«اقلیت» و «گریه های امپراتور» هرکدام مجموعه ای شامل 38 سروده از شاعر هستند. نکته ای که مخاطب در مواجهه با شعر فاضل نظری با آن مواجه می شود، سادگی و خوش خوانی شعرهای اوست. نظری در پی کشف های زبانی نیست، بلکه به این معنا و محتواست که جغرافیای زبان او را کشف می کند و به آن سر و شکل می دهد. به همین سبب شعر او بی نیاز از هر نوع بازی زبانی یا فرمی است. در واقع شاعر دغدغه زبان یا فرم ندارد.
انگشت اشاره فاضل نظری همواره به سمت نشانه هایی از زندگی می رود که اگر چه آشناست، اما برق و جلایشان را از دست داده اند. از این روست که شاعر گاهی تنها فقط غبار را کنار می زند یا برق می اندازد. نشانه را پیچیده یا پوشیده کردن یا نشانه های پیچیده و پوشیده آوردن نه دشوار است و نه مزیت و هنری برای صاحبش محسوب می شود، بلکه حتی در مواردی ضد هنر به حساب می آید. به قول فرگه «اگر هدف، فریب خود و دیگران باشد، هیچ ابزاری بهتر از نشانه های مبهم نیست.»
در واقع یکی از مواردی که ناخواسته مانع از پیچیدگی و پوشیدگی نشانه ها می شود ساده بودن شاعر و سادگی حرف و زبان او به رغم پیچیدگی های فکری و اندیشگی است. آن که حرفی برای گفتن دارد، فرافکنی نمی کند و زبان و بیانش را به نمادها و نشانه های سردرگم و مبهم گره نمی زند و مخاطب را سرگردان نمی کند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران