کودتای 28 مرداد
تاریخ معاصر ایران مملو از حوادث تاریخی و سیاسی بسیار مهمی است که هر کدامشان نقشی عظیم در سرنوشت آیندگان این مملکت داشتهاند و شاید اگر هر کدام به گونهای دیگر رقم میخوردند، تاریخ به شکل دیگری روایت میشد. کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت دکتر مصدق یکی از مهمترین این وقایع است که در آن سالها جنبشی عظیم را به وجود آورد. در ادامه این مطلب قصد داریم تحلیلی از چند و چون این کودتا ارائه کنیم. با ما همراه باشید.
اهداف کودتای 28 مرداد
اهداف کودتای 28 مرداد را در دو بخش اهداف کوتاهمدت و اهداف بلندمدت میتوان بررسی کرد.
اهداف کوتاه مدت کودتای 28 مرداد
- سرنگون کردن حکومت و نهضت ملی دکتر مصدق
- بازگرداندن قدرت و سلطه قدرتهای استعماری نظیر انگلیس و آمریکا بر ایران
- بازگرداندن شاه و استقرار مجدد استبداد سلطنتی به شیوه پیشین
- ملحق کردن ایران به پیمان نظامی بغداد
- بازگرداندن موازنه جریان نفت و تسلط بر آن به حوزه غرب
اهدف بلندمدت کودتای 28 مرداد
هدف بلندمدت از این کودتا را تنها میتوان در یک مانیفست خلاصه کرد: نابودی حرکت و نهضت ملی نوپای ایران و ریشهکن کردن تمامی وجوه، ابعاد، زمینهها و تاثیرات آن.
علل وقوع کودتای 28 مرداد
علل و اسباب بسیار زیادی در طول یک سال پیش از این واقعه زمینهساز اصلی کودتای 28 مرداد بودند که در ادامه این بخش تک تک این علل را به تفکیک بررسی خواهیم کرد.
صدور حکم نهایی دادگاه بینالمللی لاهه
دکتر مصدق در روزهای اولیه دوران نخست وزیری خود جهت رسیدگی به شکایات وارده دولت انگلیس از ایران راجع به ملی شدن نفت در دادگاه بینالمللی لاهه توانست با همراهی و کمک چند تن از مشاورین و حقوقدانان خبره داخلی و خارجی، عدم صلاحیت این دادگاه را در ارتباط با رسیدگی به شکایات واردشده ثابت کند. چراکه وظیفه این دادگاه عموما رسیدگی به اختلافات و شکایات میان دولتها بود و توانایی و صلاحیت رسیدگی به اختلافهای میان دولتها و اشخاص حقیقی را نداشت و از آنجایی که از همان ابتدا دولت انگلیس ادعا میکرد شرکت نفت متعلق به یکی از اتباع انگلیسی است، بنابراین دادگاه لاهه نمیتوانست به آن ورود کند و این مسئله با توجه به قوانین جاری باید در دادگاههای ایران حل میشد. رای این دادگاه در تاریخ 31 تیر سال 1331 صادر و باعث محبوبیت بیشتر دکتر مصدق، ایجاد شور و شوقی تازه میان مردم و شکست انگلستان در این پرونده شد.
اصل چهار ترومن و ریشه دواندن آمریکا در خاورمیانه
در طی آن سالها، آمریکا تحت عنوان کمکهای بشردوستانه اصل چهار ترومن، نفوذ خود را در کشورهای خاورمیانه آغاز کرد. نظیر این برنامه را آمریکا پیش از این درست در روزهای ملتهب و سخت پس از جنگ جهانی دوم در اروپا با نام طرح مارشال به بهانه رفع فقر و بیچارگی مردم و جلوگیری از کمونیستی شدن نظام کشورهای اروپایی آغاز کرده بود. این طرح در اواخر دوران رزمآرا مطرح شده بود و در زمان دکتر مصدق در ایران اجرا شد. این یعنی برنامه نفوذ آمریکا در مسائل ایران از همان زمان کلید خورده و بعدها هم میبینید که این نفوذ چه تاثیر بزرگی بر روی برنامه کودتا میگذارد.
واقعه 30 تیر ماه 1331
واقعهای که در سی تیر ماه 1331 اتفاق افتاد را میتوان یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ ایران به شمار آورد. در تاریخ 25 تیر ماه همان سال دکتر مصدق بهدلیل عدم موافقت شاه با درخواستهای او جهت تصدی پست وزارت جنگ و عدم موافقت مجلس هفدهم با درخواست اختیار تام شش برای کابینه بدون اطلاع دیگر همکاران حاضر در نهضت ملی، بهویژه آیتالله کاشانی استعفای خود را اعلام کرد و در همین راستا درب خانه خود را نیز به روی دوستان و اطرافیان بست. در روز 26 تیر ماه، یعنی فردای این اقدام ناگهانی و دور از انتظار، مجلس هفدهم به شکل غیر قانونی شاه قوامالسلطنه را بهعنوان نخست وزیر جدید معرفی کرد. البته که این اقدام و انتصاب بیشتر از 4 روز دوام نداشت و با واکنشهای فراوان و اقداماتی همراه شد. یکی از اولین اقدامات قوامالسلطنه پس از این انتصاب، صدور اعلامیهای حامل پیامهای دیکتاتورمآبانه و دینستیزانه بود. در پی همین اقدام آیت الله کاشانی با شجاعت و جسارت تمام اعلامیهای در جواب به اعلامیه قوامالسلطنه منتشر و او را با اتهام توطئه تفکیک دین از سیاست و جلوگیری در مقابل مردم دیندار ایران قرار داد و از کلیه مسلمانان ایرانی خواست که به به صاحبان و حامیان سیاست استعماری ثابت کنند که تلاششان برای به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته، امری محال است. مشخص است که شاه به این راحتیها تسلیم نمیشد و قوامالسلطنه هم منصبی را که به دست آورده بود به این سرعت از دست نمیداد. در پاسخ به این اعلامیه آنها ارتش را به خیابان آورده و حکومت نظامی برقرار کردند. کشتار سراسری و جمعی مردم در آن روزها باعث شد آیت الله کاشانی بار دیگر اعلامیهای خطاب به نیروهای مسلح ارتش صادر کرده و در متن آن افسران و سربازان ارتش را برای خونریزی و حقکشیهای در حال انجام مسئول کند.
علاوهبراین، آیت الله کاشانی بیانیهای شدیدالحن خطاب به ارتشیان صادر و آنها را از تیراندازی به سوی مردم منع کرد. همچنین ایشان در روز 29 تیر ماه مصاحبه مطبوعاتی افشاگرانهای علیه دخالتهای انگلستان و دستنشانده آنها، قوامالسلطنه انجام داد که خشم حکومت را برانگیخت. در همین راستا قوام چارهای جز چیدن توطئهای علیه آیت الله کاشانی مقابل خود ندید و دستور دستگیری ایشان را صادر کرد که در نهایت هم موفق به انجام آن نشد. سرانجام هم مبارزات علنی آیت الله کاشانی و حضور مستمر مردم معترض در خیابانها موجب سقوط قوام در 30 تیر ماه شد و مجددا دکتر مصدق به منصب قبلی خود بازگشت. پس از این واقعه قدرتهای استعماری مداخلهگر برای مدتی به پناهگاههای خود خزیدند و مردم هم منتظر محاکمه اشخاصی بودند که در کشتار خیابانی نقش داشتند. مردم از نخستوزیر وقت، دکتر مصدق، درخواست داشتند تمامی کسانی که مردم را در خیابانها وحشیانه به قتل رساندهاند مجازات شوند. در آن دوره دکتر مصدق علاوهبر منصب نخستوزیری، هدایت وزارت جنگ را نیز بر عهده داشت و اختیارات تام شش ماهه را در تاریخ 20 مرداد همان سال به دست آورد. بنابراین درخواست مردم کاملا بهحق بود و قوامالسلطنه هر چه سریعتر باید مجازات میشد.
انتخاب هیات دولت نامطلوب توسط دکتر مصدق
دکتر مصدق پس از نخست وزیری، دولتی را برای خود برگزید که مملو از عناصر نامطلوب بود و عملا کاربردی در جهت پیشبرد بهتر شرایط نداشتند. از جمله این افراد میتوان به معاون جنگ کابینه، سرلشکر وثوق، اشاره کرد که یکی از اصلیترین عوامل کشتار بیرحمانه مردم در 30 تیر بود. در پاسخ به این اقدام، آیت الله کاشانی نامهای سرگشاده به او ارسال و به انتصابات نامطلوب کابینه اعتراض کرد که پاسخ آن از سوی دکتر مصدق توهینآمیز بوده و از آیت الله کاشانی خواست که دیگر در امور وزارت دخالت نکند. این اقدام دکتر مصدق نقطه شروع اختلاف میان دو جریان ملی و مذهبی حاکم در کشور بود. علاوهبراین، دکتر مصدق در قدم اشتباه بعدی خود از قوام حمایت و او را از مجازات قانونی که در انتظارش بود، رها کرد. این اقدام هم بهانهای برای جدایی دکتر بقایی، یکی از اصلیترین موسسان جبهه ملی، فراهم کرد و باعث اعتراض اعضای جبهه و حزب نیروی سوم شد. مشخصا تمامی این اقدامات باعث تشدید اختلافات سیاسی، ملی و مذهبی شده و نمیتوان در این میان نقش شمس قناتآبادی را در جهت افزایش درگیریها میان جبهه ملی و جبهه مذهبی نادیده گرفت.
تلاش دکتر مصدق برای انحلال مجلس
دکتر مصدق در اواخر دوره شش ماهه خود لایحهای جدید مبنی بر تقاضای تمدید اختیارات تام تقدیم مجلس کرد که مخالفت آیت الله کاشانی بهعنوان رئیس مجلس را به همراه داشت. این مخالفت و دیگر مخالفتهایی که برخی از نمایندگان با سیاستهای کلی و جزئی کابینه دکتر مصدق داشتند موجب شد او فکر انحلال مجلس را در سر بپروراند و مقدماتی را برای رفراندوم فراهم کند. اگر چه انجام این فرایند بر طبق قانون وقت نشدنی بود، اما سرانجام با تلاشهای دکتر مصدق این رفراندوم برگزار شد. فرایند برگزاری هم به این صورت بود که مخالفان انحلال مجلس در یک محل خاص و موافقان انحلال مجلس در محل دیگری آرای خود را به صندوق بیندازند که این اقدام هم به نوبه خود عجیب بود! از همان ابتدا آیت الله کاشانی مخالفت جدی خود را با برگزاری رفراندوم و انحلال مجلس در طی سخنرانی عمومی بیان کرد و طرفداران مصدق نیز در واکنش به این مخالفت منزل آیت الله کاشانی را با پرتاب سنگ هدف قرار داده و بسیاری از مردم را زخمی و مجروح کردند.
لازم به ذکر است بعدها مشخص شد که عامل اصلی این اتفاق داریوش فروهر و تنی چند از طرفداران افراطی مصدق بودند. به هر شکل در نهایت رفراندوم در تاریخ 12 و 19 مرداد ماه سال 1332 در تهران و شهرستانها انجام شد و در نتیجه آن، انحلال رسمی مجلس وقت اعلام شد. از این اتفاق میتوان بهعنوان مهمترین علت کودتای 28 مرداد یاد کرد، زیرا با انحلال مجلس شرایط برای سقوط دولت مصدق به شکل راحتتری فراهم میشد و شاه میتوانست به تنهایی فرمان عزل دکتر مصدق را صادر کند. در نتیجه تمامی اتفاقهای گفتهشده، قشر مذهبی به انزوا رفتند و توده مردم نیز از عملکرد دولت وقت بیزار شدند که اینها شرایط را برای کودتای به بهترین شکل ممکن مهیا میکرد، چرا که دکتر مصدق دیگر آن محبوبیت عمومی را نداشت و دولت او با کمترین حمایت و مقاومت مردمی در چند ساعت میتوانست سقوط کند.
عوامل داخلی و خارجی کودتا
یقینا کودتای 28 مرداد بدون دخالت عوامل داخلی و خارجی مختلف قابل انجام نبود و در فرایند این کودتا گروهها و افراد زیادی دخیل بودند. این گروهها عبارتند از:
نظامیان
یکی از اصلیترین عوامل داخلی اجرای کودتای 28 مرداد و سرنگونی دکتر مصدق، نظامیان بودند که کانونهای جمعی مهمی برای مخالفت، توطئه و دسیسهچینی علیه دولت مصدق ایجاد کرده بودند. یکی از مهمترین این کانونها، کانون افسران بازنشسته به رهبری فضلالله زاهدی بود که نقش بسزایی در اجرای نهایی کودتا داشت. علاوهبراین کانون، افسران سلطنت طلب حکومت با حضور در کمیتهای موسوم به کمیته نجات وطن که به رهبری سرلشکر زاهدی سازماندهی میشد، برای اجرای کودتا همکاری کردند. در این کمیته سرلشکر زاهدی به کمک فرمانده مشهور آمریکایی، کرمیت روزولت، افسران مهمی که پستهای حساس نظامی را در اختیار داشتند، جذب و برای اجرای طرح کودتا آماده کردند. به همین علت است که پس از پیروزی در کودتای 28 مرداد، پستهای اساسی و حساسی در اختیار بخشی از نظامیان که در صف اول کودتا بودند قرار گرفت و بسیاری از آنان ترفیع رتبه گرفتهاند. همچنین تمامی این نظامیان پس از پیروزی کودتا نشان رستاخیز که یک نشان ویژه برای مشارکت در کودتا بود را دریافت کردند.
مطبوعات
مطبوعات در طول تاریخ همیشه نقش پررنگی برای تبلیغات و آمادهسازی افکار عمومی داشتند و کودتای 28 مرداد نیز از این قاعده مستثنی نبود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که در اسناد باقیمانده از سازمان سیا، از مطبوعات آن دوره بهعنوان عوامل ویژه طرح کودتا یاد میشود.
اما مطبوعات چگونه توانستند افکار عمومی را برای سرنگونی دولت دکتر مصدق آماده کنند؟ کشورهای انگلیس و آمریکا در این راستا عمال ایرانی خود را برای پیشبرد اهدافشان در شبکههای مطبوعاتی به کار گماشتند و آنها بهعنوان نفوذی توانستند تبلیغات بسیار گستردهای علیه دکتر مصدق و اقداماتش آغاز کنند. در نتیجه این تبلیغات افکار عمومی از مدتها قبل برای انجام کودتا آماده شده بود. در حقیقت مطبوعاتی که حامی شاه و انجام کودتا علیه دکتر مصدق بودند، به کمک ترفندهایی مانند طراحی کاریکاتور و به سخره گرفتن ایدههای اجرایی دکتر مصدق و همچنین پوشش فرمانها و سخنان شاه فضای خوبی را برای پذیرش عامه مردم فراهم کردند.
اراذل و اوباش
مشخصا اراذل و اوباشی که به تحریک سلطنتطلبان و نیروهای دخالتکننده خارجی برای انجام کودتا تحریک و سازماندهی شده بودند، از مهمترین عوامل داخلی انجام کودتا به شمار میآمدند. این اراذل و اوباش در سطح شهر به طرفداری از شاه و مخالفت با دولت مصدق برخاسته و مردم را برای همراه شدن تحریک میکردند. یکی از اصلیترین اوباش، شعبان جعفری نام داشت که به شعبان بیمخ هم معروف بود. این فرد از سردستههای اوباش شهر محسوب میشد که در روز کودتا در زندان شهربانی در حال گذراندن حبسش بود و ساعاتی پیش از شروع کودتا، با همکاری فرمانداری نظامی و ماموران از زندان آزاد شده و به همراه نوچههایش برای انجام وظیفه اجرایی خود به سطح شهر رفت. جالب است بدانید پس از پیروزی در کودتا، شعبان جعفری بهدلیل خدمات بیشمار و نقش ویژهاش در پیشبرد اهداف کودتا مورد تقدیر حکومت قرار گرفت و صاحب زمینی در شمال تهران و مبلغی برای تاسیس یک زورخانه بزرگ و مدرن شد.
ایلات و عشایر
یکی دیگر از اصلیترین عاملین انجام کودتا، ایلات و عشایر بودند که برنامهریزان اجرایی کودتا از آنها در جهت حمایت از شاه و مخالفت با دکتر مصدق استفاده کردند. در این بین تنها عشایری که از نظر خود برنگشتند، عشایر قشقایی بودند که تا پایان مخالف شاه باقی ماندند. مشخصا به دست آوردن همراهی آنها برای پیشبرد هر چه بهتر اهداف کودتا لازم و ضروری بود و عاملین اجرایی تلاش میکردند حتی اگر نمیتوانند آنها را در زمره حامیان شاه دربیاورند، از آنها بخواهند بیطرفی خود را اعلام کنند. اما در نهایت موفق به انجام این کار نشدند و قشقاییها زیر بار حمایت از شاه در قالب کودتا نرفتند و حتی ترجیح دادند با حزب توده نیز در مخالفت از شاه همکاری کنند.
شرح وقایع کودتای 28 مرداد
حال که با علل زمینهساز و عوامل اجرایی کودتای 28 مرداد آشنا شدید، وقت آن رسیده به دیدی کلی و درست از شرح وقایع کودتای 28 مرداد برسید. کودتای 28 مرداد چگونه آغاز شد و به سرانجام رسید؟
رئیس دفتر تیمسار فضلالله زاهدی که از قضا یکی از اعضای سازمان نظامی حزب توده ایران هم بود، برنامه اجرای کودتا را از سه روز پیش از اجرای کودتا به حزب توده اطلاع داده بود. به همین منظور حزب توده ایران از همان زمان تظاهرات جمعی را به نفع دکتر مصدق و در مخالفت با شاه در تهران و شهرستانها سازماندهی کرد. در این بین هم عدهای از راه دیگر وارد شده و اقداماتی از قبیل شایعهپراکنی و تهدید قشر روحانی و توهین به مقدسات اسلامی را کلید زدند و تلاش داشتند از این راه به کمک همراهی این قشر سلطنت را ملغی کرده و دکتر مصدق را به ریاست جمهوری منصوب کنند. دکتر مصدق این تظاهرات را کاملا در راستای اهداف طرفداران سلطنت دید و به همین علت به ارتش و نیروهای نظامی دستور داد تا از تجمع و تظاهرات جلوگیری کنند. این در حالی بود که از همان ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه، 28 مرداد ماه جمعیتی عظیم از جنوب تهران به سمت مرکز شهر حرکت کردند. عوامل کودتا از چند روز قبل تمام برنامههای اجرایی را سازماندهی کرده و با پرداخت مبالغ و باجهای هنگفتی به اوباش و زنان مناطق مختلف تهران مانند پری بلنده، جمعیتی عظیم را روانه خیابانهای تهران کردند. این نیروها به همراه نیروهای نظامی در سطح شهر شعار جاوید شاه سر میدادند و مردم را برای پیوستن به کودتا تحریک میکردند. دیری نپایید که تا عصر آن روز خیابانها کاملا در اختیار و کنترل مخالفان دکتر مصدق قرار گرفت و دفاتر احزاب و نشریات حامی مصدق و حزب توده به خاک و خون و آتش کشیده شد.
با شروع این جنبش، مردم عادی هم به تظاهرات پیوستند و نظامیانی که در کمیتههای مختلف بهعنوان بازوهای اجرایی کودتا حاضر بودند با دریافت مبالغی هنگفت همراه این جمعیت شدند و یقینا حضور آنها به کودتا مشروعیت میبخشید. بعدها اسناد آمریکایی نشان میدادند که در این زمان اکثر مقامات ارشد و حساس نظامی منجمله فضلالله زاهدی یا مخفی شده بودند و یا ترجیحشان این بوده که به آمریکاییها پناه ببرند. همانطور که گفتیم، طولی نکشید که جمعیت حاضر در خیابان با حمایت نیروهای نظامی تمام دفاتر روزنامههای حامی دولت را غارت کردند و حزب توده هم گوشهای از حملات تظاهرکنندگان را چشیدند. جالب است بدانید در این بحبوحه، دولت مصدق و حامیانش در ارتش و نیروهای نظامی به این اقدام به دلایل مختلفی نظیر جدی نگرفتن خطر سقوط، عدم تصمیمگیری صحیح و به موقع، ناامیدی، عدم ارتباط درست با مسئولین رده بالاتر و ... هیچگونه واکنشی نشان ندادند و این درگیری حتی به اطراف منزل دکتر مصدق نیز کشیده شد. در این میان تعداد کمی از طرفداران بسیار وفادار مصدق تلاش کردند در مقابل حملات عظیم شورشیان مقاومت کنند، اما نتوانستند مدت زیادی دوام بیاورند و تصرف ساختمان رادیو، پایانی شوکهکننده بر این تظاهرات بود. در حقیقت در ساعت پایانی روز 28 مرداد مقاومت حامیان مصدق در اطراف خانه او به شکست انجامید. تمامی دیوارهای خانه او مملو از گلوله تفنگ، تانک و مسلسل مخالفان بود. در این لحظات مصدق دستور عدم مقاومت در مقابل مخالفان را صادر کرد و خود توانست از پشت بام خانهاش به خانه همسایه پناه ببرد. تظاهرکنندگان منزل مصدق را هم غارت کردند و در همین زمان بود که مهدی میراشرافی، فرمان عزل دکتر مصدق از سمت نخستوزیری و نصب سرلشکر زاهدی را از رادیو به گوش تمام مردم ایران رسانید. سرلشکر زاهدی نیز که طی مدت کودتا در میان ماموران آمریکایی پناه گرفته بود، بیرون آمد و بر منصب نخستوزیری جای گرفت. مصدق، حزب توده و حامیان آنها که از همان ابتدا نوید تبدیل کودتا به ضد کودتا را میدادند، شکستخورده تمامی این اقدامات را مشاهده کرده و نتوانستند هیچ اقدامی در جهت مقابله با تظاهرکنندگان انجام دهند و این چنین بود که دولت مصدق در چند ساعت بدون حمایت مردمی سقوط کرد و کودتای 28 مرداد با برکنار شدن دکتر مصدق به سرانجام رسید.
کلام پایانی
وقایع کودتای 28 مرداد را باید با علل اصلی و زمینهسازش که از یک سال پیش در جریان بود، شناخت. 28 مرداد سال 1332 یکی از نقاط مهم دفتر تاریخ ایران به شمار میآید که نمیتوان تاثیر آن را در رویدادهای تاریخ و سیاسی بعدی نادیده گرفت. به هر شکل دولت دکتر مصدق بدون هیچ مقاومتی از سوی او و حامیانش محکوم به سقوط شد و تظاهرکنندگان در پایان روز 28 مرداد هیچ ردی از مراکز و ساختمانهایی که به هر شکل و وجهی مربوط به حزب توده و دکتر مصدق میشدند، باقی نگذاشتند.
منابع
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/کودتای_28_مرداد
https://web.archive.org/web/20080706153724/http://www.aariaboom.com/content/view/1172/189/
https://web.archive.org/web/20080417043842/http://www.ravandno.net/articles_detail.php?aid=226
https://web.archive.org/web/20080405064914/http://www.yadman.sedayemardom.net/articles_detail.php?aid=5
https://web.archive.org/web/20100626051507/http://www.yadman.sedayemardom.net/articles_detail.php?aid=16
http://www.iichs.org/archived/maghalat/kodetaa.html
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/08/130815_28_mordad_timeleine_live.shtml
http://www.lobster-magazine.co.uk/articles/l30iran.htm
https://web.archive.org/web/20061217014754/http://iichs.org/new_namayeshgah/28mordadaks.html
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران