
4 کتاب در مورد مذاکره ایران و آمریکا
مذاکرات هستهای مهمترین و کلیدیترین نقطهی عطف در تاریخ ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. بدعهدی دولت ایالات متحده آمریکا و بیتفاوتی اروپاییها نسبت به عدم رعایت مفاد توافقنامه، ضرورت مطالعه دربارهی چرایی این مسئلهی مهم و تاثیرگذار را بیش از پیش روشن میکند.
همواره هدف محوری از مذاکرات رفع تحریم اعلام شده است. رفع تحریم مهمترین کلیدواژه و انگیزهای بود که دولت را برای مذاکره با آمریکا ترغیب و تشویق میکرد. اما اینکه مذاکرات منجر به رفع تحریمها یا فقط تعلیق آنها به صورت موقت شدند از مباحثی هستند که دربارهی آنها در کتابهای مختلف میخوانیم. همچنین میخوانیم صرف این مقدار زمان و هزینه برای ایجاد توافقی که ظرف چند ثانیه توسط رئیس جمهور ایالات متحده پاره شد، ارزش این ریسک را داشت؟ سند حزب جمهوری خواه آمریکا میگوید: «برجام تعهد شخص اوباما است، وبرای رئیس جمهور بعدی الزامآور نیست.»
ر این یادداشت 4 کتاب مستند و پژوهشی دربارهی ارتباط ایران و آمریکا و موضوع مذاکره و برجام معرفی شدهاند.
معرفی 4 کتاب درباره برجام
1- گفتم اعتماد نکنید
در صفحات ابتدایی کتاب گفتم اعتماد نکنید نوشته شده: «بازخوانی مستند تدابیر، مواضع، و تحلیلهای مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هستهای دولت اعتدال»
در شش بخش اصلی به تشریح نظرات رهبرانقلاب قبل از وقوع برجام، همزمان، و پس از آن پرداخته شده است.
بخش اول، تحلیل کلان از شرایط کنونی کشور و انقلاب است. مباحث کتاب با این جملهی رهبر انقلاب آغاز میشود:
«بنده از روز اوّل بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ [...]گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمینهای لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید.»
در این فصل از کتاب گفتم اعتماد نکنید، به این پرسش نسبتا فراگیر پاسخ داده میشود که اگر رهبری میدانستند مذاکرات به نتیجه نمیرسد چرا جلوی آن را نگرفتند؟
مطلب مهم دیگر در این فصل از کتاب گفتم اعتماد نکنید، مربوط به دو جریان فکری متفاوت در ادارهی امور کشور است. که رهبری آن را به عنوان دو الگوی متفاوت، و دو «کلان جریان فکری» مطرح میکنند.
بخش دوم کتاب گفتم اعتماد نکنید، به معرفی دو نگاه کلان متفاوت برای حل مشکلات اقتصادی کشور میپردازد و در بخش سوم، که «تحریم» از تهدید تا فرصت نام دارد، به این سوال پاسخ داده میشود: آیا به جای مذاکره راه دیگری برای خروج و نجات از وضعیت تحریم داریم؟ فرصتهایی که تحریم به ما داد چه بود؟
بخش چهارم، نقد رویکردهای کلان و عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی است؛ با تاکید بر این تصور غلط امکان ناپذیر، یعنی آشتی با آمریکا. برداشتهای هر دولت از واقعیتهای موجود سیاسی عملکرد آنها را در سطح کلان مشخص میکند. این عملکردها همواره درست نبوده، و منجر به اتفاقاتی مانند برجام میشوند. در این فصل از کتاب گفتم اعتماد نکنید به نقدهای رهبر انقلاب نسبت به این رویکردهای نادرست پرداخته شده است.
بخش پنجم تدابیر مقاممعظمرهبری درحوزهی سیاست خارجی مذاکرات هستهای، و برجام را در بر میگیرد. که مربوط به قبل از برجام، یعنی هشدار بابت عدم اعتماد به دشمن؛ همزمان با جلسات مذاکره، یعنی ارائهی راهبردهای صحیح برای مذاکره؛ و توصیههایی برای پس از آن ارائه شده است.
بخش پایانی پیش بینی افول آمریکا است. در مقدمه ی این فصل آورده شده است:
«این فصل، در حقیقت نتیجهگیری و جمعبندی ثمرهی دو نگاه کلان در مناسبات ایران و استکبار است. نگاهی که کشور را به سازش و تسلیم ترغیب میکند، و امریکا را ابر قدرت واقعی میداند. و نگاهی که مقاومت، تلاش و ایستادگی را ترجیح داده و بر آن اساس زمینهی افول ابر قدرتی امریکا، و شکست همه جانبهی او را فراهم میآورد.»
کتاب گفتم اعتماد نکنید توسط دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی در 416 صفحه تدوین شده، و انتشارات شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. خواندن کتاب گفتم اعتماد نکنید برای علاقهمندان حوزهی سیاست خارجی، برجام و دلایل و نتایج آن مناسب است.
2- آن سوی میز
کتاب آن سوی میز، خاطرات سیاستمداران آمریکایی از تعامل و تقابل با ایران است. نویسندگان، هیلاری کلینتون، جان کری، وندی شرمن، نیکی هیلی، ویلیام برنز، سوزان رایس و جان بولتون هستند. هر فصل از کتاب آن سوی میز مربوط به یکی از این افراد است، که سخنان خود را از اولین دیداری که با مقامات ایرانی داشتهاند آغاز میکنند، جو و فضای اولین دیدار را توصیف میکنند.
دیپلماتهای آمریکایی معمولا به نوع تعامل اشاره میکنند، جز وندی شرمن که توجه زیادی به ظاهر دیپلماتهای ایرانی نشان میدهد. و در خلال ذکر خاطرات سیاسی ناگهان از دلتنگیهایش برای خانه و مراسمها و جشنهایی که نتوانسته شرکت کند میگوید، و مذاکرات را کسالت بار و خسته کننده میخواند. بصورت مفصل در کتاب من ترسو نیستم نظرات او منعکس شده است.
هیلاری کلینتون سردی روابط بین ایران و آمریکا را تهدیدی علیه منطقه توصیف میکند. کشورهایی که میانجی این مذاکرات بودند را نام میبرد. همچنین کشورهایی که به آمریکا توصیه میکردند تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند. هیلاری کلینتون عمدهترین خطر ایران را برای اسرائیل ذکر میکند. در قسمتی از خاطراتش میگوید:
«در آوریل 2008 کمی سر و صدا کردم. وقتی به رهبران ایران هشدار دادم اگر در دوران مسئولیت من حمله اتمی به اسرائیل صورت گیرد ایالاتمتحده واکنش نشان خواهد داد. و گفتم قادر خواهیم بود آنها را به طورکامل محو کنیم. این مسئله واکنش تهران را برانگیخت، و حتی ایران شکایتی رسمی را در سازمان ملل مطرح کرد.»
فصل دوم کتاب آن سوی میز خاطرات جان کری است؛ که در آغاز خاطراتش دربارهی ملاقات با ظریف میگوید:
«از آن طرف جواد ظریف آمد، از اتاقی کوچک در راهروی شورای امنیت سازمان ملل [...] از این طرف من آمدم، از اتاقی دیگر در جهت مخالف آن؛ و این نخستین دیدار وزرای امور خارجه ایران و آمریکا پس از حدود 40 سال بود.»
جان کری در کتاب آن سوی میز دلایل خود از نگرانی آمریکا را انبار اورانیوم ایران میداند که توانایی ساخت چندین بمب اتم را دارد. و در ادامه دربارهی آن توضیحات مفصلی نوشته شده است.
نیمراتا نیکی هیلی، سفیر امریکا در سازمان ملل متحد است. او در کتاب آن سوی میز دربارهی خروج از توافق ترامپ میگوید:
«یک ماه قبل در دفتر بیضی کاخ سفید [...] با ترامپ صحبت کرده بودم. از نظر او توافق با ایران بسیار خطرناک و با اشکالات فراوان بود، و از این بابت که تیم امنیت ملیاش او را وادار کرده بود که برای دو بار به آن پایبند بماند خشمگین بود. او دنبال راهی برای خروج از توافق بود.»
سوزان الیزابت رایس در فصل ششم کتاب آن سوی میز اولین دیدار خود با مقامات ایرانی را اینگونه توصیف میکند:
«من دستم را جلو بردم اما او مکث کرد، و دستش را روی سینهاش گذاشت. سپس به خاطر آوردم که مردان ایرانی متدین همانند مردان یهودی بنیادگرا با زنان دست نمیدهند.»
کتاب آن سوی میز توسط مهدی خانعلی زاده و سید وحید نبوی زاده نمازی در 340 صفحه ترجمه شده است. ناشر کتاب آن سوی میز، انتشارات کتابستان معرفت است. خواندن کتاب آن سوی میز برای افرادی علاقهمند به مباحث سیاست خارجی، خاطرات سیاسی، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا مفید خواهد بود.
3- سراب برجام
کتاب سراب برجام یکی از جامعترین آثار پژوهشی چاپ شده دربارهی برجام است. در کتاب سراب برجام به بررسی نظرات نخبگان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی پرداخته شده است. همچنین نظرات سیاستمداران آمریکایی نیز در آن آورده شده و از یک جانبه گرایی پرهیز شده است.
دکتر فؤاد ایزدی در مقدمهی کتاب سراب برجام مینویسد:
«قرار بود برجام نام دیگر یک «دستاورد و فتح تاریخی باشد؛ که مایهی دلگرمی تودههای مردم و باز شدن بندها و زنجیرها از پای اقتصاد ایران باشد. تا همه شیرینی آن را تا سالهای سال در کام خود حس کنند.»
کتاب سراب برجام پنج فصل دارد. در ابتدا توضیح جامعی دربارهی تعریف برجام، و تفکری که آن را ایجاد کرد، داده شده است. همچنین نوعی آیندهنگری در آن به تصویر کشیده شده است:
«برجام، حاکی از یک تفکر است. تفکری که با مبانی انقلاب اسلامی و امام راحل فاصله دارد. تفکری که اگر به آن تن دهیم و دست از مکتب امام برداریم به تعبیر مقام معظم رهبری «سیلی محکم» میخوریم.»
فصل اول با عنوان تحلیلهایی راهبردی پیرامون مناسبات ایران و آمریکا و برجام، به پیامدهای منفی برجام در عرصههای گوناگون مخصوصا سیاست خارجی پرداخته است. به صورت مفصل دیدگاه امامخمینی(ره) دربارهی سیاست خارجی تشریح شده است. از جمله قطعنامهی 598 در این فصل از کتاب سراب برجام آورده شده و تفاوتهای آشکار آن با برجام توضیح داده شده.
امام خمینی (ره): «سازش با دشمن چون سمّ مهلک است، و مسیر ملت انقلابی ما از مبارزه با استکبارجهانی و در رأس آن امریکا میگذرد.»
فصل دوم کتاب سراب برجام با عنوان «کلید نفوذ» به بررسی سخنان رهبری درباره مذاکرات هستهای در دولت یازدهم میپردازد. و تصویر و تحلیلی کلان از مناسبات ایران و غرب ارائه میشود. با خواندن کتاب سراب برجام علاوه بر اینکه با نظرات رهبری در رابطه با مذاکرات و نتایج آن آشنا میشویم. چرایی انجام آن نیز به خوبی روشن میشود.
در فصل سوم کتاب سراب برجام، به صورت جامع برجام از منظر حقوقی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، استراتژی و فقهی تحلیل شده است.
در فصل چهارم خسارتهای برجام برای ایران از دیدگاه مقامات آمریکایی همچون باراک اوباما، جک لو، جان کری، دیوید آلبرایت، وندی شرمن و آدام زوبین بررسی شده است.
فصل پایانی کتاب سراب برجام به آسیبها و خسارتهای ناشی از این توافق با آمریکا پرداخته است. طرحهای مفیدی که ربطی به فعالیتهای هستهای نداشتند. و امکاناتی مثل خرید هواپیما که برای ایران ممنوع شد. و بهانهای شد برای حضور نظامی امریکا در خلیج فارس و...
در ضمیمهی کتاب سراب برجام، چند کتاب معرفی میشودکه به پروندهی هستهای دولت یازدهم پرداختهاند. کتاب سراب برجام کاری از دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی است؛ به کوشش حسین ایزدی و منصور شریفی در 734 صفحه تهیه گردیده، و توسط انتشارات شهید کاظمی وارد بازار شده است.
خواندن کتاب سراب برجام برای علاقهمندان به موضوعات سیاسی، سیاست خارجی، برجام و مذاکرات هستهای جذاب و سرشار از اطلاعات خواهد بود.
4- من ترسو نیستم
«دو گروه خستهی مذاکرهکنندگان یکی تیم آمریکایی من، دیگری از جمهوری اسلامی ایران، در مورد جزئیات برنامهی جامع مشترک یا همان قرارداد هستهای ایران بحث میکردند [...] جهت بلندپروازی ایران برای داشتن سلاح هستهای...»
متنی که خواندید قسمتی از سرآغاز کتاب من ترسو نیستم از زبان وندی شرمن است. که در هفت فصل به نگارش درآمده. مهدی خانعلی زاده و همکاران، آن را ترجمه کردهاند، و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را در304 صفحه به چاپ رسانده است.
مطالب این کتاب صرفا نظریات وندی شرمن از دوران معاونت سیاسی وزارت امور خارجه ایالاتمتحده آمریکاست؛ و نمیتوان آنها را کاملا منطبق بر واقعیت دانست. اما مطالب در خور توجهی در رابطه با روابط دیپلماتیک آمریکا میتوان از آن استخراج نمود.
در مقدمهی مترجم کتاب من ترسو نیستم دربارهی مطالب نوشته شده توسط وندی شرمن اینگونه آمده:
«وندی شرمن یک یهودی متعصب و سرسخت است [...][میگوید] من به کسانی که با آنها در مذاکرات دور یک میز مینشینم اعتماد نمیکنم. ما میدانیم فریبکاری بخشی ازدی ان ای ایرانیهاست.»
به همین دلیل و با وجود یک طرفه و گاهی بیمنطق و اهانتآمیز بودن روایت او از مذاکرات هستهای با ایران به نظر میرسد، آنچه خانم شرمن درباره پشت پرده مذاکرات روایت کرده میتواند هم مردم و افکار عمومی را از نیت درونی سیاستمداران آمریکا در زمینه تعامل و مذاکره با ایران مطلع کند. و هم میزان خوشباوری برخی از سیاستمداران در داخل کشورمان به حزب دموکرات در آمریکا را عیارسنجی کند.
در مقدمه ناشر دلیل انتشار کتاب من ترسو نیستم اینگونه بیان شده:
«مرکز اسناد انقلاباسلامی در راستای معرفی چهره حقیقی و بینش کارگزاران نظام سلطه، و نشان دادن عمق کینهتوزی دشمنان ایران اسلامی اقدام به انتشار این کتاب کرده است.»
وندی شرمن در کتاب من ترسو نیستم، سیاستمدارهای ایرانی را توصیف میکند. عاملین اصلی را معرفی میکند. و برجام را توافقی ناقص و مبهم میداند؛ که اجازه ی برداشتهای مختلف و متضادی را میداد. و همین توافق ناقص با روی کار آمدن دونالدترامپ به بنبست رسید و موجودیت خود را از دست داد.
فصل اول کتاب من ترسو نیستم اندکی به مسائل شخصی پرداخته، به سرعت وارد موضوع رابطهی سرد بین ایران و آمریکا میشود. دلایل این نوع رابطه را از نگاه خود، و اندکی با استناد به وقایع تاریخی توضیح میدهد. وندی شرمن از انواع محرومیتهایی که برای اقتصاد ایران ایجاد شده به عنوان دستاورد یاد میکند.
در کتاب من ترسو نیستم به تمام جزئیات روند مذاکرات پرداخته شده است. شخصیتها از دید وندی شرمن توصیف شدهاند. مکانها و حتی بعضی وعدههای غذایی که سرو میشده را در این خاطرات توصیف کرده است.
هدف دوم کتاب من ترسو نیستم الگوسازی مخصوصا در زمینهی قدرت برای دختران آمریکایی است. وندی شرمن از آمریکا با عنوان رهبر جهان یاد میکند. سعی کرده دلیل مذاکره با ایران را نه از موضع ضعف، بلکه از نظر قدرت جهانی ایالاتمتحد نشان دهد. و جایی که عملا به ایران فشار وارد میکنند برجام را بپذیرند برای آن توجیهی همچون محدود بودن زمان بیان میکند:
«از نظر ما ایرانیها سعی داشتند وقتمان را تلف کنند. و احتمالا به دنبال خرید زمان بودند تا کارهای نامشروعشان را دنبال کنند [...] هر قدرکه رسیدن به توافق طول میکشید فشار سیاسی بر ما نیز بیشتر میشد [...] رفتار ما باعث شدکه ایرانیها با یک شکاف در اعتماد به ما روبهرو شوند، و باعث شد که احساس خوبی نداشته باشند.»
خواندن کتاب من ترسو نیستم برای علاقهمندان به موضوعات سیاسی، مذاکرات هستهای، خاطرات سیاسی و زندگینامه پربار خواهد بود.
به قلم «زهره مومنیان»
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران