پذیرش قطعنامه 598
جنگ 8 ساله ایران و عراق یکی از مهمترین برگهای تاریخ شفاهی و مکتوب کشور ایران است. در طی 8 سال جنگ تحمیلی، کشور ما در مقابل دولتهای قدرتمند غربی که حامی صدام حسین بودند به تنهایی قد علم کرد و رشادت مردان و زنان این سرزمین اجازه نداد حتی یک کف دست از خاک ایران نصیب عراق و حامیانش شود. نقطه پایان این جنگ و جنایات جنگی و ضد انسانی ارتش متخاصم بعثی، پذیرش قطعنامه 598 بود که از سوی حضرت امام به نوشیدن جام زهر تعبیر شد. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا چرایی این تعبیر و روند پذیرش قطعنامه 598 را بهطور کامل برایتان شرح دهیم.
نگاهی به روند پذیرش قطعنامه 598
روند پذیرش قطعنامه 598 مدتها به طول انجامید و در این میان اتفاقات بیشماری مسبب این پذیرش شد. در ادامه جزئیات این روند را به ترتیب بررسی خواهیم کرد.
پیروزیهای بزرگ ایران در جبهههای جنگ
یکی از علل همراه شدن با قطعنامه 598 تحولات عظیمی بود که در طی آن سالها در سیاست داخل و بینالملل ایران و همچنین در جبهههای جنگ در حال روی دادن بود. در حقیقت پیشرفتهای نظامی کاملا ملموس جبهه ایران در جنگ که خودش را در عملیاتهای خیبر، والفجر، ظفر، قدس، کربلا و نصر نشان داده بود و نیروهای ایرانی توانسته بودند تلفات بسیار سنگینی بر نیروهای بعثی وارد کنند، با تصرف بخشی از اراضی مهم و استراتژیک در داخل عراق همراه بود و یقینا چنین شرایطی وضعیت بحرانی برای جبهه عراق و حامیان بیشمارش به وجود آورد. تاریخ مکتوب و شفاهی از روزهای ابتدایی جنگ چنین یاد میکند که جبهه بعثی در آن زمان نوید پیروزی زودهنگام و قاطعانه بر جبهه ایران و تصرف خاک کشور ما را با حملات بیوقفه و سهمگین میداد، اما این روند کاملا ناپایدار بود و از همان ماههای ابتدایی جنگ کاملا به نفع ایران تغییر کرد. ارتش رژیم بعثی عراق بعد از رشته عملیاتهای والفجر و خیبر در سال 62 متحمل شکست سنگینی شد و در نهایت در عملیات والفجر 8 بندر فاو را پس از مقاومتهای فراوان بندر فاو را از دست داد. اما با این وجود سنگینترین شکست جبهه عراق شکست نظامی در عملیات کربلای 5 بود، اما چرا که این عملیات در سال هفتم جنگ انجام شد و توانست آینده نظامی عراق را تحت تاثیر خود قرار دهد. در این بین با تغییر کردن روند تحولات نظامی که در جریان بود و همچنین اعمال فشارهای شدید بینالمللی به جبهه ایران و حضور گسترده نیروهای امریکایی در خلیج فارس، سران ایران با شرط و شروطهایی به قطعنامه 598 پاسخ مثبت داد. یکی از شروط پذیرفتهشده، آغاز به کار رسمی هیات تعیین متجاوز و متخاصم همزمان با روند پذیرش و اجرای آتش بس از سوی دولتهای حاضر در جنگ بود.
تغییرات در موازنه جنگ
تغییرات در موازنه جنگ ایران و عراق یکی دیگر از علل عمدهای بود که ایران را با پذیرش قطعنامه 598 همراه کرد. در واقع بعد از درگیریهای همهجانبه ایران با ارتش آمریکا در سال 66 در آبهای خلیج فارس، ارتش عراق توانست فرصتی برای تنفس در بحبوحه جنگ را پیدا کند. این در حالی بود که نیروهای نظامی کشور ما بعد از عملیات والفجر 10 به شهرهای خود بازگشته و نیروهای سیاسی کشور نیز درگیر انتخابات مجلس بودند. در چنین شرایطی ارتش عراق فرصت را برای نفع بردن جبهه خود در جنگ مهیا دید و در ساعت 5 بامداد یکشنبه، 28 فروردین سال 67 حملات سنگین شیمیایی و توپخانهای را علیه نیروهایی ایرانی در شبهجزیره فاو آغاز کرد. این عملیات سهمگین در شرایطی انجام شد که از سال 66 به بعد تعداد تمامی نیروهای عملیاتی ایرانی که در مناطق جنوبی مستقر بودند به 100 گردان هم نمیرسید و نیروهای عراقی با بیش از 300 گردان مجهز عملیاتی و 130 گردان احتیاطی خود را آماده اجرای عملیات کرده بودند.
مشخصا از دست دادن بندر مهم فاو در نبرد اول برای عراق سنگین تمام شده بود و نیروهای اجرایی ارتش بعثی توانستند در طی 35 ساعت در این عملیات مجددا تسلط خود را بر فاو به دست بیاورند و راههای ارتباطی این شبهجزیره با ایران را قطع کنند. این اتفاق به زیان ایران تمام شد و تمامی نیروهای محاصرهشده ایرانی در این بندر به دست رژیم بعثی یا اسیر شده و یا به درجه رفیع شهادت نائل شدند. این عملیات سبب عقبنشینی نیروهای ایرانی از بندری شد که حدود دو سال کاملا در اختیارشان بود. در نهایت هم سقوط فاو استراتژی سیاسی ایران جهت متقاعد کردن کشورهای حامی ارتش بعثی برای دادن امتیاز به جمهوری اسلامی را تغییر داد، چرا که ایران قصد داشت بر اساس پیروزیهای پیش از این عملیات، برتری فاحش قدرت تهاجمی و در اختیار داشتن مناطقی استراتژیک از خاک عراق مانند شبهجزیره فاو، راهبرد نظامی و سیاسی جدیدی را در رابطه با قطعنامه 598 اتخاذ کند و تغییر موازنه جنگ به نفع عراق، موضع ایران را آسیبپذیر کرد و موجب تغییر آن شد. بسیاری از مورخان روند آغاز زمزمههای پایان دادن به جنگ و پذیرش قطعنامه 598 را همین نبرد دوم فاو میدانند.
حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران
یکی دیگر از علل اصلی و زمینهساز پذیرش قطعنامه 598، جنایت جنگی امریکا علیه هواپیمای مسافربری ایران بود. در بحبوحه جنگ و حوادث سنگین و غیرمترقبهاش، انهدام هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو وینسنس آمریکا، اقدامی بود که مسیر جنگ را به طرز عجیبی تغییر داد. در روز 12 تیر سال 67 و در فاصله 150 مایلی بندرعباس، ناو وینسنس که پیش از این به محدوده آبهای خلیج فارس وارد شده بود، از سوی قرارگاه عملیاتی ناوگان پنجم امریکا در منامه پیامی دریافت کرد که مناسبات بعدی جنگ را بهطور کل تحت تاثیر خود قرار داد. متن پیام رمزی که میخواست ایران را به هر طریقی شده، ملزم به پذیرش قطعنامه 598 کند، این بود: «به سوی هر نوع هواپیمای ایرانی که بر فراز آبهای خلیج فارس پرواز میکند، سریعا شلیک شود.»
بر همین اساس ناو وینسنس هواپیمای مسافربری ایران که در آسمانهای اطراف جزیره هنگام به پرواز درآمده بود را با دو موشک جنگی مورد اصابت قرار داد. در این جنایت جنگی تمامی مسافران و خدمه این پرواز به شهادت رسیدند. نیروهای نظامی آمریکایی در ابتدای ماجرا مسئولیت این حمله را به گردن نگرفتند، اما مدتی پس از انتشار عمومی خبر سقوط این هواپیما، فرمانده ناو سایدز، دیوید کارلسون، در برنامه روی خط شب که از تلویزیون ملی آمریکا پخش میشد، اعلام کرد براساس دستور راجرز، تهاجمی را برای مجبور کردن ارتش ایران به عقب نشینی در جنگ با عراق سازماندهی کرده است. در حقیقت این جنایت جنگی از مدتها پیش برنامهریزی شده و هدفش تنها عقبنشینی ایران از جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه 598 بود.
واکنش اولیه ایران به قطعنامه 598
در ابتدای امر مقامات سیاسی و نظامی و مسئولین ایران پس از صدور قطعنامه 598 در سال 66 به دلایل مختلفی از جمله لحاظ نشدن شروط مهم ایران مانند تعیین دولت متخاصم و متجاوز این قطعنامه نپذیرفتند. تاریخ مکتوب ایران در آن دوران نشان از موضعگیری تنی چند از مقام و رجال سیاسی در رابطه با چرایی عدم پذیرش قطعنامه دارد. برای مثال مرحوم هاشمی رفسنجانی بهعنوان مقام فرماندهی جنگ در ارتباط با عدم موافقت ایران با پذیرش این قطعنامه میگوید که دولت ایران در وهله اول خواستار معرفی ارتش متخصام و متجاوز است تا بعد از آن مسیر برای بررسی دیگر مسائل هموار شود. علاوه بر این، دولت ایران بر محاکمه، تنبیه و مجازات دولت متجاوز تاکید داشت و اعلام کرد باید شرایطی برای بازپرداخت غرامت به ایران در متن قطعنامه آورده شود.
دکتر ولایتی نیز بهعنوان وزیر خارجه وقت دولت ایران دلایلی مانند عدم مشورت با ایران برای مفاد مورد تصویت قطعنامه 598 و اعلام نکردن نام دولت و ارتش عراق تحت عنوان نیروی متجاوز را برای چرایی نپذیرفتن قطعنامه ذکر کرد و این کار را بیانگر خطمشی ناعادلانه از طرف شورای امنیت جهانی دانست.
البته باید اشاره کرد تمامی مقامات سیاسی ایران این در رابطه با پذیرش یا عدم پذیرش قطعنامه 598 یک عقیده واحد نداشتند. در حقیقت پس از تصویب این قطعنامه در سال 66 گروهی از مقامات و افراد با جدیت اعتقاد به رد صد در صدی قطعنامه 598 داشتند و این در حالی بود که گروهی دیگر از مقامات ترجیح میدادند با سیاست نه رد، نه قبول با قطعنامه برخورد کنند. دلایل گروه دوم نیز مانند گروه اول واضح و منطقی بود. این گروه اعتقاد داشتند از آنجایی که قطعنامه بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده و آمریت دارد، بهتر است صراحتا رد نشود. علاوه بر این در آن زمان سیاستهای هماهنگ غرب و شرق در جهت پایان یافتن جنگ در حال اجرا بود و اگر دولت ایران میخواست بهطور صریح این قطعنامه را رد کند، با شانتاژ تبلیغاتی بسیار مخربی از سوی رسانههای دنیا مواجه میشود و این میتوانست برای ایران در بحبوحه جنگ گران تمام شود. این گروه ترجیح میدادند با دست یازیدن به اجرای هر چه سریعتر بند ششم قطعنامه (که در ادامه مفاد آن را میخوانید)، راهی منطقی برای عدم پذیرش قطعنامه در صورت اجرا نشدن شروط ایران داشته باشند.
علاوه بر این موضعگیریها، یکی دیگر از دلایل مهم و اصلی عدم پذیرش قطعنامه در این سال، موضع رزمندگان و فرماندهان نظامی ارتش ما بود که در خط مقدم جبهه در حال جنگ بودند. آنها باور داشتند پایان دادن به جنگ طولانی ایران و عراق با این میزان تلفات جانی و مالی سنگین بدون محقق شدن اهداف و خواستههایی مانند باز شدن راه کربلا، سرنگونی صدام و تنبیه دولت متجاوز عملا و رسما یک باخت بزرگ محسوب میشود.
بهطور کلی میتوان گفت در آن دوران واکنش اولیه ایران به پذیرش قطعنامه به دلایلی مانند عدم معرفی دولت متجاوز، حضور و دخالت گسترده دولت و ارتش امریکا، فاصله مفاد قطعنامه با خواستهها و شروط ایران، عدم اطمینان کامل به دشمن برای اجرای درست قطعنامه و ... کاملا منفی بود.
پذیرش قطعنامه توسط ایران در سال 1367
با نپذیرفتن قطعنامه 598 توسط ایران در سال 66، رژیم بعث از حملات جنگی جدید خود به مناطق مسکونی و غیر نظامی و همچنین نفتکشهای ایرانی رونمایی کرد. از سوی دیگر حضور نظامی ارتش آمریکا به بهانه حمایت از نفتکشهای کویتی در آبهای خلیجفارس این شرایط جنگی را بیش از پیش برای ایران با مشکل مواجه کرد. در این دوران اتفاقاتی مانند تغییر استراتژی جنگی و حمایت مستقیم و همهجانبه کشورهای غربی از ارتش و دولت صدام، استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط ارتش بعثی در حالی که خلاف قوانین حقوق بشر بود، معرفی صدام حسین بهعنوان یک صلحطلب بر خلاف شروط ایران، سلب منطق دفاع مشروع از سوی ایران، تهدیدات گسترده نظامی و سیاسی بینالمللی علیه دولت و حدود مرزی ایران، تغییر روند تحولات و موازنههای جنگ و تحریمهای شدید تسلیحاتی ایران از زمان صدور و تصویب قطعنامه تا حدود یک سال بعد موجب شد در نهایت ایران در تاریخ 27 تیرماه سال 67 قطعنامه 598 را بپذیرد.
متن و مفاد قطعنامه
مفاد قطعنامه 598 شورای امنیت که در تاریخ 20 ژوئیه سال 1987 بیان شد به شرح زیر است:
در 20 ژوئیه 1987، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتشبس، منازعه و جنگ میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و ارتش عراق، با تلفات سنگینتر انسانی و ویرانیهای بیشتری همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه و با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملا مسکونی و غیرنظامی، حمله به کشتیهای بیطرف و هواپیمایی مسافربری ایران، نقض حقوق بشر بینالمللی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه و نظامی علیالخصوص به کار بردن سلاحهای شیمیایی که کاملا بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل 1925 ژنو است، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه این منازعه ممکن است تشدید شود و گسترش بیشتری داشته باشد، با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات های نظامی میان ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین این دو کشور باید به نحو جامع، شرافتمندانه، عادلانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور سازمان ملل متحد و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو سازمان، باید این کشورها اختلافات بینالمللی خود را از راههای مسالمتآمیز و به گونهای که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت دچار مخاطره نشود، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین دولت ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
-
آمرانه میخواهد که دولت ایران و عراق بهعنوان نخستین گام در جهت حل اختلاف از طریق مذاکره، آتشبس فوری را رعایت کرده، کلیه عملیاتهای نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بینالمللی بازگردانند.
-
از دبیر کل سازمان درخواست میکند که گروهی از ناظران سازمان ملل را جهت تأیید، تحکیم و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی هر دو دولت اعزام کرده و همچنین درخواست میکند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آن را به شورای امنیت تسلیم دارد.
-
مصرانه درخواست دارد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت 1949 بدون درنگ آزاد شده و به کشورهای خود بازگردند.
-
از ایران و عراق میخواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، شرافتمندانه و عادلانه که مورد قبول دو طرف است، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیرکل همکاری نمایند.
-
از کلیه کشورهای دیگر درخواست میکند که نهایت خویشتنداری را به عمل آورده و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه بین این دو دولت گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، روند اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل کنند.
-
از دبیر کل درخواست میکند تا با مشورت با دولت ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیئت بیطرفی را بررسی کرده و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
-
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی پس از خاتمه جنگ، از دبیر کل درخواست میکند که گروهی از کارشناسان را جهت بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
-
همچنین از دبیر کل درخواست دارد از طریق مشورت با دولت ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
-
از دبیر کل درخواست میکند که شورای امنیت را در رابطه با اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
-
تصمیم میگیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تضمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تبدیل شد؟
پذیرش قطعنامه توسط ایران در آن سالها با تعبیر نوشیدن جام زهر از سوی حضرت امام خمینی همراه شد. اگر چه حضرت امام در دوران حیاتشان هیچگاه دلایل اصلی خود از بیان این تعبیر را ذکر نکردند، اما میتوان با نگاهی به روند پذیرش قطعنامه دلایل اصلی این اتفاق را حدس زد. در حقیقت دولت ایران و حضرت امام خمینی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق به دنبال اجرای چند شرط مهم بودند. این شروط عبارتاند از:
بیرون راندن کامل ارتش متجاوز بعثی از سرزمینهای اشغالی، حفظ تمامیت ارضی کشور ایران، مجبور کردن دولت متخاصم عراق به پذیرش مجدد معاهده 1975 بهعنوان یک معاهده مرزی کاملا رسمی و معتبر، اعلام رسمی نام دولت و ارتش عراق بهعنوان متجاوز و متخاصم در جنگ با ایران، دریافت غرامت خسارتهای جانی و مالی جنگ تحمیلی از دولت عراق، رهایی مردم مسلمان عراق از دست جنایات و ستمگری صدام حسین
همانطور که در بخشهای پیشین هم خواندید، در زمان پذیرش قطعنامه 598 در سال 67 هیچ یک از شروط فوق (بهجز شرط اول آن هم بهصورت نصفه و نیمه) به اجرا در نیامده بود. بنابراین منطقی است که در چنین شرایطی حضرت امام خمینی تعبیر نوشیدن جام زهر را برای پذیرش قطعنامه به کار ببرد، چرا که در آن دوران کشور ایران در مقابل قدرتهای بزرگ غرب که حامی صدام حسین بودند ایستاده بود و طبیعی است که ترس از عدم رعایت تمام مفاد قطعنامه از سوی دشمن وجود داشته باشد.
محمد درودیان از محققان مشهور و فعال حوزه دفاع مقدس در رابطه با این تعبیر از سوی حضرت امام چنین اظهار میکند: «این عبارت حضرت امام را میتوان از چند وجه نگاه و تحلیل کرد، یکی اینکه به نظر من امام احساس واقعی خود را از تصمیمی که برای پذیرش قطعنامه گرفته بود، با تعبیر نوشیدن جام زهر بیان کرد. در حقیقت حضرت امام در نگاهی که به مسئله عراق، صدام حسین و جنگ تحمیلی داشت، چندان تمایلی برای انجام این تصمیم در خود نمیدید و در واقع میتوان گفت تصمیم نهایی او مبنی بر پذیرش قطعنامه با استراتژی شخصیاش همخوانی نداشت. از طرفی دیگر باید گفت تعبیر نوشیدن جام زهر یک عبارت کاملا سمبلیک و نمادین است که میخواهد راه را برای بررسی و نقد بیشتر این مسیر باز بگذارد. علاوه بر این، حضرت امام پیش از بیان این عبارت یک مقدمهای میگوید و اذعان دارد که تا چند روز پیش همچنان معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بوده و مصلحت نظام، کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیده است. این سخنان نشان میدهد که موضع اصلی امام صراحتا چیز دیگری بوده و به همین سبب برای چرخش در این موضع عبارت نوشیدن جام زهر را به کار میبرد.»
کلام پایانی
بهطور کلی میتوان پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی و حضرت امام در سال 67 را یکی از مهمترین تصمیمات تاریخی این کشور دانست. چرا که در بحبوحه جنگ همین پذیرش قطعنامه 598 بود که کشور را از شر دشمن و جنایات جنگی بیشمار صدام و حامیانش رهانید و شرایط را برای بیرون رفتن هر دو دولت از جنگ و منازعه فراهم کرد.
منابع
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران