر کنند، اما اتفاقاتی مانند بر منبر رفتن امام خمینی و سخنرانی علیه محمدرضا شاه و ترس از همصدا شدن مردم قم و مشهد باعث شد زودتر دست به کار شوند.
کشتار گسترده مردم
دومین واکنش رژیم پهلوی نسبت به قیام مردم در روز 15 خرداد، کشتار بود که با دستور مستقیم محمدرضا شاه صورت گرفت. اسدالله علم در مصاحبه با مارگارت لاینگ قیام 15 خرداد را یک اتفاق بسیار مهم تلقی کرد و اعلام داشت دستور شلیک مستقیم را از شاهنشاه گرفته است. خود محمدرضا شاه هم بعدا طی مصاحبهای گفت که در قیام 15 خرداد 1342 دستور تیراندازی داده است و ابدا از این تصمیم متاسف نیست. البته که شاه در مصاحبه با اوریانا فالاچی اقدام خود را با دلایلی مثل مدفون شدن انقلاب سفید در صورت عدم سختگیری و سرکوب توجیه کرده است.
غیر مشروع جلوه دادن قیام مردم
یکی دیگر از واکنشهای رژیم پهلوی بعد از اتفاقات پانزدهم خرداد، تلاش برای غیر مشروع جلوه دادن قیام مردمی بود. پاکروان، رئیس وقت ساواک، عصر روز 15 خرداد به شکل عجولانه طی یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: «عدهی بسیار معدودی از علما با همکاری عناصر پلید سعی داشتهاند با استفاده از نفوذ معنویشان یک تلاش مذبوحانه و مضحکانه برخلاف اراده تمام ملت ایران مقابل اقدامات انسانی و آزادیبخش اعلیحضرت همایونی را پیش بگیرند و امیالشان را ارضا کنند.» در حقیقت پاکروان تلاش کرد شاهنشاه را از این اقدام وحشیانه مبرا کند و با توجیه غیرمشروع بودن حرکات و مبارزات مردمی کشتارشان را کاری درست و منطقی نشان دهد.
واکنش علما و روحانیون
علما و روحانیون خشمگین از اتفاقات به وجود آمده از همان لحظات ابتدایی پس از دستگیری امام خمینی واکنشهایی را از خود نشان دادند.
واکنش علما در داخل کشور
علما و روحانیون در داخل کشور نسبت به دستگیر شدن امام واکنشهای مختلفی از خود نشان دادند. واکنش اول آنها با ارسال تلگراف، نامه و صدور اعلامیههای مختلف انجام شد. اکثر این تلگرافهایی که از طرف علما و روحانیان از شهرستانهای مختلف به تهران ارسال میشد، خطاب به سران و مجامع حکومتی بود. روحانیان ضمن انتقاد شدیدالحن از حکومت، خواهان آزادی هر چه سریعتر امام خمینی و دیگر زندانیان بودند. برخی دیگر از تلگرافها هم مستقیما امام را مخاطب قرار داده و برای ایشان آرزوی سلامتی کرده بودند. در این میان اعلامیههایی هم از سوی علما و روحانیون مانند اعلامیه آیتالله گلپایگانی در انتقاد به دولت و حاکمیت صادر شد. آیتالله میلانی هم پس از ورودشان به تهران با انتشار اعلامیههای بسیار تند اقدامات خشن و سرکوبگرانه حکومت را مورد انتقاد خود قرار داد و ضمن حمایت از مردم و امام خمینی، خواستار آزادی هر چه سریعتر زندانیان و پایان دادن به شکنجه ناجوانمردانه شد. همچنین آیتالله میلانی از مردم وارسته ایران درخواست کرد به خانوادههایی که سرپرستشان را در مبارزات اخیر از دست دادهاند، توجه کنند و آنها را تنها نگذارند.
همچنین بسیاری از علما در این بحبوحه نامههایی به مراجع عظام نجف اشرف ارسال کرده و وقایع را به اطلاعشان رساندند. آیتالله میلانی یکی از این افراد بود که نامهای به آیتالله خویی فرستاد. واکنش دیگر علما خودداری از اقامه نماز جماعت بود. علمای مشهد نماز جماعت مسجد گوهرشاد را اقامه نکردند و حتی علمای مدافع حاکمیت نیز به حمایت از آنان و دستگیرشدگان اقامه نماز جماعت را تحریم کردند.
مهاجرت علما به تهران
اقدام دیگر علما و روحانیون، مهاجرت به تهران در برابر جنایات رژیم پهلوی در قیام خونین 15 خرداد بود. پیش از این در جریان مشروطه نیز علما و مراجع با مهاجرتشان اعتراض خود را اعلام کرده بودند اما تفاوت این مهاجرت با واکنشهای پیشین این بود که پس از جنایت 15 خرداد، علما از شهرستان به تهران مهاجرت کردند. هنوز 35 روز از قیام نگذشته بود که روحانیون از شهرستانها به تهران رسیدند. شاهنشاه در یک اقدام قهری تصمیم به جلوگیری از مهاجرت دیگر روحانیون گرفت و حتی دستور به بازگشت هواپیمای آیتالله میلانی داد. اما طولی نکشید که بهدلیل گستردگی اعتراضات و خشم مردم مجبور به تجدید نظر شد و روحانیون زیادی در حمایت از امام، دستگیرشدگان و کشتهشدگان قیام 15 خرداد خود را به تهران رساندند.
آزادی امام خمینی
اوضاع کشور پس از قیام 15 خرداد نابسامان شده بود. شاه وقایع این روز خونین را مانند لطمهای شدید به ثبات موجود و اعتماد امریکا میدید و تلاش میکرد با بیارزش جلوه دادن وقایع، شرایط را تحت کنترل خود درآورد. از طرف دیگر نهتنها خشم و مبارزات مردم فروکش نمیکرد، که روز به روز بر آن افزوده میشد. در چنین شرایطی رژیم مجبور شد در تاریخ 11 مرداد 1342 امام خمینی را از بازداشتگاه به منزلی در منطقه داوودیه تهران تحت شدیدترین تدابیر امنیتی منتقل کند و او را اینگونه در حصر نگه دارد. مردم تهران هم پس از اطلاع از انتقال امام خمینی به منطقه داوودیه رفتند و در آن حوالی تجمع کردند. ماموران رژیم پهلوی نیز با دستور مستقیم شاهنشاه مجبور به پراکنده کردن جمعیت عظیم مردم شدند.
عصر روز بعد، روزنامههای وابسته به حکومت خبری دورغین مبنی بر به تفاهم رسیدن مراجع عظام و مقامات دولتی را منتشر کردند و بهدلیل محصور بودن امام خمینی، امکان اطلاعرسانی به او وجود نداشت. علما فرصت را غنیمت شمارده و با بیانیههایی این خبر را تکذیب کردند. در این بیت آیتالله مرعشی بیانیه شدیدالحن و بسیار تندی را منتشر کرد. پس از این اتفاقات، رژیم تصمیم گرفت امام خمینی را به منزلی در قیطریه تهران انتقال دهد.
امام خمینی حدود 8 ماه در این منزل محصور بود و در نهایت با فشار مردمی و مراجع در شامگاه 16 فروردین 1343 آزاد شد و به قم بازگشت. شاهنشاه با آزادی ناگهانی امام خمینی تصمیم داشت وقایع سال گذشته را بیاهمیت جلوه دهد و تصور میکرد توانسته مردم را متنبه کند. خبر آزادی امام خمینی بهسرعت در سرتاسر کشور پخش شد و مردم جشنهای باشکوهی را در محلههای مختلف خصوصا در مدرسه فیضیه برگزار کردند. 3 روز پس از آزادی نیز امام خمینی نطقی حماسی علیه رژیم وقت انجام میدهد که تمام نقشههای محمدرضا شاه را نقش بر آب میکند.
کلام پایانی
قیام 15 خرداد را میتوان مهمترین نهضت انقلابیون پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دانست. امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب اصلیترین عنصر انگیزهبخش مبارزات مردمی بود که حتی از زندان هم میتوانست اعتراضات مردم را هدایت کند. در نهایت هم نتیجه قیام خونین 15 خرداد که یاد کشتهشدگانش تا ابد در تقویم تاریخ ایران ماندگار میماند، پیروزی مبارزان انقلابی در 22 بهمن 1357 بود.
منابع
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران