کتاب تنها گریه کن (روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان) نشر حماسه یاران
- ناشر : حماسه یاران
- تعداد صفحه : 288
- قطع کتاب : رقعی
- نوع جلد : نرم
- سال چاپ : 1402
- دسته بندی : داستان و رمان ادبیات پایداری
- شابک : 9786007874691
محصولات مرتبط
کتاب «تنها گریه کن» اثری خواندنی به قلم اکرم اسلامی است که در 265 صفحه نخستینبار در تابستان 1399 توسط انتشارات حماسه یارات به چاپ رسید، کتابی که به دلیل استقبال چشمگیر مخاطبان و با چاپهای متعدد، در اسفند 1402 به چاپ 190 رسیده است، زندگینامهای روان وجذاب از یک مادر شهید که سختیهای زیادی از کودکی به دوش کشیده و زندگیاش فراز و فرود زیادی دارد.
کتاب «تنها گریه کن» روایتگر تأثیرگذاری به شیوهزنانه و مادرانه است، اگرچه مسأله انقلاب اسلامی بر همه اقشار جامعه ایرانی اعم از مرد و زن و پیر و جوان مؤثر بود، اما تأثیر آن بر زنان محسوستر و مشهودتر بود، چرا که تا پیش از آن زنان چنان فعالانه وارد میدان نشده بودند و به قول امام خمینی(ره) زنان در این نهضت پیشقدم بودند.
نیاز نیست تنها درس خوانده و تحصیلات عالیه داشته باشی تا بروی و در اجتماع و شهری که در آن ساکن هستی، به عنوان عضو فعال شناخته شوی! میتوانی مادر باشی، سوادت در حد خواندن و نوشتن ساده باشد، باز میتوانی فعالیت انقلابی جهادی و خارج از خانه داشته باشی. کتاب « تنها گریه کن» بر خلاف عنوانش که شاید غم را به ذهنتان متبادر کند، نشان دهنده یک زن با همین خصوصیتهاست؛ یک خانم خانهدار انقلابی جهادی و فعال اجتماعی.
همانکه در صحبتهای رهبری مدام به آن اشاره میشود، اما ما و مردمان روزگارمان، فکر و ذهنمان مدام حول و حوش خانمهای تحصیلکرده در مقاطع بالای دانشگاهی و کارمند چرخ میزند!! کسانی که تنها از این میز به آن میز، از آن سِمَت به آن سِمَت نقل مکان میکنند! اما اشرفالسادات تمام این معادلات را بر هم زده و آمده که بگوید میتوان مادر بود و انقلابی عمل کرد.
کتاب «تنها گریه کن» کتاب که مزین به تقریظ رهبری است، به زندگی اشرفالسادات منتظری مادر شهید محمد معماریان یکی از معروفترین شهدای شهر قم میپردازد.
کتاب را میتوان به دو بخش تقسیم کرد، بخشی که به مبارزات انقلابی خانم منتظر در قم و تهران میپردازد و نمایی کلی از سیمای زنی مجاهد را پیشروی مخاطب قرار میدهد. بخش دیگر کتاب به خاطرات این مادر از زمان دفاع مقدس و شهادت فرزند و فعالیتهای جهادی این مادر در آن دوران میپردازد.
«تنها گریه کن» در قالب روایی و با نثر روان و بیتکلف و موضوعی جذاب، خواننده را به شناخت افراد معمولی جامعه در دوران انقلاب و جنگ میکشاند و از بالا و پایین شهید و خانوادهاش مینویسد. شهید محمد معماریان، فرزند اشرف السادات که به دلیل بیماری در نوزادی، بیشتر از پنجم دبستان را نمیتوانسته بخواند و مغز کوچکش گنجایش یادگیری بیشتر را نداشته! اما قلب و روحی به وسعت آسمان داشته است.
نویسنده در کتاب «تنها گریه کن» بهدور از تملق و بزرگنمایی، حقیقت زندگی شهید و مادرشان را برایمان به تصویر کشیده و همین نشان دادن حقیقت، باعث میشود کتاب را یکنفس بخوانی، با اشرف سادات خود را در پشتبام خانهها در قم ببینی و در جمعهای بیشیلهپیلهی خانمها در دوران جنگ بنشینی، بخندی، عروس بیاوری، مربا برای جبهه تهیه کنی و در تمام آن احوالات، چشمانت منتظر به در برای آمدن پسرت باشد.
در کتاب «تنها گریه کن» توصیف و شخصیتپردازیها به خوبی صورت گرفته است و نویسنده بدون حرکات عجیب قلم و با توصیفات درست، ساده، قابل تصور و دیالوگهای به جا و مناسب، بهترین حالت برای توصیف موقعیتها و اشخاص را فراهم کرده و هویتهای کاملی از افراد داستان را در اختیار خواننده میگذارد.
برشی از کتاب تنها گریه کن
«از زیر قرآن رد شد و چند قدم که برداشت برگشت و با خنده گفت: مامان! محمدت رو خوب نگاه کن که آخرینباره؛ جواب دادم: بخشیدمت به علیاکبر امام حسین. این حرفا رو نزن. تا وسط کوچه رفت و دوباره صدایم زد. مامان هرچی میخوای نگاهم کن، دیگه فرصتی پیش نمیاد. پایم را از توی کوچه برداشتم و گذاشتم داخل خانه و گفتم: برو مادر، بخشیدمت به سیدالشهدا. دست گرفتم به لنگۀ در تا ببندمش که صدای محمد پیچید توی گوشم. گردن کشیدم، دیدم ایستاده سرکوچه، ساکش را گذاشته روی زمین و دسست راستش را گذاشته به سینۀ دیوار. با شوخی پرسیدم: نمیخوای بری؟ گفت:دیدار به قیامت مامان، انشاءالله سرپل صراط. دوباره تکرار کردم: بخشیدمت به ششماهۀ اباعبدالله. با دل قرص برو مادر.»
به قلم "طاهره راهی"
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران
ممنون از خانم اسلامی برای نگارش این کتاب